"نوریزاد در معرض تکرار فاجعه مرگ در زندان قرار دارد"
۱۴۰۰ اردیبهشت ۲, پنجشنبه
سازمان گزارشگران بدون مرز و جمعی از کنشگران مدنی نسبت به جان نوریزاد و تکرار فاجعهای دیگر در زندانهای ایران هشدار دادهاند. این منتقد خامنهای خبر داده که بارها بیهوش شده و به زور مورد تزریق هشت آمپول قرار گرفته است.
تبلیغات
محمد نوریزاد، منتقد جمهوری اسلامی و از نویسندگان نامه درخواست استعفای خامنهای که در زندان اوین محبوس است، طی نامهای از اعزام به بیمارستان لقمان و بیهوشیهای مکرر خود خبر داده و گفته است: «فردی او را کف اتاق خوابانده و کنده زانویش را بر گلو و گردنش نهاده و پس از تزریق آمپول به بدنش دست و پاهای او را به میلههای تخت بسته است.»
نوریزاد در نوشتهای که ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ منتشر شده و در یک فایل صوتی مورد تایید خانوادهاش گفته است: «... نمیدانم آمپولی که هفت هشت بار به نقاط مختلف بدنم تزریق کردند چه بود. مرا روی تخت انداختند و دست و پایم را با تسمه به میلهها بستند به طوری که تا دو روز هر دو دستم ورم کرد و با فریادهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر جمهوری اسلامی از هوش رفتم.»
شماری از کنشگران سیاسی و مدنی در ایران در واکنش به اخبار مربوط به وضعیت نوریزاد، مرگ بهنام محجوبی در زندان را یادآوری کرده و هشدار دادهاند که مبادا این موضوع در بیاعتنایی جامعه و افکار عمومی و مقامات قضایی، تکرار شود.
آنها در بیانیهای نوشتهاند: «اکنون انتظار می رود با توجه به موقعیت خطرناک محمد نوری زاد وجلوگیری ازتکرار فاجعهای دیگر، مقامات زندان با آزاد کردن نوری زاد و رفع نگرانی از خانواده و فرزندانش از ایجاد فاجعه انسانی دیگری جلوگیری نمایند.مسلما هر اتفاق ناگوار برای محمد نوری زاد هزینه سنگینی برای نظام قضایی ایران در پی خواهد داشت.به ویژه اینکه همسر و دختر او هم اکنون به علت ابتلا به کرونا امکان ملاقات با او را هم ندارند.»
۴۵ فعال صنفی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی این بیانیه را امضا کردهاند که ابوالفضل قدیانی، نرگس محمدی، عبدالفتاح سلطانی، جعفر پناهی، شهناز اکملی، محمود بهشتی لنگرودی، رضا شهابی و حسین کروبی در میان آنها هستند.
همزمان، سازمان گزارشگران بدون مرز نیز در هشداری مشابه، با تاکید بر بیماری و محرومیت نوریزاد از حق درمان، نسبت به در خطر بودن جان او ابراز نگرانی کرد. این سازمان یادآوری کرده که بازداشت نوریزاد خودسرانه و دادگاه او ناعادلانه است.
عباس میلانی، پژوهشگر و مدیر مرکز مطالعات ایرانی دانشگاه استنفورد، در حمایت از این زندانی سیاسی در توییتر نوشته است: «محمد نوریزاد در زندگی خود تبلور دلیرانه امید و کابوسی است که ایرانیان در ۴۲ سال نکبت تجربه کردند. زمانی انقلاب را نوید آزادی میدید و امروز که نصف اعدامهای جهان به دست رژیم ولایی صورت میگیرد و ایران محبس و مقتل بزرگ روزنامهنگاران است، او جان بر کف به مبارزه با این کابوس برخاسته است.»
در شبکههای اجتماعی نیز تکاپویی برای اطلاعرسانی در باره وضعیت نوریزاد و تلاش برای حفظ جان او با هشتگ #SaveNourizad به راه افتاده است.
نوریزاد تابستان ۹۸ و پس از تجمع به همراه گروهی از فعالان مدنی و سیاسی در برابر دادسرای انقلاب مشهد، بازداشت شد. دستگاه قضایی او را در بهمن همین سال به ۱۵ سال حبس، ۳ سال تبعید به ایذه و ۳ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرد.
محمد نوریزاد، مستندساز و فیلمنامهنویس ۶۶ ساله، از سالهای پایانی دهه هشتاد شمسی به صف منتقدان جمهوری اسلامی پیوسته است. او پیشتر نیز در اعتراض به فشارهای بند و بازداشت پسرش، چند مرتبه اعتصاب غذا و دارو کرده و در یک مورد رگ دستش را زده است.
