هفتاد سالگی باب دیلن؛ هنرمندی برای تمام نسلها
۱۳۹۰ خرداد ۲, دوشنبهاگر باب دیلن مانند خواننده دیگر آمریکایی الویس پریسلی (۱۹۳۵ - ۱۹۷۷ میلادی) جوانمرگ هم شده بود، شهرت و محبوبیتش، به احتمال نزدیک به یقین از امروز کمتر نبود. او ۲۵ سال هم نداشت که برخی از ترانههایش به سرود همایشهای صلحطلبان و آواز نسل شورشی و معترض دههی شصت میلادی تبدیل شده بود. و امروز که پنجاه سال از برگزاری نخستین کنسرتش میگذرد، همچنان هزاران نفر جذب برنامههای او میشوند.
جستجوگر گوگل برای "باب دیلن" حدود ۴۰ میلیون مدخل ارائه میکند و تنها در کاتالوگ کتابخانه ملی آلمان ۴۲۲ عنوان به نام او ثبت شده است. مارتین اسکورسیزی در مورد باب دیلن یک فیم مستند ساخته و کار و زندگی او موضوع دهها فیلم و گزارش دیگر بوده است. اینها جزیی از دلایلی است که امکان نمیدهد در نوشتهای مختصر تصویر جامعی از باب دیلن ارائه کرد. زندگی هنری باب دیلن در پنج دههی گذشته فراز و نشیبهای فراوان داشته است.
بانوی سالخورده و کشف دوباره باب دیلن
حدود ده سال پیش یکی از آشنایان آلمانی حکایتی برایم تعریف کرد که به نوعی شگفتآور بود. "رزه" که آن زمان بانویی هشتاد و چند ساله بود، میگفت تازگیها باب دیلن را "کشف" کرده و از این بابت خیلی خوشحال است. رزه به دلیلی که شاید خبر برگزاری جشن شصت سالگی دیلن بوده، چیزی دربارهی او خوانده یا شنیده و به یاد میآورد که فرزندانش در جوانی صفحههای باب دیلن را میگذاشتهاند روی گرامافون و با صدای بلند گوش میدادند. گویا این ماجرا اغلب با اعتراض مادر روبرو میشده که: این دنگ دنگ گوشخراش چیه هی گوش میکنید؟!
رزه میگفت تازگی به فکر افتاده بود که شاید آن همه شیفتگی فرزندانش بیدلیل هم نبوده باشد؛ راه میافتد میرود چند سی دی کارهای دیلن را میخرد و گوش میدهد و با تعجب به این نتیجه میرسد که خیلی هم بد نیست و بعضی ترانهها حتا دلنشیناند! رزه زبان انگلیسیاش خوب نبود؛ اینقدر نبود که از مضمون ترانهها، که برخی کمی هم پیچیده و پر استعارهاند، به درستی سر دربیاورد. تلفن میکند به کتابفروشی محل که آیا ترجمهی ترانههای دیلن به آلمانی هم پیدا میشود یا نه، که پیدا شد.
آشنایی با شعر مدرن فرانسه
باب دیلن میگوید که از ده دوازده سالگی شیفتهی نواختن گیتار و سازدهنی و آواز خواندن بوده. او اواخر دههی پنجاه میلادی شیفتگی خود را جدیتر میگیرد و وارد عرصهی موسیقی میشود. باب دیلن ابتدا به موسیقی بومی آمریکایی رو میآورد. یکی از خوانندههای محبوب او وودی گاتری بود که آن زمان شهرتی فراوان داشت. قصد دیدار با گاتری که در بیمارستان بستری بود، باب جوان را ۱۹۶۰ به نیویورک میکشاند.
ببینید: باب دیلن از دریچهی دوربین
اقامت در نیویورک و در محلهای در جنوب منهتن که سکونتگاه و پاتوق هنرمندان بود، زمینهساز آشنایی دیلن با کسانی شد که در شکلگیری شخصیت و موفقیتهای آیندهاش تاثیر زیادی داشتند. سوز روتولو، دختر آمریکایی ایتالیایی، یکی از این هنرمندان بود که دو سه سالی با دیلن رابطه داشت و ظاهرا در آشنایی او با شعر مدرن فرانسه نقش مهمی بر عهده داشته.
راک با طعم سمبولیسم
شاعران سمبولیست فرانسه به ویژه شارل بودلر، آرتور رمبو، پل ورلن و مالارمه بسیار مورد توجه باب دیلن بودند. تاثیر دنیای رازآلود و زبان پر استعارهی سمبولیستها را در برخی تصنیفها و ترانههای باب دیلن میتوان یافت. او از سورئالیستها و شاعران "نسل بیت" نیز متاثر بود. بازیهای کلامی، آمیختگی با مفاهیم روشنفکرانه و پیچیدگی متن بعضی از ترانههای دیلن تا آن زمان در موسیقی فولکلور آمریکا سابقه نداشت. در ترانههای عاشقانهی باب دیلن در این دوران رگههای تلخ و سوزناکی وجود دارد که در موسیقی بومی آمریکا مرسوم نبود.
