نگاه رسانههای عربی به اعتراضها در ایران
۱۳۸۸ خرداد ۲۷, چهارشنبهقنطره به معنی پل است. شبکه اینترنتی قنطره با کمک انستیتو گوته، دویچهوله، مرکز آموزش سیاسی فدرال آلمان و با کمک وزارت خارجه این کشور به منظور گفتگو با جهان اسلام تأسیس شده است. سایت قنطره به زبانهای عربی، اندونزیایی، ترکی و آلمانی است.
آقای مدهون، حوادث اخیر در ایران چه واکنشی در رسانههای عربی زبان داشته است؟
رسانههای عربی مسائل ایران را با توجه و علاقه زیادی دنبال میکنند. چه در روزنامهها و چه در رادیو و تلویزیون، ایران موضوع اولی است که مطرح میشود. نگاه به حوادث اخیر ایران از دو سوست. از یک جهت نگاهی توام با شگفتی و تحسین به جوانان ایرانی که با جسارت در تظاهرات شرکت و نظر خود را مطرح میکنند. این نگاه حسرتی را نیز بدنبال دارد که چرا چنین تظاهراتی در کشورهای عربی اتفاق نمیافتد و در این کشورها این جرئت وجود ندارد که جوانان به خیابانها بیایند و به وضعیت خود انتقاد کنند و علیه محدودیت آزادی در کشور خود مبارزه کنند.
از سوی دیگر رسانههایی هستند که منتظرند ببینند چه کسی از این مبارزه قدرت بیرون میآید و چگونه برنده این مبارزه با کشورهای عربی برخورد میکند. برخی از رسانهها خواهان دیدن احمدینژاد در مقام خود هستند و در عین حال رسانههای دیگری سیاست احمدینژاد را مورد انتقاد قرار میدهند و بر این باورند که احمدی نژاد از بار مشکلات در ایران نکاسته، بلکه خود به این مشکلات دامن زده است.
اینها چه روزنامههایی هستند؟منظور شما کدام رسانههاست؟
سه روزنامه بزرگی که در لندن چاپ میشوند و در تمام کشورهای عربی خواننده دارند و پیش از همه روشنفکران عرب هستند که این روزنامهها بویژه الحیاة را می خوانند. الحیاة، القدس العربی و الشرق الاوسط.
آراء مختلفی در این روزنامهها نسبت به ایران انتشار یافتهاند. نگاه مثبت و تمایل نسبت به جنبش دموکراسی در ایران بسیار است. از سیاست خصمانه احمدینژاد دفاع نمیشود. طبیعی است که تظاهرات اخیر در ایران شیفتگی زیادی را ببار آورده است. همه منتظرند که ببینند خواست نسبت به دموکراسی چگونه ادامه خواهد یافت. روزنامه دیگر مثل الشرق الاوسط که مشخص است از سوی عربستان سعودی حمایت مالی میشود و به جناح هوادار غرب کشورهای عربی تعلق دارند، هوادار رشد دموکراسی در ایران هستند. نه اینکه آنها واقعا دموکراسی در ایران را دوست دارند و از ان حمایت می کنند، بلکه آنها از سیاست خصمانه احمدینژاد خسته شدهاند و امیدوارند رئیس جمهوری در ایران انتخاب شود که آمادگی گفتگو با دیگر کشورها و از جمله کشورهای عربی را دارد و برای آنان ترس کمتری ایجاد می کند.
از دیگر رسانههای عمومی میتوان از کانال تلویزیونی الجزیره نام برد و رقیبش العربیه. در کانال الجزیره می توان حمایت از رژیم ایران را به خوبی دید. این کانال از جریان های ضد غرب و مخالف پشتیبانی میکند. حمایت از حزبالله و حماس و شعارهایی به نفع احمدینژاد در این کانال به چشم می خورند. در الجزیره از تظاهرات در ایران با احتیاط صحبت میشود. این احتیاط تا حدی است که به عقیده من می توان تصور کرد تمایل به ثبات رژیم احمدی نژاد در آن وجود دارد.
در مقابل کانال العربیه است که از اهمیت بسیاری در کشورهای عربی برخوردار است. در این کانال میتوان گزارشهای طولانی و انتقادی زیادی را در مورد ایران دید. از ابتدا با انتخابات این دوره ایران با تردید برخورد کردند و از دستکاری و تقلب در آراء نام برده شد. همانطور که شما هم شنیدید دولت ایران هم محدودیتهایی را برای العربیه ایجاد کرد و دفتر این رسانه برای مدتی تعطیل اعلام شد. اینطور که مشخص است نواهای گوناگونی را در رسانه های عربی نسبت به ایران میتوان شنید.