نویسندگان زندانی؛ آنها که رفتهاند، آنها که ماندهاند
مصائب اهل قلم در ایران تنها سانسور آثار آنها نیست. دستگاههای قضایی و اطلاعاتی با نگاه امنیتی و اتهامات مشابه، برای شاعران و نویسندگان پرونده میسازند. کانون نویسندگان حکم ۱۸۶ ماه زندان سه عضو خود را "وهن عدالت" خواند.
مصائب اهل قلم در ایران تنها سانسور آثار آنها نیست. دستگاههای قضایی و اطلاعاتی با نگاه امنیتی و اتهامات مشابه، برای شاعران و نویسندگان پرونده میسازند. کانون نویسندگان حکم ۱۸۶ ماه زندان سه عضو خود را "وهن عدالت" خواند.
کیوان باژن
۴۲ ماه حبس برای نویسندگی... باژن در مقالهای مینویسد: «تا زمانی که فقط خودمان را ببینیم و اصلیترین دغدغهمان این باشد که کتابمان چاپ بشود و مهم نباشد کجا و چطور، با سانسور یا بدون آن؛ و تا زمانی که برای عرضه خود از سرو کول هم بالا برویم و مهمترین بحثمان این باشد که چرا کتاب سانسور شده من در فلان نشریه معرفی نشده، انتظار هر تحول در ادبیات داستانی بیهوده است.»
عکس: hoozoor.com
رضا خندان مهابادی
دبیر کانون نویسندگان، منتقد و فعال اجتماعی را به شش سال حبس محکوم کردهاند. شرکت در مراسم بزرگداشت احمد شاملو و آماده کردن کتابی پژوهشی در باره تاریخ ۵۰ ساله کانون برای انتشار داخلی، مصداق اتهاماتی چون "اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور" معرفی شدهاند. کانون نویسندگان ایران دلایل و مستندات دادگاه را نامربوط تر و سستبنیاندتر از خود اتهامات خوانده است.
عکس: Mehr
بکتاش آبتین
اردیبهشت ۹۴، ماموران وزارت اطلاعات با یورش به خانه این شاعر و فیلمساز، هزاران فیلم و عکس، موبایل و لپتاپ شخصی و اسناد کانون نویسندگان را ضبط کردند. او به اتهام "تبلیغ علیه نظام" به ۶ سال حبس محکوم شد. آبتین در سال ۹۷ نیز به سه ماه کار اجباری در بهزیستی و ۵ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده بود. آبتین در روز ۱۸ دی ۱۴۰۰، پس از محرومیت از درمان بهموقع، بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست داد.
عکس: persian.iranhumanrights.org
مهدی سلیمی
نویسنده، مترجم و سردبیر نشریه اینترنتی زغال، اواسط تیر ۹۹ با اتهاماتی چون «فعالیت تبلیغی علیه نظام»، «توهین به مقدسات اسلام»، «تشویق مردم به فساد و فحشا» و «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» در اهر دستگیر شد. سلیمی که در جستاری، "ادبیات سیاسی، بلاگردان مردم ستدیده، سیر تاریخی قیامهای ایران تا رویدادهای آبان را بررسی کرده، موقتا و با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین بیرون آمده است.
عکس: fa.iranfreedom.org
مژگان کاوسی
نویسنده، پژوهشگر و فعال اجتماعی کرد، با اتهاماتی چون "تشویق مردم برای بر هم زدن نظم عمومی" و "تبلیغ علیه نظام" به پنج سال و ۹ ماه زندان محکوم شده که سه سال آن لازم الاجراست. کاوسی که پس از دستگیری در اعتراضات سراسری آبان ۹۸، با وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی موقتا آزاد شده بود، بهار ۹۹ برای تحمل حبس به زندان مرکزی نوشهر انتقال یافت. او پس از انتقال به اوین، در اعتراض به وضعیت زندانیان، اعتصاب غذا کرد.
عکس: kampain.info
پوریا عالمی
ستوننویس روزنامههای سیاسی و نویسنده داستانهای "اکونآبادیها" و "آدمهای عوضی"، متهم پروندهای بود که وزارت اطلاعات احمدینژاد برای شماری از روزنامهنگاران تشکیل داد. او به "اتهام تبلیغ علیه نظام" به ۵سال حبس تعلیقی محکوم شد که بعد به یکسال تقلیل یافت.عالمی پیش از رفتن به اوین از مطبوعات خداحافظی کرد و نوشت: «حرف هم نزنم سیاسی است. از حماقت بنویسم، از جسم سخت بنویسم، از میمون بنویسم سیاسی است.»
