نیرومند: اگر تندروها بگذارند ایران و آمریکا به هم نزدیک میشوند
۱۳۹۳ مهر ۵, شنبه صحبتهای روحانی را بسیاری از رسانههای غربی، مهم و حتی پربارتر از سخنان اوباما عنوان کردند. لحن روحانی در سخنرانیاش لحنی کاملا دیپلماتیک بود؛ حفظ فاصله و گفتن آنچه واقعا میخواست بیان شود، بدون شعارزدگی و توهین و افترا.
آیا این سخنان دیپلماتیک میتواند گره کور مذاکرات اتمی و نیز روابط ایران و آمریکا را باز کند؟
بهمن نیرومند تحلیلگر سیاسی مقیم آلمان بخشی از سخنان روحانی را واقعیت و بخش دیگری از آن را "گزافهگویی" میداند. آنجا که روحانی غرب را مقصر رشد تروریسم و افراطیگرایی در منطقه و نیز گسترش "ایران هراسی" معرفی میکند، به نظر آقای نیرومند حقیقت دارد ولی جایی که تحریمها را ضربهزننده به کل دنیا میداند، به نظر او سخنی گزاف است.
پیشبینی آینده مذاکرات اتمی حالا با این سخنان روحانی شاید سادهتر شده باشد. بهمن نیرومند میگوید: «با توجه به تمام شرایط منطقه، این که بههرحال سازشی از دو جانب بشود، هم از جانب ایران و هم از جانب غرب، امکانپذیر است».
آقای نیرومند، حسن روحانی رئیس جمهور ایران دیروز (پنجشنبه ۳ مهر، ۲۵ سپتامبر) در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد. رسانههای غربی سخنان روحانی را خیلی متفاوت دانستند. شما سخنان ایشان را چه طور ارزیابی میکنید؟
بهمن نیرومند: به نظر من آنچه آقای روحانی دربارهی شرایط ایران بیان کرده، البته با واقعیت وفق نمیدهد. ایران آنطور که ایشان گفتهاند، سرزمین امنیت و ثبات و آرامش نیست، ولی در مقایسه با عراق و سوریه و سایر کشورهای منطقه، از ثبات بیشتری برخوردار است. ولی آنچه ایشان در مورد مسائل منطقه گفت و مواضع ایشان در مخالفت علیه دخالت غرب در مسائل منطقه و یا پیشنهاد همکاری کشورهای منطقه برای مقابله با "دولت اسلامی" و یا علل پیدایش تروریسم در خاورمیانه و خاور دور، به نظر من اینها را کاملاً روشن بیان کرده است.
ازجمله موضوعهایی که آقای روحانی در بخش مسائل منطقهای، عنوان کرد، عدم دخالت کشورهای خارجی بود، مثلا گفت ما نیاز به متحد شدن نخبگان معتدل در منطقه داریم. یعنی تکیه بر اینکه خود کشورهای منطقه میتوانند مسائلشان را حل کنند. آیا به نظر شما الان وضعیت منطقه طوری هست که خود کشورهای منطقه بدون دخالت کشورهای دیگر بتوانند مسائلشان را حل کنند، با توجه به اینکه بهعنوان مثال عراق خودش برای مقابله با "دولت اسلامی" از آمریکا کمک خواست؟
به نظر من شرایط منطقه اصولاً چنین پیشنهادی را نمیپذیرد. البته عراق مایل است که از خارج کمک بگیرد ولی اینکه تا چه اندازه تمایل دارد که آمریکا یا کشورهای غربی مستقیماً در جریانهای داخلی عراق و سوریه شرکت کنند، این هنوز سئوال است و کاملاً روشن نیست. اما آنچه روشن است، اینکه اختلافاتی که بین کشورهای منطقه وجود دارد، مهمتر از همه اختلاف بین ایران و عربستان سعودی، در رابطه با سوریه و در رابطه با مسائل دیگر منطقه، مانع از همکاری این کشورها میشود، یا بسیاری از کشورهای عربی فعلاً تمایل به همکاری با ایران ندارند.
شما ترکیه را در نظر بگیرید. ترکیه مدتهای مدیدی از جریانهای مخالف رژیم سوریه پشتیبانی میکرد و شاید بخشی از این پشتیبانی هم متعلق به جریانهای تروریستی بود و الان برای ترکیه مشکل است که موضعاش را کاملاً تغییر دهد و در کنار ایران قرار بگیرد.
