هکرها، از "فقط محض خنده" تا جنگجویان سایبری
۱۳۹۰ تیر ۳۰, پنجشنبه داستان فیلم V for Vendetta در سال ۲۰۲۰ اتفاق می افتد. انگلستان پس از نابسامانی سیاسی به پا میخیزد و زیر رهبری مردی فاشیست به نام آدام ساتلر، اینبار به شکل دیکتاتوری از نو زاده میشود. انگلستان زیر سلطه این رهبر، بیشتر شبیه یک اردوگاه است تا کشور. همجنسبازها و اقلیتهای ملی و مذهبی بازداشت میشوند. سرکوب مخالفان و دگراندیشان و کنترل کامل رسانهها از مشخصات آیین کشورداری اوست. اما مردی شنلپوش که نقاب بر چهره دارد برای اعتراض و انتقام و دگرگونی به پا میخیزد. این مرد (V) نام دارد و نقاب گای فاوکس را بر چهره زده است.
نقاب گای فاوکس حالا از پردهی سینما به دنیای واقعی راه یافته و بر چهرهی کسانی نشسته که آنها هم داعیهی دگرگونی دارند. نقابپوشان دنیای ما "ناشناس" هستند و عرصهی انتقامگیریشان دنیای مجازی است.
Vهای دنیای ما کاربران اینترنت هستند که هر کدام در یک گوشه از جهان ساکناند. شاید فرسنگها دور از یکدیگر. اما در اینترنت هر لحظه که بخواهند و اراده کنند، با یکدیگر "ملاقات" میکنند، به بحث و تبادل نظر میپردازند، طعمهی بعدی را مشخص میکنند و حمله میکنند.
صحبت از گروه "ناشناس" است. گروهی از هکرها که مدتهاست با حملههای خود به سایتهای گوناگون یا تهدید به چنین حملههایی، خواب از چشم نهادهای امنیتی ربودهاند. اول رد پایشان در پلتفرم کانال چهار (4chan) پیدا شد، جایی که قدیمیهای این گروه با هم ملاقات مجازی داشتند. اما سال ۲۰۰۸ بود که نامشان با حمله به سایت ساینتولوژی در دنیای مجازی پیچید و در جهان واقعی مجریان قانون را به تکاپو واداشت. بیشتر بخوانید: ناشناسها کیستند؟
حالا هرهفته خبر از دستگیری هکرهایی میآيد که میگویند از اعضای این گروهاند. حوزهی فعالیتشان گسترده است، از عملیات علیه دیکتاتورها در کشورهای عربی گرفته تا دردسر برای پلیس بریتانیا و آمریکا. میگویند برای شفافیت و جهانی بری از سانسور میجنگند و در پی کشف حفرههای امنیتی هستند.
با حمله به وبسایتهای موسسههای مالی از قبیل PayPal، Visa و Mastercard نامشان بر زبانها افتاد. مؤسساتی که ارائه خدمات خود را به وب سایت ویکی لیکس و بنیانگذار آن "جولیان آسانژ" قطع کرده بودند. ناشناسها برای "انتقام" به این وبسایتها حمله کرده و امکان دسترسی کاربران به آنها را غیرممکن ساختند.
در اقدامی دیگر روز ۱۲ ژوئیهی ۲۰۱۱، "ناشناس" موفق شد به اطلاعات ۹۰ هزار ایمیل از اعضای ارتش آمریکا و کارکنان کارخانههای تجهیزات نظامی دسترسی پیدا کند و همهی این اطلاعات را در اینترنت منتشر کرد. یکی از هدفهای اعلام شدهی بعدی.
فقط محض خنده؟
اما در دنیای حملات وانتقامهای سایبری، "ناشناسها" تنها نیستند. لولز سک (LuzSec) گروه دیگری از هکرهاست با انگیزههایی که برعکس "ناشناس" چندان مشخص نیست. آنگونه که خود میگویند هدف عملیات سایبریشان بانکها هستند و ارگانهای دولتی و امنیتی و هر نهادی که با امنیت شبکه در ارتباط است. بر پایهی گزارشهایی که در ویکیلیکس منتشر شد، شبکهی پی بی اس، سنای آمریکا و سیا، پایگاههای اینترنتی دولت برزیل، ادارهی پلیس بریتانیا (SOCA)، پلیس ایالت آریزونا و یک صفحهی پورنو تا کنون قربانی حملات سایبری این گروه از هکرها بودهاند.
گویا بقیهی عملیاتها این گروه بیشتر برای تفریح است تا نجات جهان. چرا که اینگروه برای مثال "تلفنباران" کردن بخش خدمات مشتریان یک کارخانهی سازندهی آهنرباهای در ِ یخچال در آمریکا را هم در کارنامهی خود دارد. شاید به همین دلیل است که به آنها نام "چریکهای خنده" را دادهاند. اسمشان هم بیارتباط با اهداف نامشخصشان نیست. Lulz را از LOL گرفتهاند که به معنای شلیک خندهی بلند (Laughing out loud) به کار میرود.
