نمایشگاه درد و صد و ده سالگی آسپیرین
۱۳۸۶ مرداد ۲۹, دوشنبهنام شیمیاییاش "آسِتیل سالیسیلیک اسید" است. ترکیب اصلی اش سالیسیلیک است که از واژه ی سالیکس به معنی درختِ بید برگرفته شده است. در نمایشگاهی که هم اکنون در دانشگاه برلین برپا است و "نمایشگاه درد" نامگذاری شده، یک تکه چوب دیده میشود که از ۲۰۰ سال پیش باقی مانده است. یک تّکه چوب بید که گویا سربازان مبتلا به درد آن را میجویدهاند و دردشان را تسکین میداده است. پروفسور شنالکه دردشناس دانشگاه برلین، درباره ی این چوب که از جنگهای دوره ی ناپلئون باقی مانده میگوید:
«دیده میشد که کسی که این چوب را میجود، حالش کمی بهتر میشود یعنی دردش تسکین پیدا میکند. این شد که گفتند: باید ماّده ای در این چوب یا پوسته اش باشد. پس چوب را تراشیدند و جوشاندند و دیدند وقتی آن جوشانده را میخورند، درد کم میشود. اصولاً بعضی از گیاهان و درختان مثل پوستهی گنه گنه یا بید و اینها انگار توفیقی پیدا میکنند یعنی آزمایششان میکنند و میبینند چه چیز خوبی در آنها هست.»
در سال ۱۸۲۸ یعنی حدود ۱۸۰ سال پیش، یک استاد داروگر در مونیخ قرص زردی از پوسته ی بید ساخت و آنرا به نام سالیسین به بازار عرضه کرد. ۵۰ سال بعد اسید سالیسیلیک را در آزمایشگاه تولید کردند. قیمت این اسید در بازار یک دهم قیمت ماّدهی طبیعی اش بود، ولی هم سخت بدمزه بود و هم دهان و معده را اذیت میکرد. اما درست در روز ۱۰ اوت ۱۸۹۷ ترکیب امروزی آسپیرین توسط فلیکس هوفمن در آزمایشگاهی در شهر ووپرتال آلمان کشف و ثبت شد. ترکیبی از همان اسید سالیسیلیک که به اصطلاح اِستیله شده بود. البته نام آسپیرین را دو سال بعد به آن دادند. و حالا پروفسور شنالکه درباره ی موفقیت امروزی آسپیرین میگوید:
«سری به داروخانه یا عّطاری میزنیم، آسپیرینی میخریم، میبینیم که اینطوری با درد بهتر میشود کنار آمد، اثر جانبی هم زیاد ندارد و میبینیم که قرص را راحت میشود استفاده کرد. میشود گفت که این ترکیب ساده و روشن شیمیایی، باعث این یا آن تأثیر در بدن میشود و درد را تسکین میدهد خود این مسئله بی شک به موفقیت این ماّده کمک زیادی کرد».
قرن بیستم، قرن آسپیرین
گفتنی است که داروهای تسکیندهنده، به ویژه داروهای ضد سردرد در آلمان و دیگر کشورهای اروپایی، در آغاز سده ی گذشته کم نبودند. ولی تقریباً همه ی آنها در برابر رقیبشان یعنی آسپیرین تاب نیاوردند و فراموش شدند. شاید بیهوده نبود که فیلسوف اسپانیولی "اورتِگا گاسِت" در آغاز قرن بیستم این قرن را سده ی آسپیرین نامید. این جادوگر شیمیایی با گذشت زمان خواص مفید دیگری هم از خود نشان داد. اگر سری به دانشکده ی داروسازی دانشگاه دوسلدرف بزنید، نزدیک دفتر پروفسور شرور (Schroer) کارشناس داروهایی مانند آسپیرین، تابلویی به دیوار میبینید. بر روی آن نوشته:
"با آسپیرین سردرد خود را میکنی سلب،
بدون آثار جانبی برای قلب".
پرفایده، اما نه بدون اثرات جانبی
ماّدهی آسپیرین از جمله برای جلوگیری از تجمع تّکههای خونهای لخته شده در رگها مفید است. پروفسور شرور میگوید:
«در اصل امروزه این یکی از اصلیترین موارد کاربرد این ماّده است. یعنی جلوگیری از سکته های قلبی و دیگر انواع سکته، توسط جلوگیری از تجمع لختگی».
اگرچه برای آسپیرین سودهای بسیاری قائل شدهاند و آن را حتا جلوگیرندهی انواعی از سرطان تشخیص داده اند، ولی هیچ دارویی نیست که آثار جانبی نداشته باشد، آنهم دارویی از این دست که مثل آب خوردن خریده و مصرف میشود. بیشترین اثر جانبی آسپیرین اخلال در سیستم گوارشی است. بسیاری از بیمارانی که مجبورند آسپیرین مصرف کنند، از درد یا حتا زخم معده مینالند و گاهی نیز پزشکان برخی سوزشها و کهیرها را ناشی از مصرف این دارو دانستهاند. پروفسور شرور که خود پژوهشگر آسپیرین هم هست، در پاسخ این پرسش که به هنگام سردرد چه دارویی مصرف میکند میگوید:
"در حال حاضر اگر سردرد داشته باشم کوشش میکنم هیچ دارویی مصرف نکنم چون باید به این هم فکر کرد که اگر دائم آدم یک دارویی را مصرف کند به آن عادت میکند. من خود در روزگار جوانی پیوسته سردرد داشتم. رفته رفته کوشش کردم و میکنم که بی دارو درد را از سر بگذرانم. موفق هم شده ام. حالا اگر یکباره سردرد شدید داشته باشم، خوب، یک قرصی میخورم. چیزی که به این کار کمک میکند، هوای تازه و اکسیژن و حرکت است یعنی هر چیزی که به گردش خون در مغز و سیستم عصبی کمک کند».
آیا آسپیرین ایرانی نامرغوب است؟
در پایان اشاره ای هم به آسپیرین در ایران کنیم که از داروهای پرمصرف است و بجا و بیجا استفاده میشود. دکتر مهدی حسینی کارشناس دارو و داروسازی در پاسخ این پرسش که درصورتی که میدانیم ماده ی اصلی آسپیرین در سراسر جهان یکسان است، آیا درست است که آسپیرینهای ایران تأثیر آسپیرینهای اروپا و به خصوص آلمان را ندارد میگوید:
«یک ضرب المثل آلمانی میگوید: ایمان و اعتقاد میتواند کوه را هم به حرکت درآورد. این در مورد تأثیر یا عدم تأثیر یک دارو هم صدق میکند. اگر معتقد باشیم که مثلاً آسپیرین آلمانی نسبت به نوع ایرانی آن تأثیر بیشتری دارد، تاثیر بهتری را هم احساس میکنیم. مسأله ی دوم شیوه ی درست کردن داروست. برای ساختن آسپیرین، موادی در دستگاه مخصوص ریخته میشوند. بسته به اینکه این مواد به اندازه ی لازم فشرده بشوند یا نه، قرص سفت یا کمتر سفت میشود. بدین ترتیب دارو دیرتر یا زودتر در معده حل میشود. به همین نسبت، ماده موثره، دیرتر یا زودتر به رگهای و منشاء درد میرسد و دیرتر یا زودتر اثر میکند. ولی بطور کلی تأثیر داروی آسپیرین در تمام دنیا یکسان است. فقط این تأثیر میتواند با تأخیر انجام شود. اینکه تأثیر آن کلاً فرق کند تلقینی است.»
اسکندر آبادی