ولی از طرف دیگر آقای روحانی به نظر من به درستی اشاره کرد که در به وجود آمدن جریانهای تروریستی و تمام این مسائلی که در منطقه بهوجود آمده، غرب خیلی نقش مهمی داشته است. جنگ افغانستان، جنگ عراق، دخالتهای بیجا در ناآرامیهای سوریه و تمام اینها باعث شده که تروریسم قدرت بگیرد. چه در افغانستان، چه در پاکستان و چه در کشورهایی نظیر عراق و سوریه.
آقای روحانی در بخش دیگری از سخنانش این طور بیان کرده که "وقتی پای ژنرالها به منطقه باز شد، انتظار نداشته باشید دیپلماتها به استقبال آنان بروند". این یعنی که راهحل نظامی را راهحل مناسبی برای منطقه نمیداند. ولی الان دیگر تأیید شده که ایران اتفاقاً در بخش نظامی خیلی هم به عراق کمک کرده است. یکجور تناقض بین این حرف آقای روحانی و عمل ایران وجود دارد. شما این طور میبینید؟
بله، کاملاً. ایران نه تنها در این مورد، بلکه در مورد پشتیبانی از جریانهای افراطی هم نقش داشته است. این طور نیست که ایران فقط دنبال دیپلماسی بوده. ما هشت سال دولت احمدینژاد را داشتیم که همهاش پر از تنش بوده و بیشتر به اختلافات دامن میزده تا اینکه بخواهد از طریق دیپلماسی مسائل را حل کند. آقای روحانی هم ممکن است که بیشتر طرفدار حل مسائل از طریق دیپلماسی باشد، اما او به تنهایی تعیینکننده سیاست خارجی ایران نیست و نیروهای دیگری وجود دارند که این سیاست را تعیین میکنند؛ از خود خامنهای بگیریم تا سپاه پاسداران و جریانات دیگری که در ایران وجود دارند و تصمیماتی اتخاذ میکنند که به دولت مربوط نیست.
برنامه "ایران هراسی" چیزی بود که آقای روحانی غرب را متهم به آن کرد و گفت که در منطقه میخواهند یک جو ایران هراسی بهوجود بیآورند. شما چنین چیزی را در سیاستهای غرب در منطقه به واقعیت نزدیک میدانید؟
بله. این کاملاً درست است، بهویژه از جانب اسرائیل این تبلیغات علیه ایران انجام گرفته و غرب و رسانههای غربی هم به این موضوع دامن زدهاند. من به آقای روحانی حق میدهم؛ چنین تبلیغاتی انجام شده است.
آقای روحانی در بخش دیگری از سخنان خود به مسئله مذاکرات اتمی ایران اشاره کرد و در حقیقت خواهان یک معامله پایاپای شد؛ به این صورت که اگر تحریمها برداشته شود و مسئله اتمی حل شود، ایران هم در حل مسائل منطقهای مشارکت میکند. به نظر شما آیا غرب آمادگی پذیرش چنین معاملهای را دارد؟
رسماً نه، به نظر من رسماً هم آمریکا و هم کشورهای اروپایی در این زمینه موضع گرفته و گفتهاند که مذاکرات اتمی ایران باید کاملاً مستقل از جریانات دیگر انجام بگیرد. ولی در عمل من فکر میکنم که چنین رابطهای را برقرار خواهند کرد. چون بههرحال ایران الان کشوریست که دارای نفوذ زیادی در منطقه هست و غرب هم ظاهراً به این نتیجه رسیده که ایران میتواند نقش مهمی را ایفا کند و چه بهتر این نقش را در همکاری با غرب انجام دهد.
ما میدانیم که مذاکراتی هم در این زمینه بین آمریکا و ایران وجود داشته و همچنان هم وجود دارد، همین طور با اروپاییها. مثلاً دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا پریروز گفت که از کمک ایران در مقابله با "دولت اسلامی" استقبال میکند. یعنی در واقع متقابلاً نخهایی داده میشود. من فکر میکنم نه رسماً، ولی در عمل زمینههای این همکاری آماده است و ایران طبیعتاً این همکاری را به جریانات اتمی مربوط میکند و در مذاکرات اتمی خواهان امتیازیست تا تن به این همکاری دهد.