کارشناسان میگویند که هدف آنها تنها جلب توجه است تا اسمشان در رسانههای جمعی بر سر زبانها بیفتد. این گروه که خبر از انحلال خود داده بود، از اواخر ماه ژوئن دوباره فعال شده است. هک کردن سایت روزنامهی "سان" متعلق به گروه رسانهای روپرت مرداک که این روزها نامش با رسوایی شنود در بریتانیا گره خورده، کار این گروه است. آنها روز دوشنبه با هک کردن سایت این روزنامه خبر دروغین مرگ مرداک را منتشر کردند.
اما حملههای "فقط محض خنده"ی این گروه انتقادهای فعالان اینترنتی را در پی داشته است و باعث ایجاد تنش میان این گروه از هکرها با "ناشناس" شده است. تنشی که با تأسیس اوپریشن آنتی سک (Operation AntiSec) به پایان رسید، گروهی که به سازمانها و شرکتها برای "سلطه بر اقیانوس اینترنت و کنترل آن" اعلان جنگ داده است.
هک "در راه احقاق حقوق شهروندان"
اما نونیم کرو (No Name Crew) گروه دیگری از هکرهاست که اگر چه نامش هنوز ناآشناست اما چند روز پیش با رخنه کردن به سیستمهای پلیس فدرال آلمان و گمرک این کشور تیترهای خبری را به خود اختصاص داد. اعضای این گروه میگویند که از مدتها پیش همهی مکالمات هر دو نهاد را شنود کردهاند.
از قرار معلوم در میان اطلاعات به دست آمده میتوان ایمیلها، مکاتبات و انبوهی از "چیزهای کثیف" یافت. سایت اشپیگل گزارش میدهد که این گروه انگیزههای سیاسی را در حملاتش دنبال میکند. در یک مصاحبه که از طریق چت با یکی از اعضای این گروه صورت گرفته، ادعا شده است که آنها برای «احقاق حقوق و آزادی شهروندان مبارزه میکنند.» ادعایی که با هک سایت های حزب "ناسیونال دموکرات آلمان" (NPD) که از احزاب راست افراطی این کشور است همخوانی دارد.
هکرهای بینام ونشان و دست پنهان دولتها
در کنار این حملههای "بزرگ" سایبری، عملیات دیگری هم هست که کمتر جلب توجه کردهاند. بیشتر هکرها همان هدف کلاسیک را دنبال میکنند یعنی کشف حفرههای امنیتی. برای مثال هکری که در بریتانیا متوجه مشکل امنیتی ارائهکنندگان خدمات تلفنی در این کشور و امکان شنود گفتوگوهای تلفنهای همراه مشتریان بنگاه "وودافون" توسط دیگر شرکتها شد.
این هکرهای نه چندان معروف وقتی جالب میشوند که بازار حدس و گمانها در اینباره که دست کشوری مانند چین در کار است به میان بیاید. حملات سایبری علیه شرکت "آر اس ای سکیوریتی" در ماه مارس سال جاری، حمله به سرویس ایمیل گوگل و کش رفتن کلمات عبور فعالان مخالف دولت چین و کارکنان دولت آمریکا در سال ۲۰۰۹، از جمله این عملیاتهاست.
تقریبا همهی کارشناسان بر سر یک نکته توافق دارند و آن هم این که یک دولت یا گروهی که از سوی دولتی حمایت میشوند، در پس بدافزار کامپیوتری استاکسنت نهفته است. گفته میشود این بدافزار که برای حمله به سیستمهای ساخت شرکت زیمنس طراحی شده بود، در ژوئن سال ۲۰۱۰ به تأسیسات اتمی ایران صدمات فراوانی زد.
هکرها و آرمانهای ضدگلوله؟
اقدامات هکرها زنگ خطر را برای سرویسها و نهادهای امنیتی به صدا درآورده است و هفتهای نیست که خبر دستگیری فرد یا گروهی از آنها را نشنویم. اما هکرها با هر انگیزهای که در جهان مجازی در حال فعالیت باشند، یک وجه مشترک دارند، عرصهی فعالیت و زیست آنها جهان سایبر است که به راحتی پناهشان میدهد. شاید باید اقرار کرد که مقابله با آنها چندان آسان نیست. انگیزهی آنها "انتقام" باشد یا هر چیز دیگر، چیره شدن بر آنها به دلیل مجهز بودنشان به تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی، اگر نگوییم غیرممکن، که بسیار سخت خواهد بود.
واقعیتی که مارا به یاد سکانس پایانی فیلم V for Vendetta میاندازد: جایی که V با همان نقاب که تا پایان فیلم نگرانیها و غمهایش را پشت آن پنهان کرده به بازرس میگوید: از زمانی بترسید که گلولههایتان تمام شود و من نمرده باشم. گلولهها تمام میشوند و Vهنوز زنده است. او دستش را دور گلوی بازرس حلقه میزند و میگوید: پشت این نقاب جسم نیست. یک آرمان هست و آرمانها هم ضدگلوله هستند.
یلدا کیانی
تحریریه: علی امینی