هدیهای موسیقایی برای ۷۰ سالگی شجریان گفتوگو با مجید درخشانی
۱۳۸۹ شهریور ۳۱, چهارشنبهدر اجرای قطعهی "صدای تو" تنها از سازهای جدید ساختهی محمدرضا شجریان استفاده شده است. سازهایی که تعداد آنها حالا برای یک اجرای ارکسترال کفایت میکند. آهنگسازی "صدای تو" که بر روی شعری از اسماعیل خویی تنظیم شده را مجید درخشانی، سرپرست گروه شهناز برعهده داشته است. این قطعه که آواز آن را مژگان و همایون شجریان بر عهده داشتهاند، قرار است در روز پنجشنبه، اول ماه مهر و همزمان با هفتاد سالگی استاد شجریان به وی تقدیم شود.
دویچه وله: آقای درخشانی روز پنج شنبه، اول مهر ماه، مصادف است با هفتاد سالگی استاد شجریان. از آنجا که شما با ایشان کار میکنید و سرپرست گروه شهناز هستید، احیاناً برنامهی خاصی برای این روز در قالب اجرای موسیقی یا برنامههایی از این دست تدارک دیده شده است؟
مجید درخشانی: ما یک برنامهی موسیقیایی تدارک دیدهایم. البته تدارکاش از یکسال پیش بود. یکسال پیش در حوالی همین روزها که با گروه شهناز با استاد در اروپا کنسرت داشتیم، ما قطعهای را قبل از سفر ضبط کردیم به نام «صدای تو» که این قطعه بخش کوتاهی از یک اثر بلند بود از شعر استاد بزرگ اسماعیل خویی که (خیلی سال پیش) اصلاً برای صدا و آواز استاد شجریان این را گفته بودند که من با صدای خودشان روی سی دی آن را شنیده بودم. و یکبار که با استاد این را در شرکت دلآواز شنیده بودیم، چنان این شعر روی من تأثیر گذاشت و آن قدر احساسی و از نظر حسی قوی بود، که همانجا ملودیای در ذهنم نقش بست.
میخواستم این ملودی را به صورت یک مجموعه و به صورت موسیقی دربیاورم که بخشی از آن پارسال آغاز شد و ضبط کردیم و بهعنوان هدیه تولد در سال گذشته در برنامهای که در فرانسه داشتیم، آنجا پخش کردیم و ایشان برای بار اول آن را شنیدند.
این اثر با صدای خود شاعر است که در موسیقی میآید و دو خوانندهه جوان، همایون و مژگان شجریان، دو فرزند استاد، آن را به صورت دوصدایی میخوانند که به ایشان تقدیم کردیم. ولی امسال که دیگر هفتادسالگیشان است، این اثر را تکمیل کردیم. چون شعر خیلی مفصل است. این اثر چیزی حدود نیم ساعت یا ۲۰ دقیقه طول خواهد کشید، چون یک اثر بلند است روی همین شعر اسماعیل خویی. امسال روی آن کار کردیم وقرار است در روز تولدشان خدمتشان تقدیم کنیم.
آیا اجرای این قطعه با اعضای گروه شهناز است؟
این قطعه به دلیل این که به خاطر استاد ساخته شده و به ایشان بهعنوان هدیه داده میشود، تمام ارکستر از سازهایی است که خود آقای شجریان ساختهاند. یعنی هیچ کدام از سازهایی که دراین اثر هست، از سازهای قدیم نیست. سازهای جدید است و اکثراً سازهایی است که در این سه، چهار سال اخیر استاد ساختهاند. مجموعهی ارکستر، سازهای دستساز خود استاد است که صدای خاصی خواهد داد. برای این که این سازها از نظر حجم و رنگ با سازهای قدیمی متفاوت هستند. و این هم یک تجربه بود که گفتیم با سازهای جدید یک مجموعه ارکستر درست کنیم.