اشتاینمایر، وزیر امور خارجه آلمان گفته که در ظرف این ده سال هیچ وقت تا این حد به تفاهم با ایران نزدیک نبودهایم. با توجه به سخنان آقای روحانی آیا واقعاً این صحبت اشتاینمایر میتواند به واقعیت نزدیک باشد؟
اظهارات راجع به نتیجه مذاکرات خیلی متناقض است. از یک طرف گفته شده که در این مذاکرات خیلی پیشرفت کردهاند و توافقهایی بهوجود آمده، از طرف دیگر گفته میشود که مهمترین مشکلات هنوز باقی مانده و من هم فکر میکنم که هنوز مسائلی هست. بهویژه میزان فعالیت اتمی ایران که آمریکاییها و اروپاییها خواهان تقلیل آن هستند و ایران میخواهد همین طور به فعالیتهایش به شکل قبل ادامه دهد. بنابراین مسائل هنوز حل نشده است. ولی با توجه به تمام شرایط منطقه، این که بههرحال سازشی از دو جانب بشود، هم از جانب ایران و هم از جانب غرب، به نظر من امکانپذیر است.
آقای روحانی دستیابی به توافق در مذاکرات هستهای را "فرصتی تاریخی برای غرب" دانست. یک روز قبل از سخنرانی آقای اوباما هم گفت که پیام من به مردم و رهبران ایران این است که نگذارید این فرصت از دست برود. دو طرف معتقدند این فرصت در اختیار طرف مقابل است و باید از این فرصت استفاده کند. آیا واقعاً این طور است؟
بله من فکر میکنم همین طور است. برای اینکه به نظر من تمام کوشش آمریکا این است که با همین رژیم جمهوری اسلامی فعلاً کنار بیآید و این مخالف سیاستیست که قبلا آمریکا بهویژه در زمان بوش داشته و هدفش سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی بوده است. ولی آمریکا ظاهراً به این نتیجه رسیده که بهترین راه برای اعمال نفوذ در منطقه همکاری با همین جمهوری اسلامیست. آمریکا درصدد ایجاد یک معماری جدید در منطقه است که یکی از پایههای این ساختمان ایران خواهد بود. من فکر میکنم آقای روحانی هم موافق این برنامه است، اما برای من این که آیا آقای خامنهای و سایر نیروهایی که در ایران صاحب نفوذ بسیارند، چنین استراتژیای را خواهند پذیرفت مورد سئوال است.
در مقابل نئوکانهای آمریکایی هم هستند، فشارهای اسرائیل هم هست، بنابراین حتی اگر اوباما و روحانی تمایل به چنین نزدیکیها و توافقهایی داشته باشند، معلوم نیست که این خواست آنها انجام بگیرد؛ با توجه به نیروهای مخالفی که در هر دو طرف هست.
آقای روحانی تحریمها را ضربهای به کل کشورهای منطقه و حتی دنیا دانست و به همین دلیل خواهان برداشتن تحریمهای ایران شد. آیا واقعاً غرب هم تحریمها را تهدیدی برای خودش میبیند؟
نخیر، من فکر نمیکنم و واقعاً هم تاکنون تحریمهایی که در مقابل ایران انجام شده تهدیدی برای غرب نبوده. البته این خیلی از جانب آقای روحانی گزافگوییست. تحریمها به نظر من به اقتصاد ایران ضربه وارد کرده، ضربه شدید هم وارد کرده و در اقتصاد جهان تأثیری نگذاشته است.
به طور کلی لحن صحبتهای آقای روحانی نسبت به سخنرانی سال گذشتهشان کمی تندتر بود. آیا به نظر شما این بهخاطر بهدستآوردن دل جناح تندرو یا آقای خامنهای در داخل ایران بود؟
بله، کاملاً. این بخش از صحبتهای آقای روحانی مربوط به داخل ایران بود و طبیعتاً ایشان ناگزیر است بهنوعی این طور وانمود کند که مواضع کلی جمهوری اسلامی را کاملاً رعایت و حفظ میکند. او نمیخواهد بهانهای به دست مخالفان داخلی بدهد که در مقابلش سنگاندازی کنند.