هواى دودآلود تهران
۱۳۸۵ آذر ۹, پنجشنبهپديده ”اينورژن“ يا واژگونگى هوا در روزهاى سرد زمستانى چند سالى است مدارس تهران را به تعطيلى مىكشاند و خروج كهنسالان و بيماران تنفسى از خانه را نيز پر خطر مىكند.
اينورژن يا واژگونگى هوا، يك وضعيت طبيعى است. محبوس شدن هواى سرد توسط لايهاى از هواى گرم كه حالتى شبيه سقف ايجاد مىكند و انباشته شدن هواى آلوده زير اين سقف، ويژگى اينورژن است. اين آلودگى متراكم كه راهى براى برون رفتن ندارد، دوباره به سطح شهر باز مىگردد.
تهران همانند ساير مناطق جمعيتى ايران، پاى كوه بنا شده و در روند توسعه خود، محدودهاش به درههاى البرز نيز سرايت كرده است. در واقع تهران گودالى است محاصره شده توسط كوههاى البرز، با حدود هشت ميليون و دويست هزار نفر جمعيت و ميزان تخمينى دو تا سه ميليون خودرو.
دكتر احمد سعيدنيا استاد دانشگاه در رشته شهرسازى در باره دلايل اينورژن و آلودگى هواى تهران مىگويد:
”تهران شهرى است شبيه نعل و سه طرف آن با كوه محاصره شده است. بادهاى غربى و مديترانهاى كه به طرف تهران مىوزند، نمىتوانند فضاى داخل اين نعل را تخليه كنند. جالب اين كه شهر رى اين حالت را ندارد و آنجا مدام هواى غربى به طرف شرق، دود را جابجا مىكند. الان متاسفانه شمال تهران است كه مشكل دارد و جنوب تهران هوايش بهتر است. عامل ديگر، اتومبيلهاى كهنه هستند. طرز غلط رانندگى، ترافيك وحشتناك و ضعف مديريت راهنمايی رانندگى و جنبههاى فرهنگى رانندگى ايرانيان همه به آلودگى هوا كمك مىكنند. براى رانندهها در تهران اصلا مهم نيست چقدر بنزين مصرف میشود و چقدر لنتهاى مربوط به كلاچ و ترمز را مصرف مىكنند. آنگونه كه خود مسئولان مىگويند، ۷۰ درصد آلودگى هوا مربوط به خودروهاست و حدود ۲۰ الى ۱۵ درصد به مراكز صنعتى بر مىگردد.“
آلايندههاى خانگى و شخصى اينك در تهران به دليل گاز سوز شدن بسيارى وسايل و لوله كشى وسيع گاز كاهش جدى يافتهاند. البته هنوز در خيابانها و برخى كارگاه ها، براى گرم كردن محيط، روغن يا لاستيك يا حتی زباله مىسوزانند اما تاثير اصلى روى آلودگى عمومى هوا را اتومبيلها دارند.
در بيشتر بحثها به آلاينده بودن خودروهاى فرسوده اشاره مىشود كه به وفور در سطح شهر در حركتاند. مدير عامل شركت كنترل كيفيت هواى تهران چندى پيش گفت: تنها ۲۰ درصد مجموع خودروها در كل تهران، استاندارد هستند. تلاش مسئولان اين است كه اتومبيلهاى نو جايگزين اين خودروهاى اسقاطى شوند. اما مشكل اينجاست كه بيشتر پيكانهاى به شدت قديمى، تنها وسيله امرار معاش گروه وسيعى است كه با مسافركشى گذران زندگى مىكنند. دكتر سعيدنيا پديده مسافر كشى در تهران را عجيب و داراى جنبههاى خاص جامعه شناسى مىداند كه بايد مورد مطالعه قرار گيرند. او میگويد از معلم و دانشجو تا كارمند و بازنشسته و افسر ارتش را مىتوان در ميان مسافركشان ديد. دكتر سعيد نيا در ادامه مىگويد:
”دو سال است صحبت طرح جايگزين كردن اتومبيلهاى نو با كهنه است. الان ما در انبارهاى ساپيا و ايران خودرو هزاران اتومبيل داريم كه همينطورى ماندهاند. حتى تبليغاتى دارند میكنند براى فروش اين اتومبيلها كه معمولا در ايران رسم نيست. میگويند بياييد قسطى خودرو بخريد. اما من حدس میزنم هر كس بخواهد ماشين كهنهاش را نو كند، اينقدر موانع ادارى، بانكى، ضمانت و از اين قبيل برايش بتراشند كه يا منصرف مىشود يا فكر میكند كه نمىتواند اين خواستهها را تامين كند. واقعا چه كسى ضمانت مردم فقير را میكند تا وام بگيرند؟ اينها از شدت فقر گاهى اوقات دو سه نفرى يك پيكان قراضه مىخرند و شروع مىكنند به مسافركشى“.
پارهاى كارشناسان، راه ديگر كاستن از آلودگى هواى تهران را در گسترش خطوط مترو و فرهنگ استفاده از وسايل نقليه عمومى جستجو مىكنند. دكتر سعيد نيا تاكيد مىكند كه همين دو خط مترو با همه نارسايىها، تهران را نجات داده وگرنه شهر اينك پشت ترافيك متوقف شده بود.
برخى نيز چاره آلودگى هواى تهران را تغيير پايتخت مىدانند تا وزارتخانهها، ادارهها و امكانات از تمركز در تهران بيرون بيايند و ازدحام جمعيت، سرشكن شود. اما آيا اين ايده منطقى و شدنى است؟
دكتر سعيد نيا: اين طرح كهنهاى است و كسانى كه آن را پيگيرى كردند، نتوانستند پيشنهاد بهتري بدهند و شهرى را كه بتواند بعنوان پايتخت كاملا سياسی عمل كند، پيدا نكردند. در كشورهايی مثل پاكستان اين كار را كردند كه كراچى پايتخت سياسی است. برازيليا در برزيل را بجاى ريو، يا آنكارا را مقابل استانبول در تركيه پايتخت قرار دادند اما هيچكدام اينها منجر به اين نشد كه مشكلات آنها حل شود. خوش خيالی است فكر كنيم اگر وزارتخانهها و مجلس و ادارهها از تهران بروند، كار شهر سبك مىشود. قابليتهاى تهران بىنظير است و هيچ شهر ديگرى آن را در ايران ندارد. تهران پايتخت اجتماعى و واقعى و فرهنگى ايران است. مهم اينست كه مديريت اين شهر درست باشد. قدرت اداره كردن اين شهر را هر كس ندارد. الان شهردارى و سيستم راهنمايى رانندگى تهران خيلی ضعيف است. اين شهر به ۳۰ شهردار و به اتوريته شهرداري نياز دارد. اگر شهردارى تنها مسئول زباله جمع كردن باشد، چگونه مىتواند جلوى آلودگى هوا را بگيرد؟“
آلودگى هوا يك مشكل ملى است. افزايش فضای سبز، توسعه بزرگراهها، رفع گرههاى ترافيكى، بهبود سوخت خودروها، پيشرفت و پيگيرى معاينههاى فنى، گسترش شبكه مترو، مواردى هستند كه با مديريت و برنامهريزى دقيق ميتوانند كمكى به كاهش آلودگى هواى تهران بكنند. سال گذشته هواى تهران تنها در ۷ درصد روزهاى سال پاك بود. در ۶۵ درصد روزها ناسالم و در ۱۳ درصد روزها در شرايط بسيار ناسالم قرار داشت. در چنين شرايطى مردم تهران براى آسودن از بار اين آلودگى، تنها به وزش باد دلخوش مىكنند.