وزارت فرهنگ فرانسه از حراج تپانچههای ناپلئون جلوگیری کرد
۱۴۰۳ تیر ۱۷, یکشنبه
دو تپانچه گرانبها متعلق به ناپلئون بناپارت قرار بود به حراج گذاشته شوند. وزارت فرهنگ فرانسه این سلاحها را "گنجینه ملی" خوانده و مانع از برگزاری این حراج شد. دولت فرانسه ۳۰ ماه فرصت دارد به مالک پیشنهاد خرید بدهد.
تپانچههای ناپلئون بناپارت در جریان آمادهسازی حراج به معرض دید عموم گذاشته شده بودندعکس: Geoffroy van der Hasselt/AFP
تبلیغات
وزارت فرهنگ فرانسه با صدور حکمی از برگزاری یک حراجی که قرار بود در آن دو تپانچه متعلق به ناپلئون بناپارت، امپراتور فرانسه به فروش برسند، جلوگیری کرد. این حراجی قرار بود روز یکشنبه (هفتم ژوئیه) در شهر فونتنبلو برگزار شود.
به گفته کمیسیون گنجینههای ملی وزارت فرهنگ فرانسه، این تپانچهها که ناپلئون در سال ۱۸۱۴ قصد خودکشی با آنها را داشت، از نظر تاریخی و هنری میراثی گرانبها برای این کشور به شمار میروند و باید به عنوان یک "گنجینه ملی" در نظر گرفته شوند.
ناپلئون در سال ۱۸۱۴ پس از شکست در یکی از نبردهای خود همراه با سربازانش مدتی را در قصر فونتنبلو سپری کرد. به گفته ژان پییر اوسنات، یکی از دستاندرکاران خانه حراج اوسنات و روسینی که مسئولیت این حراج را بر عهده داشت، یکی از پیشکاران ناپلئون زمانی که از قصد او برای خودکشی باخبر شد، باروت این تپانچهها را خارج کرد. پس از این ناکامی، ناپلئون تلاش کرد تا با خوردن سم به زندگیاش پایان دهد اما استفراغ کرد و زنده ماند.
ناپلئون سپس این تپانچهها را که به دستور او توسط آهنگری از ورسای ساخته شده بود، برای قدردانی از وفاداری به پیشکارش هدیه داد. از آن زمان تا کنون این تپانچهها در مالکیت خصوصی این خانواده بودهاند.
این سلاحها که با طلا و نقره تزئین شدهاند در یک جعبه چوبی گرانبها نگهداری میشوند که مزین به تصویر حکاکیشده ناپلئون است. ارزش این تپانچهها بین ۱.۲ تا ۱.۵ میلیون یورو تخمین زده میشوند.
با ممنوع شدن صادرات این تپانچهها، حال دولت فرانسه ۳۰ ماه مهلت دارد تا پیشنهاد خرید آنها را به مالک ارائه کند. طبق قانون مالک حق رد این پیشنهاد را دارد. چنانچه دولت موفق به خریداری این سلاحها نشود، ممنوعیت صادرات لغو شده و این تپانچهها میتوانند به خریداران خارجی فروخته شده و از کشور خارج شوند.
یادگاریها و وسایل به جای مانده از ناپلئون به شدت مورد توجه مجموعهداران قرار دارد. پاییز سال گذشته کلاه مشکیرنگ معروف ناپلئون، مزین به رنگهای ملی فرانسه در یک حراجی به قیمت بیسابقه ۱.۹ میلیون یورو فروش رفت.
عکسهای دیده نشده از خالق "داییجان ناپلئون"
ایرج پزشکزاد پس از سال ۱۳۳۲ نوشتن را به شکل جدی آغاز کرد. به او "پدر طنز ایران" لقب دادهاند. "داییجان ناپلئون" معروفترین اثر اوست که همچنان سایه بلند خود را بر دیگر آثار او گسترده است.
عکس: privat
ایرج پزشکزاد در جوانی
ایرج پزشکزاد، طنزپرداز معروف ایران، بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به کار نوشتن پرداخت. همه آثار او اما همچنان زیر سایه رمان معروف "داییجان ناپلئون" قرار گرفتهاند.
عکس: privat
ایرج پزشکزاد همراه با خانواده
ایرج پزشکزاد پس از تحصیل در ایران همراه یار گرمابه و گلستان خود، تورج فرازمند، برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. او که پیش از مرداد ۱۳۳۲ چندین قصه با نامهای گوناگون ترجمه کرده بود، پس از کودتا رسما به کار نوشتن پرداخت. پزشکزاد قصههای خود را با نام "الف. پ. آشنا" منتشر میکرد.
