وضعيت بهداشت و درمان در شهر بم
۱۳۸۵ فروردین ۲۰, یکشنبهمصاحبهگر: کیواندخت قهاری
آقای دکتر محمد دوراندیش، وضعیت بهداشت و درمان در حال حاضر در بم را چگونه میبینید؟
محمد دوراندیش: وضعیت بهداشت و درمان بم، با توجه به اینکه تعدادی، حدود ۴۵ نفر پزشک غیر بومی بم بنام «پیامآوران بهداشت و درمان» به بم آورده و در سطح شهر و روستاها اینها را توزیع کردهاند و با توجه به اینکه اینها تازه فارغالتحصیلاند و تجربیات آنچنانی ندارند، از نظر من آنطور که باید و شاید رضایتبخش نیست. از جمله بیماریهایی که الان دامنگیر مردم بم هست بیماری اسهال است بصورت اسهال ساده و یا خونی و باضافهی بیماریهای آلرژی که دستگاه تنفسی فوقانی و تحتانی. متاسفانه با توجه به اینکه همکاران ما تجربهای ندارند درمانهای صحیحی را انجام نمیدهند.
الان در آنجا از پزشکان بومی بم چه تعدادی هستند؟
محمد دوراندیش: تعداد پزشکان بومی، پزشکان عمومی، تقریبا ۱۵ـ ۱۰ نفر هست و ۶ـ۵ نفر هم متخصص داریم، متخصص زنان و زایمان و اطفال و دو جراح بومی داشتیم که آقای دکتر آهنگران بود و آقای دکتر لشگریزاده که هردوتاشان فوق تخصص قبول شدند و از بم تشریف بردند تهران.
با توجه به این تعداد پزشکی که الان هستند، حالا پزشکهای جدیدی که آمدند و میگویید که كمتجربه هستند و پزشکهای قدیم، آیا اینهمه کفایت جمعیتی را که الان در بم نیاز به بهداشت و درمان دارند میکند؟
محمد دوراندیش: بله! از نظر کمی تعداد پزشک کافیست، منتها متاسفانه در جریان زلزله یکسری داروهای بسیار موثر و خوب وارد بم شد و نسبتا قیمتهایشان هم از داروهایی كه در ایران بود خیلی گرانتر بود و متاسفانه وزارت بهداشت و درمان واقعا کپی برداری کرد از نام این داروها و این داروها را در کارخانههای مختلف ایران با قیمت بالا تولید میکنند، ولی درصد ناخالصی اینها فوقالعاده بالاست. قبل از زلزله هم یکی از مسئولین امور دارویی وزارتخانه اعلام کردند که ناخالصی دارو در ایران بیش از حد استاندارد است و چون ناخالصی زیاد دارند، متاسفانه، داروها آن اثری که باید داشته باشند ندارند.
به نظر شما در این زمینه چه رسیدگیای میتواند انجام بگیرد؟
محمد دوراندیش: ما بارها به مسئولین اعلام کردیم که به خلوص داروها توجه بفرمایند و به کارخانههای داروسازی رسیدگی بشود و خلوص داروها را بیشتر بکنند که اثر داروها واقعا نرمال بشود.
آقای دکتر دوراندیش، شما به گرانی دارو اشاره کردید. آیا مردم بم و دیگر مردمی که از مناطق اطراف برای درمان به شما مراجعه میکنند، از بیمه درمانی برخوردارند یا باید خصوصی پول بدهند؟
محمد دوراندیش: سال گذشته یکسری دفترچههای بیمه بنام «بیمه روستایی» میان مردم توزیع کردند و دادند و اين انصافا کار مثبتی بود که انجام شد. منتهی یک اشکالی دارد این توزیع بیمههاى روستایی و آن اینکه این نوع دفترچهها را فقط همین تعداد پزشکان، «پیامآوران بهداشت و درمان» میتوانند ببینند و اگر احیانا نیاز به ارجاع این بیمار به متخصص دیگر در جای دیگر باشد، اینها را فقط به متخصصین یا به بیمارستانها ارجاعشان میدهند و اگر این مشکل انحصار بیمه روستایی از انحصار این ۴۵ پزشک که بعنوان «پیامآوران پزشک و درمان» بیرون میآمد و بیمار آزاد بود به هر پزشکی که دوست دارد، اعتقاد دارد مراجعه بکند این واقعا در جهت پیشبرد بهداشت و درمان دو منطقه بم و نرماشير یا هرجای ایران، به نظر من، فوقالعاده مفید میبود. به نظر من این حق طبیعی بیمار است که پزشک معالج خودش را خودش انتخاب کند واگر بنا باشد به او تحمیل بکنند که آقا یا خانم شما یا بچهتان اگر مریض شدید، مثلا، پیش دکتر خاصی باید مراجعه بکنید، به نظر من این کار درستی نیست و در حقیقت بیمار نتوانسته به میل خودش پزشک خودش را انتخاب بکند. و این موجب میشود که واقعا بهداشت و درمان راه صحیح خودش را طی کند.