در رسانههای فلسطینی بازتاب اوضاع ایران چگونه است؟
بیشتر فلسطینیان خواهان یافتن راه حل مسالمت آمیزی برای اختلافات هستند. باید به این موضوع اشاره کرد که جمعیت حدود ۲۰ یا ۳۰ درصدی از فلسطینیان هستند که مورد حمایت احمدینژاد نیز قرار گرفتهاند. اما اکثریت مردم در مناطق فلسطینی و بسیاری از روشنفکران باوری به سیاست احمدینژاد ندارند. به نظر آنان وی میخواهد رهبری کشورهای عربی را منزوی کند و نشان دهد که آنها از برادران فلسطینی خود دفاع نمیکنند و اوست که به عنوان متحد از فلسطینیان دفاع میکند. در طی زمان به این گفته وی باور نمیشود. برعکس برای نمونه من امروز در رسانههای لبنانی خواندم که اکثر مفسران بدبینانه به سیاست احمدینژاد نگاه میکنند و در انتظار وزش باد جدیدی در ایران هستند که با خود ایدههای دیگری را به همراه بیاورد، در شرایطی باشد که بجای سیاست غیرعملی و ایدئولوژیک و نابخردانه از گامهای اوباما در منطقه خاورمیانه جانبداری حمایت کند.
حتی در سوریه که متحد ایران هم هست در در حال حاضر منعطفتر نسبت به سیاست اوباما برخورد می شود و برخلاف دید توام با ناباوری احمدی نژاد، نسبت به سیاست اوباما امیدواری وجود دارد. در مورد مسئله فلسطین هم همینگونه است. اوباما در سخنرانی خود در قاهره جنبشی را بوجود آورد. در این مورد که آمادگی گفتگو با سازمانهای فلسطینی را دارد و حماس را فقط یک سازمان تروریستی نخواند و از آن به عنوان بخشی از واقعیت یاد کرد. از رئیس جمهور ایران هم این انتظار می رود که از این روند در خاورمیانه حمایت کند و در جلوی آن نایستد.
به عنوان مثال در روزنامه الحیاة امروز نوشته شده است که خالد الهوب، مفسر نامی این روزنامه که پیش از این در شبکه الجزیره مجری برنامه معروفی بود، در ان نوشته است، انتخاب احمدینژاد به اعراب و فلسطینیان کمکی نکرده است، برعکس باعث شده که آنان قابل اعتماد جلوه نکنند و باعث خراب کردن نام اعراب در جهان شده است. مهمتر از او و شعارهایش باید عملی کار کرد و آمادگی گفتگو با اوباما را داشت.
آیا شعارهای ضد آمریکایی احمدینژاد تأثیر زیادی را در جوانان عرب داشته و آیا با تظاهرات اخیر در ایران به این تصویر لطمه خورده است؟
طبیعی است که احمدینژاد تلاش کرد با شعارهای خود، با مطرح کردن موضوع هولوکاوست و کلا شعارهایش جایی را برای خود باز کند. اما اکثرا حال میدانند که او بیشتر حرف می زند تا عمل کند. مشکل اینجاست که او جو آمادگی برای انجام گفتگو را مخدوش کرد. او طبیعتا از سوی برخی از محافظهکاران و یا تندروان مذهبی و مردمی عامی حمایت خواهد شد اما نه از سوی اکثریت.
علیرغم حمایت الجزیره از احمدینژاد اما در بسیاری از رسانه های عربی این پرسش مطرح است که سیاست احمدینژاد چه دستاوردهایی را داشته است؟ ایران از نظر اقتصادی در وضعیت خوبی نیست و به عنوان نمونه و مدلی در جهان نمی تواند مطرح باشد.
شما رئیس شبکه اینترنتی قنطره هستید. خوانندگان شما نسبت به حوادث اخیر ایران چه واکنشی را نشان دادهاند؟
بسیاری از ایمیل هایی که ما دریافت می کنیم با علاقه و میتوانم بگویم حسرت حوادث ایران را دنبال می کنند. آنچه امروزه در ایران شاهدش هستیم در کشورهایی مانند مصر و یا عربستان سعودی قابل تصور نیست، رژیمهای دیکتاتوری که هرگونه دموکراسی در آنها پایمال میشود. نمونه عراق به همه نشان داده که روند اصلاحات باید از داخل هر کشوری صورت گیرد. بسیاری برای ایران سرنوشتی غیر از عراق آرزو میکنند.
مصاحبهگر: شیرین جزایری
تحریریه: فرید وحیدی