در واقع بهانهی صحبت ما هفتاد سالگی استاد شجریان است. میخواستم راجع به خود ایشان هم صحبتی کنیم، شما چندین سال است که با ایشان همکاری دارید و در گذشته هم همین طور بوده. لطفا به طور خلاصه در مورد تاثیر ایشان بر موسیقی ایران توضیح دهید ؟
در هنر ایران و دنیا در دورههای مختلف، آدمهایی بودند که با بقیه بسیار متفاوت بودند و از نظر سطح به قلههای هنر رسیدند. یکی از آنها، بدون اغراق، آقای شجریان است. کسی که علاوه بر اثر هنریاش این قدر محبوب است. بیش از چهل سال است که در صحنهی هنر موسیقی مطرح و یگانه است. یعنی خیلیهای دیگر هم آمدهاند، ولی ایشان یگانه است. و علاوه براین چهل سال مهارت و شهرت هنری، ایشان از نظر علاقه و عشقی که مردم به ایشان دارند، یعنی از نظر مردمیبودن و به خاطر این که همیشه هنرشان همسو با مردم بوده، به یک چهرهی ملی تبدیل شدهاند.
کمتر هنرمندی در زمان خودش به این همه شهرت و محبوبیت رسیده است. و به نظر من ایشان جایی در از آواز ایران قرار گرفته که خیلی مشکل است، کسی بتواند خودش را به آنجا برساند. قطعاً در دورههای آینده ممکن است آدمهایی پیدا شوند، ولی ایشان در موسیقی در آن بالای قله ایستاده است.
همنسلهای استاد شجریان، حالا ایشان در بخش آوازی و استاد علیزاده، لطفی و مرحوم مشکاتیان در بخش سازی، این نسل مورد نظرم است، اینها از استادهای مختلفی استفاده کردند که سبکها و روشهای مختلفی داشتند، ولی هیچکدام نوع ساز زدنشان یا استاد شجریان نوع آوازخواندنشان شبیه به یک نفر دیگری نیست و در واقع آن به بیان شخصی خود رسیدهاند. حالتی که شاید در نسلهای بعدی کمتر دیده میشود. فکر میکنید که علت این موفقیت چیست؟
همهی این استادان و هنرمندانی که نام بردید، همهی اینها با تقلید شروع کردند. یعنی شما اگر کارهای قدیم، کارهای اولیه استاد شجریان و استاد لطفی و دیگران را بشنوید، تحت تأثیر یک یا دو سه استاد قدیم بودند. یعنی آقای شجریان با شبیه خواندن به ظلی و طاهرزاده و بنان یا ترکیب از اینها شروع کرد. یا دیگران مثل آقای لطفی از شیوهی ساز قدما شروع کرد. یعنی اینها یک دورههایی از تقلید را گذرانده بودند و تقریباً آخرهایش بود که آمدند و مطرح شدند. در دورههای اخیر کسانی که هنوز آن دورههای تقلید را پشت سر نگذاشتهاند، یک دفعه میآیند و مطرح میشوند و طبعاً کارشان به تقلید کشیده میشود و طول میکشد که تا به پختگی برسند. و تا آدم تقلید نکند، به آن پختگی نمیرسد.
یعنی در دوران آموزش باید آن قدر تقلید کرد و شبیه این و آن زد و خواند تا به بیان شخصی رسید. منتهی نه با یک شیوه، شیوههای مختلف را باید کار کرد. این چیزی نیست که مثلاً یک خوانندهی جوان سیساله بتواند به سادگی به آن مرحله برسد. باید آثار استادان قدیمی را کار کنند. متأسفانه کمتر در دورههای امروز جویا میشوند که مثلاً شیوههای قدیم یا استادان قدیم را درک کنند. خیلی زود با تقلید از یک خواننده مطرح میشوند و در بازار میآیند. در بازاری کاذب که به هر حال از آنها حمایت میکند. این اتفاقات میافتد که همهاش تقلید میشود. ولی تقلید در دورهی آموزش اگر نباشد، حتماً هنرمند به جایی نمیرسد و باید تقلید کند.
شاید بتوان گفت که رمز موفقیت آن نسل این است که در نهایت از این تقلید به بیان شخصی رسیدند.
بله، تمام استادان ما هم همین طوری به این مرحله رسیدهاند. صداهای قدیم را هم حتماً از کسانی که به آنها اعتقاد داشتند، تقلید کردند.
مصاحبه گر: کاوه بهرامی
تحریریه: فرید وحیدی