عکس: privat
ایرج پزشکزاد و خواهرش
"آسمون و ریسمون" حاصل همین دوره از کارهای اوست. رمان "ادب مرد به ز دولت اوست"، سالها پیش از "داییجان ناپلئون" منتشر شد؛ رمانی که خود پزشکزاد نیز آن را بیش از "داییجان ناپلئون" میپسندد. انتشار دایی جان ... و تهیه سریالی تلویزیونی با همین نام اما او را به اوج شهرت رساند.
عکس: privat
اعضای خانواده ایرج پزشکزاد
ایرج پزشکزاد پس از مهاجرت کتابهای "حافظ ناشنیده پند" و "گلگشتی در خاطرات" و همچنین چندین نمایشنامه و قصه را منتشر کرد.
عکس: privat
ایرج پزشکزاد در جوانی
پزشکزاد در رشته علوم سیاسی تحصیل کرده است؛ در مجله "قیام ایران" شاپور بختیار از جمله به مسائل سیاسی میپرداخت و کتابی دارد با عنوان "مروری بر وقایع ۱۵ خرداد ۴۲" که یک تجزیه و تحلیل سیاسی است.
عکس: privat
ایرج پزشکزاد به دویچه وله میگوید که به نظر خودش کتاب "ادب مرد به ز دولت اوست" بهترین کتاب اوست، اما همچنان زیر سایه کتاب "داییجان ناپلئون" قرار دارد.
عکس: sabalib
داییجان ناپلئون در ناتو
از ایرج پزشکزاد خواسته شده بود درباره پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) برای جمعت ۵۰۰ نفری دانشجویان سخنرانی کند. پس از توضیحات مبسوط او درباره پایگاههای مختلف ناتو در کشورهای گوناگون، جلسه پرسش و پاسخ آغاز میشود. دانشجویی از او میپرسد: آیا این پیمان در سانفرانسیسکو هم پایگاه دارد یا نه؟
عکس: bookiha.ir
سانفرانسیسکو
ایرج پزشکزاد ادامه میدهد: «یکباره من تکان خوردم، مثل اینکه زلزله آمده باشد ۵۰۰- ۶۰۰ نفر زدند زیر خنده. طوری که پنجرهها و شیشهها به لرزه درآمدند. واقعاً ماندم، تکان خوردم، چون اصلاً توی ذهنم سانفرانسیسکوی داییجان ناپلئون نبود. رئیس دپارتمان و... هم شروع کرده بودند به خنده، گفتند چاره چیست، سئوال است دیگر، جز این سئوال نخواهند کرد.»
عکس: gtalk
«دروغ چرا؟ تا قبر آ آ آ آ...»
ایرج پزشکزاد میگوید "مش قاسم" موفقترین پرسناژ رمان "داییجان ناپلئون" است. روزنامه "لوموند" فرانسه در توضیحی درباره این رمان در پایان مینویسد: «برویم به سراغ مش قاسم دوستداشتنی ...».
عکس: imna
خانهای که فیلم "داییجان ناپلئون" در آن ساخته شده است.
عکس: chn
"ماشااللهخان در بارگاه هارونالرشید" یکی دیگر از آفریدههای ایرج پزشکزاد است که آن هم زیر سایه "داییجان ناپلئون" قرار دارد.
عکس: midorinco
ایرج پزشکزاد در جوانی همراه با پسرش، بهمن
عکس: privat
ایرج پزشکزاد همراه با پدربزرگ و مادربزرگ خود
عکس: privat
ایرج پزشکزاد همراه با پدربزرگ و مادربزرگ خود
عکس: privat
اعضای فامیل ایرج پزشکزاد
عکس: privat
اعضای فامیل ایرج پزشکزاد
عکس: privat
سخنرانی ایرج پزشکزاد در صدمین سالروز تولد شاپور بختیار، آخرین نخستوزیر حکومت پهلوی
عکس: DW/E. Khoschnam
ایرج پزشکزاد میگوید: «دکتر شاپور بختیار یکی از ملیون طرفدار مصدق بود که من سخت طرفدارش بودم و آنچه به خصوص در فرانسه مرا جذب کرد، علاقهاش به شعر و ادب و زبان فارسی بود.»
عکس: DW/E. Khoschnam
ایرج پزشکزاد در گفتوگو با الهه خوشنام، خبرنگار دویچه وله
عکس: DW/E. Khoschnam
گفتم ز لعل نوش لبان پیر را چه سود/ گفتا به بوسه شکرینش جوان کنند