"هندی و هرمز" در برلیناله؛ تصویری از تراژدی نسل محروم ایران
۱۳۹۶ اسفند ۴, جمعهفیلم "هندی و هرمز" به کارگردانی عباس امینی در بخش "نسل" برلیناله که مخصوص فیلمهای کودکان و نوجوانان است به نمایش گذاشته میشود.
فیلم عباس امینی به همراه فیلم "درساژ" ساخته پویا بادکودبه دو نماینده ایران در بخش نوجوانان بالای ۱۴ سال در برلیناله محسوب میشوند.
فیلمنامه "هندی و هرمز" را حسین فرخزاد و عباس امینی به اتفاق نوشتهاند. عباس امینی دو سال پیش نیز با فیلم "والدرما" در جشنواره فیلم برلین شرکت کرده بود. گرچه "والدرما" جایزهای دریافت نکرد، اما با تحسین منتقدان فیلم در آلمان مواجه شد. فیلم "هندی و هرمز" محصول مشترک ایران و جمهوری چک است
ظاهراً تجربه موفق عباس امینی با حامد علیپور بازیگر فیلم والدراما، او را واداشته که نقش مهم دیگری را در فیلم "هندی و هرمز" به عهده او بگذارد. زهره اسلامی نیز نقش "هندی"، یک دختر دانشآموز، را در این فیلم ایفا میکند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
عباس امینی با ورود به دنیای جوانان و نوجوانان ایرانی میکوشد، بخشی از مشکلات اجتماعی، فرهنگی و بعضاً عاطفی آنها را به تصویر بکشد.
فیلم سینمایی "هندی و هرمز" از نظر فیلمبرداری و فضاسازی گامی به پیش در ساختههای امینی به شمار میرود.
امینی تا حد ممکن از طبیعت جزیره هرمز برای فیلم بهره برده است. خاک سرخ، کوههای رنگارنگ، آبهای نیلگون و ساحل سرخفام همه دعوتی برای لذت بصری از فیلم است.
اما پیوندی درونی میان این طبیعت و داستان فیلم نیز وجود دارد. برای مثال خاک سرخ با داستان فیلم گره خورده است. پس از نخستین همخوابی، دو نوجوان در آبهای سرخ ساحلی شنا میکنند. زیبایی کوهها و مناظر منحصر به فرد، رنگ و شادابی ویژهای به فیلم بخشیده است.
جالب اینکه خاک سرخ هم در آشپزی و همدر ساخت سرامیک کاربرد دارد. خاک سرخ در جزیره هرمز که از شهرت جهانی برخوردار است و از نظر کیفی پس از معدنی در اسپانیا نمونهای نادر در جهان به شمار میآید، همچون قابی آغاز و پایان فیلم را به هم پیوند میدهد.
فروش خاک سرخ به بیگانگان در پایان فیلم پیامی نمادین را در خود نهفته دارد.
داستان فیلم
همچون فیلم "والدرما"، این فیلم امینی نیز متعلق به ژانر فیلمهای اجتماعی و واقعگراست. داستان فیلم، نمایش تحقیر و ناتوانی قشری از جوانان و نوجوانان ایرانی است که در چنبرهی فقر و تبعیض گرفتارند و راهی قابلقبول برای خروج از این دایره اهریمنی نمییابند.
بیکاری، فقر مالی و فرهنگی، ساختارهای منحط سنتی و اجتماعی، نبود نهادهای دولتی کمکرسان، دروغ، فساد، قاچاق و سرانجام مرگ از جمله موضوعات این فیلمهستند.
هرمز، نوجوانی است که برای استخدام در معدن خاک سرخ به ازدواج با دختری به نام "هندی" مجبور میشود، اما پس از این وصلت نیز قادر به پیدا کردن کار نمیشود. فشار مالی او را به کارهای موقت و سرانجام قاچاق میکشاند.
هندی که هنوز نوجوانی بیش نیست و در مدرسه نیز دانشآموز نسبتاً موفقی است، پس از آنکه باردار میشود از تحصیل محروم میشود.
دیالوگها به زبان محلی منطقه است و فهم آن شاید برای برخی فارسیزبانان تا حدودی دشوار باشد.