یعنی، اینطور که من متوجه میشوم، شما انتظار دارید که دولت از پزشکان بومی بم پشتیبانی بیشتری بکند!
محمد دوراندیش: بله! پشتیبانی بیشتری بکند. تاکید میکنم، بیمار حق دارد طبیب خودش را انتخاب بکند و پزشک را به بیمار تحمیل کردن کار درستی نیست که الان تقریبا در بم اینجور است.
آقاى دكتر دورانديش بپردازيم به موضوع وضعيت كار پزشكان. درآمد پرسنل پزشكى در چه حدى است؟ كفايت زندگى نسبتا راحتى را مىكند؟
محمد دورانديش: پولى كه به پزشكانى كه به عنوان پيامآوران بهداشت و درمان آمدهاند، واقعا با توجه به اينكه اينها از نظر مسكن تأمين هستند – تعدادى سوييت نسبتا مجهز NGOها در بيمارستان سابق امام ساخته بودند كه در جريان زلزله آسيب ديده بود– كرايه منزل و پول آب و برق نمىدهند، ماشين و راننده هم در اختيارشان هست، ماهى ۳۰۰ هزار تومان به آنها مىدهند، پزشك فارغالتحصيل و مجرد هم هستند، براى آنها درآمدشان مكفى است. اما پزشكان بومى بم كه استخدام نيستند و بايد در مطبشان كار كنند، بعضى جوان هستند و از بعضى نسبتا سنى گذشته و بيش از ۳۰ سال سابقه خدمت دارند، متاسفانه زندگى آرامى از نظر مالى ندارند. زندگىشان واقعا از نظر مادى و مالى به سختى مىگذرد.
ساعات كار پرسنل پزشكى به چه صورت است؟ راضى هستند يا با فشار و استرس بايد كار كنند؟
محمد دورانديش: ساعات كارى كسانى كه استخدام دولت هستند مشخص است. ولى آنان كه استخدام نيستند، از جمله خود من، براى تامين زندگى، كارم صبحها از هفت و نيم، هشت شروع مىشود تا ساعت يك بعدازظهر، و از ساعت سه بعدازظهر مجددا كارم شروع مىشود تا ساعت هشت شب. در مطب مىمانم تا اگر احيانا بيمارى مراجعه كرد او را پذيرا باشم. براى تامين زندگى خودم و بچههاى دانشجويى كه دارم، واقعا دارم تلاش مىكنم. ديگران هم مستثنى از من نيستند.
در مورد وضعيت ديگر پرسنل پزشكى در آنجا، منظورم به جز پزشكان براى مثال پرستاران، مىتوانيد براى ما توضيحى بدهيد؟
محمد دورانديش: موقعى كه وضعيت پزشكان ما به اين شكل باشد، به طور يقين، اينها پرسنلى هستند كه دوش به دوش پزشكان بايد كار بكنند، شرايطى كه براى پزشكان هست، فكر مىكنم به مراتب براى آنها بدتر باشد. آنها هم كه با تعدادى او ايشان من صحبت مىكنم و در تماس هستم، فوقالعاده نگراناند و از مشكلات زندگى، بخصوص مشكلات اقتصادىشان به شدت در رنج هستند.
فكر مىكنيد چه كارهايى خود مردم براى بهبود وضعيت درمان بايد بكنند؟
محمد دورانديش: البته اين وظيفه ما پزشكان بومى است و اين كار را مىكنيم و قبل از زلزله اين كار را انجام مىداديم و الان هم انجام مىدهيم. با توجه به اينكه ما تسلط داريم بر اوضاع و احوال محيط منطقه بم و نرماشير و مىدانيم كه چه بيماريهايى هست. حتى برخى از ما دقيقا مىدانند كه در هر ده و دهستانى چه بيماريهايى وجود دارد، كه موقعى كه مردم به ما مراجعه مىكنند، وقت صرف مىكنيم و توصيههاى بهداشتى درمانى و هشدارهاى لازم را به آنها مىدهيم. با توجه به گرانى دارو و هزينههاى زندگى توصيههاى لازم را به بيمارانمان مىكنيم. به زبانى با آنها صحبت مىكنيم كه برايشان قابل درك و مفهوم باشد. بيماران بم و نرماشيرى بومى هستند و پزشكانى هم كه در بم هستند بومى هستند و اينها زبان همديگر را خوب مىدانند و خوب مىتوانند ارتباط برقرار كنند و به گونهاى حرف بزنند كه براى بيمار قابل فهم باشد. ما اين كار را مىكنيم.
آقای دکتر محمد دوراندیش، بسیار سپاسگزارم که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید.