هنوز صنف ما را جدی نمیگیرند (گفتگو با کامبیز درمبخش، کاریکاتوریست)
۱۳۸۴ خرداد ۳, سهشنبهطراحی، گرافیک و کاریکاتور از جمله هنرهایی هستند که در ایران از سطح بالایی برخوردارند. کار بسیاری از هنرمندان این رشتهها در سطح بینالمللی شناخته و پذیرفته است. آثار کسانی چون اردشیر محصص، مرتضی ممیز و کامبیز درمبخش در مطبوعات معتبر جهان بسیار منتشر شده و میشود. پس از انقلاب ۱۳۵۷، با بسته شدن یا تغییر مدیریت بسیاری از مجلهها و روزنامهها ادامهی کار برخی از طراحان و بهویژه کاریکاتوریستها با مشکل روبرو شد و چند تن از آنان به خارج از کشور کوچیدند.
یکی از استادان مسلم این رشته کامبیز درمبخش است که پس از سالها اقامت در آلمان، دو سال پیش به ایران بازگشت. گرچه درمبخش پس از بازگشت نتوانست با مطبوعات همکاری کند، نمایشگاههای بسیاری از آثارش برپاشد که تازهترینش در روزهای پایانی اردیبهشت ماه و در گالری ثالث بود:
«من بعد از ۲۲ سال به ایران آمدم و دلم میخواست حتما این تجربیات چند ساله را که در آنجا به دست آورده بودم با مخاطبان اصلیاش که ایرانیها بودند در میان بگذارم و رابطه با آنها را که مدتها قطع شده بود دوباره برقرار کنم. و این یکی از اهداف سفر من به ایران بود. دیگر این که مقدار زیادی از آثار من که تعداشان به ده هزارتا میرسد در اتاقی حبس شده بود و مطبوعات خارجی توانایی چاپ همهی آثار مرا نداشتند و در نهایت تنها پنج یا حداکثر ده درصد از کارهای من در اروپا و کشورهای دیگر چاپ میشد و این مرا ارضاء نمیکرد. چون در حقیقت آدم این کارها را که برای خودش نمیکند، برای مردم میکند و میخواهد یک روزی این کارها را با آنها قسمت کند. این است که این موضوع من را خیلی رنج میداد. و این اواخر به این ترتیب شده بود که من در حقیقت کار را از طریق ایمیل و اینترنت به مطبوعات میفرستادم و این ارتباطهای انسانی هم قطع شده بود. خوشبختانه از زمانی که من به ایران آمدم، در ظرف همین مدت کوتاه، این هفتمین نمایشگاهی است که برگزار میکنم. در ایران همانطور که میدانید، هنرمندها خیلی که نمایشگاه بگذارند سالی یکی است، حتا هنرمندان معروف. این نشانهای از پرکاری من و کوشش من است. با این که سنم خیلی بالاست، روحم و فکرم خیلی جوان است و من حتا تا بیست سال آینده هم کار دارم و میتوانم عرضه بکنم. و خیلی توانایی زیادی در این کار دارم که ثمرهی پنجاه سال کار مداوم در مطبوعات است.»
درمبخش معتقد است که یکی از دشواریهای کار کاریکاتوریستها مشخص نبودن «خط قرمز»هاست. به اعتقاد او صرفا سیاسی دیدن کاریکاتور تلقی نادرستی است. زیرا «این هنر شاخههای .بسیار زیادی دارد که کاریکاتور سیاسی جزیی از آن است.» او در مورد کار خود میگوید «کارهای من در این برهه از زمان به یک آرامش رسیده و شعرگونه شده. من دیگر نیازی نمیبینم که آنطور شدید سیاسی کار کنم. اما برای این بخش از کار من هم هنوز جایی پیدا نمیشود.»
او با اشاره به پایین بودن سطح دستمزد کاریکاتوریستها و تنگناهای مالی اغلب آنها، گلایه دارد که ارزش کار کاریکاتوریستها به درستی شناخته نیست در حالی که این هنر:
«در ایران، بعد از سینما خیلی خیلی برای این مملکت آبرو آورده، جایزه آورده ولی هیچگونه توجهی به آن نمیشود. بسیاری از کارهای خود من در موزههای جهان هست، در بسیاری از نمایشگاههای بینالمللی دنیا ده جایزهی «گراند پری» بردهام، سی جایزهی بینالمللی بردهام. بههر حال واقعا باید همانطور که به هنرهای دیگر توجه میشود این هنر را هم مورد توجه قرار بدهند که همکاران من هم به نوعی راضی باشند. برای این که متاسفانه نه تنها پولی از مطبوعات نمیگیرند هیچ سندیکایی، موسسهای جایی نیست که این امور صنفی کاریکاتوریستها در آنجا انجام بگیرد یا مثلا اگر بیکار شدند، مریض شدند یا به سن بالا رسیدند بهشان کمک بشود. البته یک کوششهایی دارد انجام میشود ولی هنوز کوچک و اندک است.»
در شرایطی که حدود آزادیها نامشخص است محتاط بودن شرط بقای مطبوعات است؛ گرچه در همهی عرصهها محدودیتهایی وجود دارد اما ناروشن بودن چارچوب این محدودیتها مشکلی مضاعف است:
«به هر حال مطبوعات امروز مشکلات خودشان را دارند و همه میدانیم. مسئلهی کاریکاتوریست، به علت شغلی که دارد، چون شغلش حساس است، در زمانی که حتا یک نویسندهی معمولی کارش دچار مشکل میشود، خیلی طبیعی است که کاریکاتوریست چون کار خیلی تندی انجام میدهد مدیران جراید با احتیاط بیشتری در این حیطه قدم برمیدارند. همهی اینها به سیاست مملکت و به وضع موجود ارتباط دارد. یعنی در حقیقت بیارتباط با وضع سیاسی مملکت نیست و مدیران جراید، بهنظر من، نمیخواهند خودشان را درگیر مسائلی بکنند که گیر بیفتند یا برایشان مشکلی ایجاد بکند. یکی از دلایل اصلیاش بهنظر من همین است. و همانطور که گفتم اگر باز هم به هنرمندان این رشته یک کادری داده شود که در همان کادر قدم بردارند شاید هم وضع مدیران جراید و هم وضع کاریکاتوریستها مشخصتر و راحتتر بشود.»
بدیهی است که از استادانی چون کامبیز درمبخش بسیار میتوان آموخت و جوانان بسیاری مایلند که از حاصل نیمقرن تجربهی او بهرهای ببرند. آیا در این دوسال پیشنهادی نشده که کلاس یا دورهای آموزشی برای علاقمندان برپا کند؟
«نه، تا به حال که نشده و این متاسفانه علتش همانطور که گفتم این است که هنوزصنف ما را جدی نمیگیرند. نمیدانند که مردم چقدر علاقه دارند، نمیدانند که در دنیا مردم چقدر به این کار علاقه دارند. در خیلی از کشورهای دنیا، حتا در همین ترکیه که بغل ماست، موزهی بسیار جذاب و زیبایی در مورد کاریکاتور دارند. و کارهای کاریکاتوریستهای بزرگ دنیا را جمع میکنند. متاسفانه در ایران هنوز هیچ اتفاقی در اینباره پیش نیامده است.»
کامبیز درم بخش سال ۱۳۲۱ در شیراز متولد شده و فارغ التحصیل رشته نقاشی ازدانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.
بهزاد کشمیریپور، گزارشگر صدای آلمان در تهران