باب دیلن تا بیست و پنج سالگی دهها ترانه سرود، چند آلبوم منتشر کرد و کنسرتهای زیادی داد. در همین دوران از موسیقی بومی فاصله گرفت و به سبک راک روی آورد. این اقدام در نظر شماری از طرفدارانش خیانتآمیز تلقی میشد اما به جذب عدهای بیشتری انجامید. سه آلبومی که در میانهی دههی شصت منتشر شد، به عنوان آثار کلاسیک موسیقی راک تلقی میشوند.
گرچه بسیاری یکی از ویژگیهای مهم و بدیع کار دیلن را شکستن مرز سبکهای مختلف موسیقی بومی، راک، بلوز، پاپ و راک اندرول میدانند بدعت مهمتر او را میتوان به اهمیت دادن به کلام و به ویژه نزدیک کردن ترانه به شعر مدرن قرن بیستم دانست.
برترین ترانهی تمام دورانها
یکی از مشهورترین ترانههای باب دیلن «همچون یک خانه به دوش» (Like a Rolling Stone) نام دارد که در ۲۴ سالگی این هنرمند نوشته و تنظیم و در آلبوم «بزرگراه ۶۱» منتشر شد. مجله معتبر «رولینگ استون» در سال ۲۰۰۴ این تصنیف را در صدر ۵۰۰ ترانه برتر جهان قرار داد و آن را بهترین ترانهی همهی دورانها خواند.
آن روز که به دیدن رزه رفته بودم یکی دو هفته از گیر آوردن ترجمههای آلمانی ترانههای باب دیلن میگذشت؛ دو سه کتاب روی میزش بود که لای آنها تعدادی کاغذ باریک گذاشته بود. روی آن تکه از کاغذها که از کتاب بیرون بود عنوان بعضی از ترانههای باب دیلن و شمارهی همان صفحهای که ترجمهی آلمانی در آن قرار داشت نوشته شده بود. اینطور میشد سریع رفت سراغ ترانهی مورد نظر.
رزه سی دی آلبوم «بزرگراه ۶۱» را گذاشت توی دستگاه و بعد از کمی جلو و عقب بردن صدای جوان ۲۴ ساله بلند شد. چشمهای رزه برق میزد، فکر کردم شاید پرت شده به سی چهل سال پیش که بچههای جوانش هنوز در خانه بودند. میگفت برخی از ملودیها را مبهم در خاطر دارد اما آن زمان اینها به نظرش سر و صدا میآمده نه موسیقی.
سنگ غلطان خزه نمیبندد
«همچون یک خانه به دوش» در زمان انتشار هم به نظر عدهای از هواداران دیلن که موسیقی بومی او را ستایش میکردند "سر و صدا"یی آزار دهنده میرسید. با این همه در همان هفته اول انتشار در صدر پرفروشترین صفحههای موسیقی در آمریکا قرار گرفت و سه ماه تمام همان جا ماند.
در این ترانه دختری مورد خطاب قرار میگیرد که ظاهرا در خانوادهی مرفهی به دنیا آمده و از درد بیخانمانی بیخبر بوده، اما اکنون خانه به دوش شده است. از او پرسیده میشود «... چه حسی دارد تنها بودن، غریب افتادن، بیسرپناه بودن، مثل کسی که کاملا پرت افتاده، مثل یک خانه به دوش؟ ...»
در این اثر بسیاری از ویژگیهای کار و رویکرد هنری باب دیلن را میشود بازیافت؛ ظاهرا استفاده از ترکیب Rolling Stone، با دو معنای «سنگ غلطان» و «خانه به دوش» اشاره به یک ضربالمثل انگلیسی دارد که میگوید «سنگ غلطان خزه نمیبندد.» همین استعاره امکان تفسیرهای متفاوتی از شعر به وجود آورده است. دربارهی همین یک تصنیف تاکنون صدها مقاله و چند کتاب منتشر شده است.
تفسیر شعر کار دیگران است
یکی از ویژگیهای باب دیلن از نخستین سالهایی که فعالیت هنری خود را آغاز کرد تا کنون، امتناع او از تشریح ارجاعات بیرونی نوشتههایش و کمک به حل ابهامهایی است که در بسیاری از شعرها و ترانههایش وجود دارد. او همچنین تلاش فراوانی به خرج میدهد که زندگی خصوصی خود را از دید دیگران پنهان کند.
