والتر ینس، "ولتر کوچک آلمان" درگذشت
۱۳۹۲ خرداد ۲۰, دوشنبه پسر او تیلمان ینس روز دوشنبه (۱۰ ژوئن/ ۲۰ خرداد) در گفتوگو با خبرگزاری آلمان از درگذشت پدرش در شامگاه یکشنبه در شهر توبینگن خبر داد.
والتر ینس، (۸ مارس ۱۹۲۳- ۹ ژوئن ۲۰۱۳) یکی از اعضای موثر "گروه ۴۷" بود که پس از جنگ دوم جهانی تشکیل شد و در احیای ادبیات آلمانیزبان نقش مهمی ایفا کرد. ینس زبانشناسی تاریخی تحصیل کرده بود و در کنار مقاله و نقد ادبی داستان نیز مینوشت. نخستین رمان ینس که اعتراضی به حکومتهای توتالیتر ارزیابی میشود در سال ۱۹۵۰ منتشر شد.
صدای جنبش اعتراضی ضد جنگ
ینس در دههی هشتاد قرن بیستم در کنار مارسل رایش رانیسکی، معتیرترین و با نفوذترین منتقد ادبی آلمان محسوب میشد. او از روشنفکرانی است که در نهادینه کردن فرهنگ گفتوگوهای انتقادی همراه با مدارا، در آلمان پس از جنگ نقش مهمی بر عهده داشته است.
به دلیل تلاشهای ینس در این عرصه برخی از معاصرانش او را با ولتر، فیلسوف و نویسندهی نامدار عصر روشنگری فرانسه مقایسه کردهاند.
والتر ینس از ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۷ ریاست آکادمی هنر برلین را برعهده داشت و پیش از آن دو دوره رئیس مرکز آلمان انجمن قلم (پن) بود. او تا پایان عمر رئیس افتخاری آکادمی هنر باقی ماند.
بسیاری زبانشناس آلمانی را "وجدان بیدار جامعه" و حامی پیگیر ارزشهای دموکراتیک میخوانند. او از روشنفکرانی بود که در سال ۱۹۸۴ همراه با همکارانی چون هاینریش بل علیه استقرار موشکهای "پرشینگ" آمریکا در خاک آلمان به اعتراض دست زد.
"آلزایمر. وداع با پدرم"
ینس در جریان جنبش ضدجنگ در دههی هشتاد از سوی بسیاری از سیاستمداران به شدت مورد انتقاد قرار میگرفت، اما از مواضع خود کوتاه نمیآمد. او زمانی گفته بود "آدم بهتر است بتواند ببازد تا این که خودش را [با مخالفانش] تطبیق دهد."
والتر ینس از ۱۹۵۶ استاد زبان شناسی تاریخی دانشگاه توبینگن بود و در سال ۱۹۶۳ با حفظ این سمت عهدهدار کرسی تازهتاسیس "رتوریک" در همین دانشگاه شد.
ینس ۱۹۵۱ با همسرش اینگه که در برخی پروژههای ادبی با او همکاری کرده ازدواج کرد. حاصل این همکاری آثار مشهوری از جمله بیوگرافی کاترینا مان همسر نویسندهی نامدار توماس مان است.
والتر ینس از سالها پیش به "آلزایمر" مبتلا بود. همسرش سه سال پیش در گفتوگویی با هفته نامهی اشترن گفت: «او در جهانی زندگی میکند که من خیلی کم یا هیچ امکانی برای ورود به آن ندارم.»
تیلمان ینس سال ۲۰۰۹ در کتابی با عنوان "آلزایمر. وداع با پدرم" به شرح حکایت بیماری سخت پدرش پرداخت. برخی این کتاب را به خاطر نگاه انتقادی تیلمان "پدرکشی" خواندهاند.