نگاهی پایانی به برلیناله و گستره رنگارنگ فیلمهای آن
۱۳۹۲ بهمن ۲۷, یکشنبه امسال در میان فیلمهایی که در رقابت برای کسب خرسهای طلا و نقره شرکت داشتند، اثری فوقالعاده که سینمادوستان را به شوق آورد و دل آنها را بلرزاند، اندک بود. در چنین شرایطی بهترین راه چاره، رفتن به سراغ بخشهای دیگر است که معمولا از نگاهها پنهان میماند، اما در میان آنها میتوان فیلمهای درخور توجه یا حتی شاهکارهای ارزشمند یافت.
از جنگ و کشتار
درگیریهای خشونتآمیز به عنوان مضمون اصلی یا فرعی در بسیاری از فیلمهای جشنواره حضور داشت: پیش از همه باید از فیلم "۷۱" به کارگردانی یان دمنج، نام برد که به درگیریهای داخلی ایرلند میپردازد در اوایل دهه ۱۹۷۰.
فیلم سینمایی "مردان آثار ماندگار" با کارگردانی و بازی جورج کلونی، به یکی از رویدادهای فرعی جنگ جهانی دوم پرداخته است.
فیلم "دیپلماسی" آخرین ساختهی فولکر شلوندورف، سینماگر آلمانی، مثل فیلم قبلی او "دریا در سپیدهدم"، در فرانسه دوران اشغال میگذرد و به یکی از آخرین رویدادهای جنجالی جنگ جهانی دوم میپردازد. در تابستان ۱۹۴۴ آدولف هیتلر از بیم آن که فرانسه را از دست بدهد، دستور نابود کردن شهر پاریس را صادر کرده بود. این دستور به اجرا در نیامد و "شهر عشق و شراب" از ویرانی نجات یافت، زیرا یک ژنرال آلمانی در برابر دستور "پیشوا" نافرمانی دلیرانه نشان داد.
فیلم "میان دو دنیا" به کارگردانی فئو آلاداگ، خانم فیلمساز آلمانی بر بستر فعالیتهای نظامی ارتش آلمان در افغانستان، به سرگذشت یک خواهر و برادر افغان پرداخته است.
درگیریها و کشمکشهای گانگستری هم در برلیناله سهمی داشت، میتوان از فیلم یونانی "استراتوس" نام برد یا فیلم نروژی "به ترتیب ناپدید شدن" که رقابتهای خونین دو باند تبهکاری را به شیوهی آشنای رایج در غرب وحشی نشان میدهد. فیلم چینی "سرزمین هیچکس" نیز ساختاری وسترنوار دارد.
دنیای کودکی از بلوغ تا طغیان
در میان فیلمهای برلیناله امسال، فیلم های زیادی به کودکان توجه داشتند. در رأس این فیلمها باید از فیلم "پسربچگی" نام برد به کارگردانی ریچارد لینکلیتر. فیلم روایت پسربچهای به نام میسون است از دوران دبستان (۷ سالگی) تا ورود او به کالج. فیلم بالندگی و پرورش میسون را در بستر شرایط اجتماعی ترسیم میکند.
فیلم آلمانی "جک" به کارگردانی ادوارد برگر نیز درامی در دنیای ضربهپذیر کودکی است. در غیاب پدر و حضور مادری بیمسئولیت، جک که تنها ده سال دارد، وظایفی طاقتفرسا به عهده میگیرد. در فیلم "الوفت" به کارگردانی کلودیا یوسا، نیز قهرمان اصلی فیلم، در کودکی وظیفه سرپرستی از برادر کوچکتر خود را به عهده دارد که ماجرا به یک تراژدی سنگین ختم میشود.
در فیلم "سومین کناره رودخانه" به کارگردانی سلینا مورگا، سینماگر آرژانتینی، شاهد طغیان یک پسر نوجوان بر ارزشهای مسلطی هستیم که پدر نمایندهی آنهاست.
فیلم سینمایی "ماکوندو" به کارگردانی سودابه مرتضایی، سینماگر ایرانی مقیم اتریش، درونمایه و حتی ساختاری مشابه دارد. در اینجا یک پسر پناهجوی چچن، با نقشآفرینی رمضان مینکایلوف، تنها ۱۱ سال دارد و در غیاب پدر سرپرستی خانواده خود را به عهده گرفته است.
انتقاد اجتماعی و سیاسی
جمهوری خلق چین، به انضمام هنگکنگ و تایلند، در بخشهای گوناگون برلیناله حضوری چشمگیر دارد با فیلمهای متنوع و از هر رنگ و قماشی.
چین راهیابی به سینمای جهان را از راه فراگیری یا اقتباس ژانرهای معروف دنبال میکند. برای نمونه فیلم "ذغال سیاه، یخ نازک"، که جایزه "خرس طلایی" بهترین فیلم را نیز به دست آورد، از قواعد آشنای "فیلم نوار" پیروی میکند؛ فیلم "سرزمین هیچکس" یک وسترن است و فیلم "شب" به کارگردانی ژو هاو، به منشور "دگما ۹۵" که سینماگران اسکاندیناوی ابداع کردند، وفادار است.
بیشتر فیلمهای چینی با نوعی انتقاد اجتماعی توأم هستند و نابسامانیهایی مانند فساد و فحشا، تبهکاری و جنایت را بازتاب میدهند. لحن برخی از فیلمها برای تماشاگر امروزی همچنان اندکی نامأنوس است، اما روشن است که نسل سینماگران پس از چن کایگه و ژانگ ییمو بیش از پیش به زیباییشناسی سینمای غرب نزدیک میشوند.
نقد اجتماعی با رویکرد سیاسی را میتوان در شماری از فیلمهای دیگر جشنواره نیز دنبال کرد، برای نمونه در فیلم "سزار چاوز" به کارگردانی دیگو لونا که زندگی و پیکار یک فعال کارگری را تصویر کرده است.
فیلم سینمایی "بزرگراه" به کارگردانی امتیاز علی، از سینماگران سرشناس هند، برخلاف بیشتر فیلمهای بالیوود، بیانی واقعگرا دارد و در نگاه به وضعیت زنان در جامعهای سنتی و سرشار از فشارهای طبقاتی و کاستی، هوشمندانه عمل میکند.
در همین راستا باید از فیلم "عصبانی نیستم" یاد کرد به کارگردانی رضا درمیشیان که در بخش "پانوراما"ی جشنواره به روی پرده رفت و با استقبال زیادی روبرو شد. ریتم بالای فیلم به خوبی با مضامین حساس و جدی آن هماهنگ است.
زندگی جنسی
عشق و ارتباط جنسی در فیلمهای زیادی دنبال شده بود. در رأس این فیلمها بیتردید باید از آخرین فیلم لارس فون تریه، سینماگر جنجالی دانمارکی، نام برد که ماجراجوییها و تجربههای جنسی یک دختر جوان را به تصویر میکشد. برلیناله برای اولین بار ورسیون کامل فیلم را در ۱۴۵ دقیقه نمایش داد.
زندگی دگرباشان جنسی نیز در چندین فیلم داستانی و مستند، کوتاه و بلند، تصویر شده بود. فیلم "ساحل آینده" به کارگردانی کریم آینوز، فیلمساز برزیلی مقیم برلین، در قسمت رقابتی حضور داشت، اما اثری کممایه بود.
فیلم "عشق عجیب است" به کارگردانی ایرا ساکس، به مشکلات یک زوج همجنسگرا پس از ازدواج پرداخته است. به همین ترتیب فیلم "تست" به کارگردانی کریس میسون جانسون، به همزیستی یک زوج و درگیری آنها با بیماری ایدز میپردازد.
از دو فیلم مستند دیگر نیز باید نام ببریم: نخست فیلم "دایره" به کارگردانی اشتفان هاوپت، درباره پیکار همجنسگرایان برای کسب حقوق اجتماعی در زوریخ دهه ۱۹۵۰.