این خصلت نیز از ابتدای بیست سالگی که شهرتش آغاز شد، با او بوده است. با این همه روابط عشقی او به ویژه در دههی شصت الهامبخش بسیاری از ترانههای عاشقانهی این خواننده و نوازندهی آمریکایی است.
بعضی از این ترانهها که در دوران کوتاه رابطه با سوز روتولو و پس از جدایی از او نوشته شده، هنوز از تاثیرگذارترین عاشقانههای موسیقی راک شناخته میشوند و توسط بسیاری از خوانندگان مهم دنیا بازخوانی شدهاند. سوز روتولو در برانگیختن توجه دیلن به مسائل سیاسی و اجتماعی نیز سهم مهمی داشته است.
پاسخ را تنها باد میداند
دههی شصت میلادی سرآغاز جنبشهایی بود که چهرهی قرن بیستم را به کلی دگرگون کرد. این دهه از سویی سالهای اوج جنگ سرد و تنشهای داخلی و برخوردهای نژادپرستانه در آمریکا بود، از سوی دیگر آغاز ریاست جمهوری جان اف کندی، سیاسی شدن هر چه بیشتر جوانان و گسترش جنبشهای زنان و طرفداران حقوق شهروندی.
در چنین فضایی باب دیلن به سرعت تبدیل به صدای رسای جنبش اجتماعی ضد جنگ شد و برخی از تصنیفهای او مانند سرود در تجمعهای جوانان پخش یا خوانده میشد؛ ترانه «سوت زدن در باد» یکی از مشهورترین اینهاست:
«...
چند جادهی این جهان
جادهایی پر از اشک و رنجاند
چند دریای این جهان
دریاهای اندوهاند
چند مادر تنها ماندهاند
چند مادر انتظار کشیده و میکشند هنوز؟
پاسخ را دوست من
تنها و تنها باد میداند
...»
ترانه به عنوان سلاح ضد جنگ
در تظاهرات ضد نژاد پرستی بزرگی که در سال ۱۹۶۳ در واشنگتن برگزار شد، باب دیلن جوان نیز شرکت کرد و پس از سخنرانی معروف مارتین لوترکینگ به اجرای برنامه پرداخت. در دوران جنگ ویتنام تصنیفهای ضد جنگ او بسیار معروف بود.
نایب رئیس انجمن موسیقیدانان ویتنام پس از کنسرت ماه پیش دیلن در این کشور (آوریل ۲۰۱۱) به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است که کار بزرگ دیلن گشودن راهی بود که در آن موسیقی به عنوان سلاحی علیه جنگ، بیعدالتی و نژادپرستی به کار گرفته میشد.
باب دیلن هرگز از نقشی که هوادارانش برای او قايل بودند، یا تشکلهای سیاسی از او انتظار داشتند، رضایت نداشت و تلاش میکرد از تبدیل شدن به نماد جنبش اجتماعی جلوگیری کند. او حتا در سال ۱۹۷۴ ترانهای خواند که در آن بر این بیمیلی تاکید میکند: «هیچگاه وظیفه نداشتم که کل جهان را از نو بیافرینم / و هرگز قصد نکردهام فرمان حمله صادر کنم.»
آواز خوان، نامزد جایزه ادبی نوبل
باب دیلن تا کنون ۴۰۰۰ کنسرت اجرا کرده که با حساب چند سالی که کلا کار را کنار گذاشت، تقریبا سالی صد کنسرت میشود. کنسرتها و آلبومهای او در نیم قرن گذشته گاهی نیز با انتقاد منتقدان و کماعتنایی مخاطبان روبرو بوده است. به رغم این، او در این عرصه نیز به موفقیتی دست یافته که در تاریخ آمریکا بیسابقه است. او موفق شد در سال ۲۰۰۶ میلادی پس از سی سال بار دیگر در صدر جدول پرفروشهای موسیقی آمریکا جا بگیرد.
فعالیتهای باب دیلن بسیار متنوعاند. او طراحی و نقاشی میکند، فیلمنامه مینویسد، برنامهی رادیویی اجرا کرده، موسیقی متن فیلم ساخته، داستان و مقاله مینویسد و از چند سال پیش نیز مشغول نوشتن زندگینامهی خود است که یک جلد آن منتشر شده و قرار است در دو کتاب دیگر کامل شود.
اما شاید بتوان ترانهسرایی و آهنگسازی را مهمترین فعالیت او قلمداد کرد. استفاده از تمام فرمهای رایج در تاریخ موسیقی آمریکا آثار باب دیلن را به گنجینهای از فرهنگ موسیقیایی این کشور تبدیل کرده است.
