نظرهانا آرنت، فیلسوف آلمانی درباره ترامپ چه میتوانست باشد
۱۳۹۵ آذر ۲۶, جمعهدر جریان رقابتهای انتخاباتی در آمریکا همواره تئوریهایهانا آرنت، متفکر آلمانی، برای فهم شرایط مبارزات انتخاباتی این کشور مطرح بود.هانا آرنت خود از ترس رژیم نژادپرست نازی آلمان به آمریکا گریخت.
خانم آرنت فیلسوف و تاریخنگار یهودیتبار آلمان بود که در اکتبر ۱۹۰۶ در آلمان زاده شد و در دسامبر ۱۹۷۵ در آمریکا درگذشت.
شهرت آرنت بیشتر با شرکت او در محاکمه آدولف آیشمان، از افسران بلندپایه حزب نازی در اورشلیم آغاز شد. گزارش او در این باره و سپس کتاب او در باره جلسات این دادگاه با نام "آیشمان در اورشلیم" بحثهای شدیدی را در میان روشنفکران و کسانی که هولوکاست را از سر گذرانده بودند، برانگیخت.
هانا آرنتِ فیلسوف همواره میکوشید به این نکته بپردازد که چگونه شرایط برای هولوکاست مهیا شد. او کتابهای زیادی در این باره نوشت و در آن کوشید چگونگی بوجود آمدن چنین تراژدیای را تشریح کند.
هانا آرنتِ در کتاب "ریشههای توتالیتاریسم (تمامیتخواهی)" به بررسی نازیسم و استالینیسم، دوسیستم توتالیتر قرن بیستم و تاثیر منفی مردم عادی در جنایات این دو سیستم میپردازد. پرفسور راجر برکوویتس، یکی از شاگران پیشینهانا آرنت و رئیس "مرکز تحقیقات سیاسی و انسانی هانا آرنت" در نیویورک بر این نظر است که کتاب "ریشههای توتالیتاریسم" در ارتباط با شرایط کنونی سیاسی در آمریکا به شدت موضوعیت یافته است.
دویچه وله در مصاحبه با پرفسور راجر برکوویتس نظرش را نسبت به همین رویدادهای کنونی در آمریکا پرسیده است:
هانا آرنت چگونه میتواند ما را یاری کند تا شرایط سیاسی موجود در آمریکا را بهتر بشناسیم؟
من فکر میکنم بخشهای گوناگونی از نوشتههای هانا آرنت میتواند به ما کمک کند شخص ترامپ را بهتر بشناسیم. برمبنای تفکر هانا آرنت، ترامپ یک رهبر توتالیتر نیست، اما بعضی عناصر تشکیل دهنده شخصیت توتالیتر را در خود دارد.
اولین خصویت ترامپ این است که هدف سیاسی مشخصی برای فعالیتهای خود ندارد، زیرا اگر هدف مشخصی میداشت با رسیدن به هدف باید فعالیت او به پایان میرسید.
ترامپ همچنین خود را نماینده و سخنگوی گروهی از مردم نامیده است و این اقدام برای فعالان سیاسی بسیار خطرناک است، زیرا چنین عملی به این معناست که برای ترامپ بسیج مردم مهمتر از رسیدن به هدف سیاسی است.
هیچ کس نمیداند که ترامپ در آینده چه سیاستی را اعمال خواهد کرد. او هرروز نظر خود را تغییر میدهد و همواره تنها به این نکته میاندیشد که چگونه مردم را بسیج و با خود همراه کند؛ اقدامی خطرناک که با شکستن بسیاری از معیارهای موجود در جامعه همراه است.
ترامپ هرروز در پی طرح جنجال دیگری است تا بتواند مردم را در کنار خود داشته باشد. و هرچه این طرحها جنجالیتر و معیارشکنتر باشند برای او بهتر است. هانا آرنت میگفت چنین خصوصیاتی بخصوص در دوران جدید افزایش خواهد یافت.
هانا آرنت، این موضوع را چگونه تئوریزه کرده است؟
هانا آرنت در کتاب "ریشههای توتالیتاریسم" به طور مشروح در باره منشاء تمامیتخواهی در دوران مدرن مینویسد و بیهویتی، تنهایی و بیریشگی را از عناصر اصلی توتالیتاریسم مینامد. آرنت میگوید نسل او نخستین نسل در تاریخ است که بدون اعتقاد به سنت، دین یا هنجارهای خانوادگی که سبب تحکیم شخصیت انسان میشوند، رشد کرده است. او میگوید به همین دلیل زندگی این نسل به شدت سخت و پردرد شده است.
نیچه در جایی گفته است انسان حاضر است هر دردی را بپزیرد اگر دلیلی برای آن بیابد. و هانا آرنت میگوید انسان مدرن به خاطر از دست دادن اعتقاداتاش به سنت، دین یا هنجارهای خانوادگی و تعلق نداشتن به گروهی اجتماعی میکوشد خود را با جنبشی درآمیزد و با آن حرکت کند و از این راه زندگی خود را معنا بخشد.
هانا آرنت میگوید ترامپ به مردم، جهانی پراز دروغ را وعده میدهد. او دروغ میگوید و نظر خود را به طور منظم تغییر میدهد. اما مردم در جهانی نامطمئن کسی را میبینند که وعده اطمینان به زندگی را به آنها میدهد.
ترامپ کسی است که قرار است مردم را در روزهای سخت زندگیشان به سوی خوشبختی هدایت کند. در چنین شرایطی مردم به هیچ وجه نمیخواهند خود را با محتوای دروغهای او سرگرم کنند و به دنیای واقعی با تمام مشکلات آن برگردند.
من او را رهبری پوپولیست میبینم که ادعا میکند: «من تنها کسی هستم که میتواند مشکلات را حل کند.» او خصوصیات خطرناک زیادی دارد؛ خصوصیاتی که هنوز نمیتوان از آنها به عنوان مشخصات فاشیستی یا توتالیتر یاد کرد. این خصوصیات اما میتوانند به راحتی تغییر یابند، اگر ما مراقب اوضاع نباشیم.
شما مراقبت را پیشنهاد میکنید: آیا هانا آرنت، پیشنهادی میکند که با چنین خصوصیات خطرناکی چه باید کرد؟
خطر واقعی این است که ترامپ هیچ معنایی برای واقعیتها و کلام قائل نیست. او میتواند امروز چیزی بگوید و فردا چیزی متضاد با آنچه امروز گفته است. او میتواند همزمان آن چه دیروز گفته است را به شدت رد کند.
من فکر میکنم اشتباهی که مخالفان ترامپ نسبت به او مرتکب میشوند این است که به او خصوصیتهایی نسبت میدهند که هنوز در او دیده نمیشود. چپها مثلا میگویند که او یک نژادپرست یا ضدیهود است. او اما دستکم در فرم کلاسیک آن نه نژادپرست است، نه ضد یهود.
طرفداران ترامپ در چنین شرایطی میتوانند اعتراض کنند که "چپها دروغ میگویند. آنها واقعیتی دروغین برای خود ساخته اند." و حقیقت این است که طرفداران ترامپ با این اظهار نظر حق دارند.