به لحاظ روایی زندگی مشترک و دشوار این دو نوجوان پیچیدگی خاصی ندارد. اغلب ایرانیان با آن آشنا هستند، آنچه سبب تعجب میشود بیاعتنایی بزرگسالان و مسئولان است که غیر از همدردی، هیچ اقدام عملی برای یاری به آنها انجام نمیدهند.
گرچه مدیر مدرسه و پزشک معالج "هندی" در این فیلم نمایندگان نهادهای دولتی نیستند، اما کارگردان چهرهی آنان را در فیلم نشان نمیدهد. توصیه یا دستورهای خاصی از سوی آنان گفته میشود که بیش از هر چیز در چارچوب بنبستهای اجتماعی معنا مییابند. هیچ کس به فکر تغییر امور نیست.
گرچه ساخت فیلم پیش از اعتراضات دیماه امسال بوده، اما بهطرز عجیبی این فیلم را میتوان بازگوکننده بخشی از مشکلات و مطالبات نسل جوان ایران دانست.
فیلم با هشیاری به نهادهای سیاسی که به طور مستقیم مسئول شرایط موجود هستند، یا دستکم تلاشی برای رفع موانع اجتماعی نکردهاند، اشارهای نمیکند.
شرایط عینی، شخصیتهای فیلم را در وضعیتی قرار داده که از ارائه چشماندازی روشن برای ادامه زندگی ناتوانند. خبری از آرمانیخواهی و عصیان نیست. سرنوشت مشترکی که میلیونهای جوان و نوجوان ایرانی در آن سهیم هستند. داستان هندی و هرمز، نه منظومه عاشقانه "شیرین و فرهاد" است و نه داستان "فاطمه، فاطمه است" علی شریعتی.
در این فیلم نه از "قهرمانی" هرمز داد سخن میرود و نه از وفاداری و استقامت هندی؛ آنچه هست تنها نکبت است و درماندگی.
هندی و هرمز داستان مدرن محرومیت و سرگشتگی نسلی محروم است که در منگنهی سیاست و سنت گرفتار شده و به آرامی جان میدهد.
فیلم بهخوبی نشان میدهد که بر خلاف قشرهای مرفه و نیمهمرفه در ایران، فرزندان قشرهای محروم جامعه به سرعت به جهان بزرگسالان گام میگذارند و مجبور میشوند با مشکلات آنان دست و پنجه نرم کنند.
از آنجا که در این بخش برلیناله، فیلمهایی با خمیرمایههای افسانهای یا تخیلی نیز حضور دارند، باید حضور فیلم "هرمز و هندی" را به فال نیک گرفت.
نگاهی به بخش "نسل" برلیناله
بخش موسوم به "نسل" در برلیناله به دو قسمت فرعی کودکان زیر ۱۴ سال و نوجوانان بالای ۱۴ سال تقسیم میشود. در این بخش خرسهای بلورین و جوایزی نقدی در دو ردهی سنی متفاوت به فیلمهای کوتاه و بلند اهدا میشود.
برای فیلمهای بخش کودکان و نوجوان بهغیر از هیئت داوران حرفهای، دو هیئت داوران متشکل از کودکان و نوجوانان نیز به ارزیابی فیلمها در این بخش میپردازند.بی
اغلب فیلمها در بخش کودکان و نوجوانان برای اولین بار در برلیناله اکران میشوند و این بخش از برلیناله هر ساله با استقبال زیاد کودکان و نوجوانان مواجه میشود.
بیشتر بخوانید: "درساژ" در برلیناله، سرکشی در برابر جهان تزویر و دروغ
صدها دانشآموز همراه با آموزگاران خود بهطور گروهی به تماشای فیلمها مینشیند و فضای سالن سینماها در این بخش بسیار زنده و پرسروصدا است.
در این دوره نیز فیلمهای جذابی از کشورهای دانمارک، برزیل، آلمان، هلند، ترکیه، اسرائیل، سوئد و کانادا در برلیناله حضور دارند.
بیش از ۲ هزار فیلم کوتاه و بلند در بخش کودکان و نوجوانان به دفتر برلیناله ارسال شده بودند که در مجموع ۶۵ فیلم مجوز اکران برای شصت و هشتمین دورهی جشنواره را گرفتند.