باب دیلن را تاثیرگذارترین هنرمند آمریکا در دنیای موسیقی میخوانند و تاثیری که در غنای زبان و کلام تصنیف داشته سبب شد که جایزهی ویژهی پولیتزر در سال ۲۰۰۸ به او اهدا شود. از نیمهی دهه ۹۰ میلادی به این سو بارها نام دیلن به عنوان یکی از نامزدان جایزه ادبی نوبل مطرح شده. او یک دهه پیش جایزهی پولار را دریافت کرد که نوبل غیررسمی موسیقی خوانده میشود.
پدر ۲۴ ساله
به رغم شهرت زودهنگام، باب دیلن در همان ۲۵ سالگی برای مدتی طولانی حضور بر صحنه را کنار گذاشت و منزوی شد. پس از برگزاری سلسله کنسرتهایی در سال ۱۹۶۶ و تصادفی با موتورسیکلت در تابستان همان سال دیگر کمتر در مجامع عمومی ظاهر میشد و برای ۸ سال از رفتن بر روی صحنه خودداری کرد.
ظاهرا خستگی و فرسودگی ناشی از سفرهای مکرری که در پنج سال گذشته برای اجرای کنسرت کرده بود در این تصمیم بیتاثیر نبوده است. برخوردهای تندی که در نشستهای خبری میان او و خبرنگاران و در کنسرتها با هوادارانی که روی آوردن او به موسیقی راک را نمیپسندیدند هم نقشی در این عزلت گزینی داشته است.
البته یک دلیل مهم دیگر این واقعیت بود که باب یک سال پیش با سارا لولند، مدل عکاسی، ازدواج کرد که از رابطهی قبلیاش یک فرزند داشت. به عبارت دیگر دیلن ۲۴ ساله ناگهان پدر خانواده هم شده بود. او ازدواج خود را تقریبا از همه پنهان نگه داشته بود و تمام سعی خود را میکرد که خبرنگاران به حریم زندگی خصوصیاش وارد نشوند.
آغاز رابطه با سارا و جدایی از او که ده سال بعد اتفاق افتاد نیز الهامبخش برخی از معروفترین ترانههای عاشقانهی باب دیلن بوده است. او پس از غیبتی هشت ساله بار دیگر به صحنه بازگشت. از آن زمان فعالیت هنری باب دیلن متوقف نشده است. او در دوران غیبتش هم به کار ادامه میداد اما از اجرای کنسرت زنده خودداری میکرد.
تور بیپایان موسیقی
باب دیلن از سال ۱۹۸۸ توری را آغاز کرد که با عنوان «تور ییپایان» مشهور شده. در این چارچوب سالی حدود صد کنسرت در یک نیمهی کره زمین برگزار میشود. در دور تازهای از این تور بیپایان گذر دیلن به ویتنام و چین افتاد. کنسرتهای او در این دو کشور که در ماه آوریل سال جاری میلادی و در آستانهی هفتاد سالگی او برگزار شد، مانند برخی دیگر از تجربههایش در نیم قرن گذشته از سویی با استقبال طرفداران هیجانزده و از سوی دیگر با انتقادهایی روبرو شده است.
برخی از منتقدان دیلن را متهم میکنند، برای برگزاری کنسرت در پکن و شانگهای تنها به خواندن ترانههایی اکتفا کرده که مقامهای امنیتی و اداره سانسور چین با اجرای آنها موافقت کردهاند. دیلن این اتهام را بیپایه میخواند و میگوید هیچ تصنیفی را به درخواست مقامهای امنیتی از برنامه حذف نکرده است.
عذرخواهی بانوی سالخورده
همین واقعیت که دیلن پس از پنجاه سال موفق میشود سالی صد کنسرت در سراسر جهان برگزار کند و استقبال صدها هزار نفر از این برنامهها، نشان میدهد که او هنرمند نسلهای مختلف است. در میان این افراد بسیاری هستند که هنگام برگزاری نخستین کنسرتهای دیلن مادرانشان هم به دنیا نیامده بودند. مادرانی هم هستند که پس از چند دهه متوجه شدهاند، فقط شور و شوق جوانی نبوده که فرزندانشان را به گوش دادن کارهای دیلن میکشانده.
رزه پس از کشف باب دیلن نامهای به یکی از پسرانش که الان باید هم سن و سال باب دیلن باشد مینویسد و ضمن تحسین بعضی از کارهای باب دیلن از او به دلیل سرزنشهایی که به خاطر علاقهاش به این کارها شده عذرخواهی میکند. رزه این ماجرا را یکی دو ماه دیرتر تعریف میکرد و میگفت خوشحال است عمرش کفاف داده به اشتباهش پیببرد و از پسرش دلجویی کند.
بهزاد کشمیریپور
تحریریه: شهرام احدی