نیچر: تقلب و صداقت جامعهی علمی ایران؟
۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبهاین مقاله ضمن یادآوری افشای موارد مشابهی از تقلبهای علمی مقامهای ایرانی در ماه اکتبر میگوید، نخستین موج افشاگریها که به صورت گستردهای در داخل و خارج ایران بازتاب یافت، موجی از خشم و نارضایتی را در میان محققین و وبلاگنویسهای ایرانی برانگیخت. این موارد همچنین در برخیاز رسانههای اصلی ایرانی انعکاس یافت و رسانههای ایران با وجود مشکلاتی مانند بستن روزنامهها، دستگیری روزنامهنگاران و جو ترس و ارعاب این گزارشها را منتشر کردند.
نیچر با اشاره به «کمکاری» مؤسسات تحقیقاتی رژیم ایران در بررسی این موارد میگوید، این موضوع «خیلی هم تعجببرانگیز نبود و نشان میدهد که در این موارد حساسیت سیاسی بسیار بالا است».
نیچر میگوید، یکی از مقالاتی که گفتهمیشود از روی مقالات دیگران کپیبرداری شده را، حمید بهبهانی، وزیر راه و ترابری ایران نوشته که استاد راهنمای محمود احمدینژاد در دورهی اخذ دکترا بوده است. سایر مقالات «کپیبرداری شده» با همکاری کامران دانشجو، وزیر علوم، نوشته شده که نظارت بر انتخابات مناقشهبرانگیز دهم ریاست جمهوری ایران را بر عهده داشته است.
نیچر تصریح میکند که باید تحقیقات رسمی در این موارد صورت بگیرد تا موارد پیشین و همچنین موارد جدید مطرح شده روشن گردد. به گفتهی نیچر، «دانشمندان نه تنها مسئولیت اتفاقهایی که در آزمایشگاهشان میافتد را بر عهده دارند، بلکه مسئول مقالاتی هستند که اسمشان زیر آنها نوشته میشود».
دلیل تقلبعلمی مقامهای ایرانی چیست؟
این هفتهنامه سپس به دلایلی میپردازد که ممکن است در پس تقلب علمی مقامهای ایرانی نهفته باشد و میگوید، یکی از این دلایل میتواند ضعف در زبان انگلیسی باشد. در چنین موردی کسی که زبان انگلیسیاش خوب نیست میتواند با استفاده از متن دیگران نظراتش را بیان کند. در ایران نیز نظیر سایر کشورهای در حال توسعه انتظار این است که مقامهای رسمی از اعتبار علمی بالایی برخوردار باشند. به گفتهی نیچر، همین موضوع میتواند سبب شود که «افراد آکادمیک ضعیفتر» برای بالاتر بردن شمار مقالاتشان «از جمله به تقلب علمی» روی بیاورند.
اما همین موضوع میتواند موارد دیگری از تقلب را نیز به وجود بیاورد، مانند مورد علی کردان که «در نوامبر ۲۰۰۸ پس از اینکه اعتراف کرد که دکترای افتخاریاو از دانشگاه آکسفورد تقلبی بوده» توسط مجلس ایران استیضاح و از پست ریاست وزارت کشور برکنار شد.
نیچر عامل دیگر تقلبهای علمی مقامهای ایرانی را «سیاسی شدن سیستم تحقیقاتی ایران» میداند و مینویسد، پس از انقلاب ایران دانشگاهها از «تأثیرات غربی و افرادی که تمایلات غربی داشتند پاکسازی شد و بسیاری از بهترین کارشناسان کشور را ترک کردند». به نوشتهی نویسندهی این مقاله، در اواخر ۱۹۹۰ پس از آنکه محمد خاتمی به ریاست جمهوری ایران رسید سیستم تحقیقاتی ایران «شروع به بازسازی» کرد. انتصابات آكادمیک بیشتر بر اساس «لیاقت افراد بود و بازدهی تحقیقاتی کشور هم از نظر کیفی و هم از نظر کمی بهبود یافت».
این هفتهنامه ادامه میدهد، اما با به قدرت رسیدن محمود احمدینژاد در سال ۲۰۰۵ و سیاسی کردن روند ارتقای علمی در دانشگاهها فضای تحقیقاتی ایران «کیفیت خود را از دست داد».
نیچر سپس به وقایع پس از انتخابات ۲۲ خرداد اشاره میکند و میگوید، پس از این اتفاقها دانشگاههای ایران به مراکز بیان اعتراضها بدل شد که یکی از محورهای اصلی آنها «برچیده شدن دولت» احمدینژاد بود. نیچر مینویسد، رژیم ایران میگوید، قصد دارد ارزشهای اسلامی را در جامعهی آکادمیک و رشتههای تحصیلی تقویت کند که بسیاری از کارشناسان این گفته را «پیامی برای سرکوب بیشتر» تلقی میکنند.
به گفتهی نیچر، بسیاری از محققان برجستهی ایران ساکتند، اما خیلی از آنها به آرامی به مقامهای مسئول فشار میآورند، تا در بارهی موارد تقلب تحقیقات بیشتری به عمل بیاورند. این موضوع میتواند با خواستههای گستردهتری از جامعهی آکادمیک همراه شود تا «رژیم ایران برای افکار عمومی و حقوق اولیهی مدنی» افراد بیشتر احترام قائل شود. آنها همچنین فشار میآورند تا مسایل اخلاقی در تحقیقات و انتشار مقالات بیشتر رعایت شود.
نیچر به تشویق محققان ایرانی چه در داخل و چه در خارج از کشور دعوت کرده و میگوید، آنها باید به خاطر «دفاع از کمال و صداقت علمی در چنین شرایط دشوار سیاسی» حمایت شوند. «نباید اجازه داد تا به خاطر اعمال عدهای اندکشمار شهرت و اعتبار اکثریت جامعهی علمی ایران به خطر بیافتد، بلکه برعکس جامعهی علمی بینالمللی باید تلاشهای خود برای حمایت و همکاری با همکاران ایرانی را دوچندان سازد».
نویسنده: فریبا والیات
تحریریه:یلدا کیانی