عکس: ISNA
فاطمه اختصاری - مهدی موسوی
دادگاه انقلاب، این دو نویسنده، شاعر و منتقد اجتماعی را به اتهام "توهین به مقدسات" و "تبلیغ علیه نظام" به ۹۹ ضربه شلاق، جریمه نقدی و زندان طویل ۹ و ۱۱ ساله محکوم کرد. این سرایندگان"غزل پست مدرن"، پس از اعتراض به رای دادگاه و احتمال بالای عدم تغییر حکم در دادگاه تجدیدنظر، از ایران خارج شدند. کتابهای اختصاری و موسوی بارها از بازار جمع و خمیر شدهاند ولی اینک به صورت زیرزمینی فروخته میشوند.
عکس: Campaign for Human Rights in Iran/AP Photo/picture-alliance
یعقوب یادعلی
نویسنده رمان آداب بیقراری که جایزه هوشنگ گلشیری به عنوان بهترین رمان اول را ربود، اسفند ۸۴ به اتهام "توهین به قوم لر" بازداشت و به یک سال حبس محکوم شد و کتابش ده سال توقیف ماند. یادعلی پس از هفت سال سکوت، با رمان "آداب دنیا" به عرصه ادبیات برگشت. او در مصاحبهای با مجله "تجربه" گفته است: «نوشتن برای نویسنده خود زندگی است؛ اگر حواشی رایج مملکت ما اجازه بدهد و نویسنده جوانمرگ نشود.»
عکس: khabgard.com
شهرنوش پارسیپور
نویسنده رمانهایی چون "سگ و زمستان بلند"، "عقل آبی" و "کمی بهار"، در سرکوبهای دهه شصت، به خاطر "حمل چمدان نشریه" چهارسال از عمر خود را در زندان گذراند. او پس از آزادی، با ترجمه و تاسیس کتابفروشی زندگی میکرد اما ماموران کمیته انقلاب از او میخواستند درباره مراجعهکنندگان اطلاعات بدهد. پارسیپور به اتهام طرح مسئله بکارت در کتاب "زنان بدون مردان" بازجویی شد و پس از چهارمین بازداشت ایران را ترک کرد.
عکس: Ashkan Norouzkhani
فرج سرکوهی
عضو پیشکسوت کانون نویسندگان و سردبیر پرنفوذترین هفتهنامه مستقل ایران در دو دهه اول انقلاب، شاهد زنده ربایش و آزار در دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی است. او را پس از چند دستگیری موقت و هنگام سفر به آلمان، در فرودگاه ربودند و ادعا کردند که در اروپاست. پس از افشای ماجرا و ورود مجامع بینالمللی به این مسئله، سرکوهی به اتهام تبلیغ علیه جمهوری اسلامی به یک سال و نیم زندان محکوم شد.
عکس: privat
یوسف عزیزی بنیطرف
نویسنده و پژوهشگر عرب به اتهام دامن زدن به تظاهرات سال ۸۴ در اهواز و تحریک مردم به پنج سال زندان محکوم شد. این عضو کانون نویسندگان ایران پس از سخنرانی در کانون مدافعان حقوق بشر و اعتراض به سرکوب خشونتبار ناارامیهای خوزستان، دستگیر شده و با وثیقه ۱۰۰میلیون تومانی آزاد بود. او سرانجام و پس از چند بار احضار و تهدید به بازداشت، ایران را ترک گفت.
عکس: privat
علیاکبر سعیدی سیرجانی
سیرجانی از نخستین نویسندگانی است که به زندان جمهوری اسلامی رفتند و برنگشتند. این پژوهشگر که از همکاران بنیاد فرهنگ ایران بود، پس از مقالات و نامههایی سرگشاده در نقد خامنهای و حاکمیت، در اسفند ۱۳۷۲ بازداشت شد. عضو کانون نویسندگان را به "جاسوسی"، "لواط" و "اقدام علیه امنیت ملی" متهم کردند و ده ماه بعد، جسدش را تحویل خانواده دادند. مرگی بر اثر کپسول پتاسیم، نه سکته قلبی که رسما اعلام شد.
عکس: khaandaniha.com
محمد مختاری - جعفر پوینده
دو عضو کانون نویسندگان ایران در جریان "قتلهای زنجیرهای" در سال ۱۳۷۷ ربوده و کشته شدند. وزارت اطلاعات آنها را پیشتر چند بار احضار و بازجویی کرده بود. جسد محمد مختاری، شاعر و نویسنده در بیابانهای امینآباد تهران پیدا شد و جنازه جعفر پوینده، جامعهشناس و مترجم آثار فلسفی و ادبی، در روستای بادامک در شهریار. هر دو را خفه کرده بودند.