فیلم دیگر "شادی متفاوت بودن" به کارگردانی جانی آملیو، که نگاهی تاریخی به همجنسگرایی است از زمان استیلای فاشیسم تا ایتالیای امروز، که دگرباشان دیگر با آزار و فشار روبرو نیستند، اما تبعیضات گوناگون همچنان ادامه دارد.
در دنیای تاریک کوران
از دستمایههای غریب و ابتکارآمیز، توجه به دنیای کوران است که دستکم در سه فیلم برلیناله دیده شد: فیلم چینی "ماساژ کوران" به کارگردانی لو یه؛ در این فیلم زندگی دختران کور جوان و زیبا در دنیایی بیترحم، در نوسان میان ماساژ و روسپیگری تصویر شده است.
فیلم نروژی "کور" به کارگردانی اسکیل ووگت، روایت زن جوان کوری است که سخت به همسر بینای خود دلبسته است و قصد دارد دنیای او را برای خود کشف کند. و سرانجام فیلم "طرز نگاه او" ساخته دانیل ریبیرو، فیلمساز جوان برزیلی، که نخستین تجارب عاطفی دانشآموزی کور را در رابطه با محیط و دیگرانی که میتوانند او را ببینند، تصویر میکند.
برای رسانهی فیلم که بر پایه ارتباط بصری شکل میگیرد، درک دنیای کوران و شناخت نابینایی چالشی است که هرچه بیشتر سینماگران را جذب میکند.
مستندهای برلیناله
در برلیناله، که همواره سیمای سیاسی روشنی داشته، فیلم مستند همیشه مهمترین عرصه نقد اجتماعی بوده است. بهترین فیلمهای مستند امسال در بخش "فوروم" به نمایش در آمدند.
برای نمونه میتوان از فیلم "جنگل مثل کوهستان است" نام برد، فیلمی ظریف و پراحساس که زندگی کولیان "روما" را با بیانی نیمهمستند در یک آبادی رومانی نشان میدهد. فیلم با نگاهی دقیق و کاوشگر به مناظر زندگی بومی، فعالیتها، عادتها، سنتها و رسوم را ثبت میکند.
فیلم داستانی "گوسفند" نیز گاه به بیانی مستند نزدیک میشود. این فیلم به کارگردانی کوتلوغ آتامان، فیلمساز ترک، مراسم یک ختنهسوران را در روستایی در آناتولی تصویر میکند. فیلم در تصویر دشواریهای زندگی ساده و رنگین روستاییان، نگاهی صمیمانه دارد.
فیلم "از میان عدسی تاریک" به کارگردانی تامس هریس، درباره عکاسان رنگینپوست آمریکاست و نقشی که آنها در جنبش مدنی علیه تبعیض نژادی ایفا کردند. کارگردان که خود عکاسی رنگینپوست است، گزارشی پرمایه از سرگذشت رسانهای ارائه داده که در چهره بخشیدن به جنبش مدنی سیاهان بسیار مؤثر بود.
فیلم مستند "آشنای ناشناخته" به کارگردانی ارول موریس سیمای یکی از بحثانگیزترین دولتمردان معاصر ایالات متحده را زیر ذرهبین قرار میدهد: دانالد رامسفلد که به عنوان مشاور سیاسی و نظامی زیر دست چهار رئیس جمهور ایالات متحده "خدمت" کرد.
فیلم هوبرت ساوپر به عنوان بامسمای "ما به عنوان دوست میآییم" سیاستها و ترفندهای تازهی قدرتهای بزرگ را در آفریقای امروز افشا میکند. از تحرکات "استعمار نو" در نمونه جنوب سودان میبینیم که این "یاری" و تعاون که به نام دوستی و همکاری به کشورهای فقیر عرضه میشود، برای اکثریت مردم جز نکبت و تیرهروزی ارمغانی ندارد.
سرانجام فیلم بسیار دیدنی "میدان" درباره جنبش انقلابی در مصر و فیلم "ایرانی" به کارگردانی مهران تمدن که درباره آنها به تفصیل گفتهایم.