وودی آلن، سینماگری برای تمام فصول
۱۳۹۱ تیر ۲۶, دوشنبهوودی آلن یکی از برجستهترین و کوشاترین سینماگران امریکاست. در دهههای گذشته کمتر فیلمسازی با پیگیری و کوشایی او فیلم ساخته است. حضور او گاه کمرنگ یا نامشهود بوده، اما هرگز قطع نشده است. به زودی ۴۲مین فیلم او به نام "به رم با عشق" در اروپا به روی پرده میآید. این درحالی است که او کار روی فیلم بعدی را شروع کرده و قصد دارد پس از چند سال فیلمسازی در اروپا، به میهن خود برگردد. داستان فیلم بعدی او در نیویورک و سان فرانسیسکو میگذرد.
فیلم مستند دوساعته دربارهی زندگی و کار وودی آلن، بر پایهی گفتوگوی طولانی رابرت واید، منتقد و مستندساز امریکایی، با او ساخته شده است. هرچند زندگی هنری وودی آلن برای همه شناخته شده است، باز هم در فیلم نکات تازه فراوانی هست که بیگمان برای علاقهمندان به سینمای مدرن جالب خواهد بود.
اولین موفقیت در شانزده سالگی
وودی آلن، در اول دسامبر ۱۹۳۵ در خانوادهای یهودی در بروکلین (نیویورک) به دنیا آمد. خیلی زود استعداد او در شوخطبعی و طنزگویی آشکار شد. هنوز کودک بود که اولین طنزهای خود را برای نشر به روزنامهها فرستاد. اولین نوشتههای او در روزنامه نیویورکر منتشر شد. گفته میشود که او با نشر نوشتههای طنزآمیز در ۱۶ سالگی بیشتر از پدر و مادر خود درآمد داشت.
چندی بعد که به شهرت رسید، مثل بیشتر طنزنویسان تصمیم گرفت کارهای خندهدار خود را در شوهای زنده روی صحنه تئاتر اجرا کند، اما به زودی متوجه شد که مردم تنها به قیافهی بامزهی او میخندند و نه به جکهایی که برایشان تعریف میکند! از آن پس تصمیم گرفت قطعات طنز خود را به دیگران بدهد و خود به دنبال رسانهای باشد که بتواند هنر بازیگری او را نشان دهد.
به سوی سینما
هنگامی که وودی آلن از نیمهی دهه ۱۹۶۰ به سینما روی آورد، آشکار بود که رسانهی دلخواه خود را یافته است. او در چند زمینهی گوناگون استعداد داشت: هم سناریو مینوشت و هم کارگردانی میکرد. نمک و مزهی فیلمهایش وقتی بود که نقش اصلی فیلم را خود ایفا میکرد.
وودی آلن با نخستین فیلمهای کوچک و کمخرج خود، به عنوان چهرهی جوان و پرکار سینمای کمدی نامی شد. او در طول ده سال از ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۵ فیلمهایی ساخت که میتوان آنها را کمدی سبک دانست که جز خنداندن تماشاگر هدفی نداشتند. در میان نخستین کارهای او به ویژه سه فیلم قابل توجه هستند: "پول رو بردار فرار کن!" (۱۹۶۹)، "دوباره سعی کن، سام!" (محصول ۱۹۷۱ به کارگردانی هربرت راس) و فیلم "هر آنچه همیشه دوست داشتید دربارهی سکس بدانید اما جرأت نمیکردید که بپرسید!" (۱۹۷۲)
اما وودی آلن، اهل فرهنگ و مطالعه بود. او حتی در کمدیهای اولیه به دنبال ایدههایی عمیق و تأملانگیز میگشت. انتقاد اجتماعی و سیاسی، اشاره به فیلمهای معروف کلاسیک، از دانش سینمایی وسیع و اشتغالات ذهنی او حکایت داشت.
همکاران وودی آلن و منتقدانی که با او آشنایی بیشتری داشتند، میدانستند که او دیر یا زود به جای کمدیهای سبک، به طنز عمیق و گزنده روی خواهد آورد.
کار اصلی وودی آلن که دستخط او در سینما شناخته میشود، در اواخر دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت، به ویژه با کارگردانی سه فیلم درباره شهر محبوبش نیویورک. این سه فیلم عبارتند از: آنی هال (۱۹۷۷)، زندگی درونی (۱۹۷۸) و منهتن (۱۹۷۹).
با این فیلمها او او دامنهی سینمای خود را گسترش داد و توانست به سینمای دلخواه خود بپردازد. در این فیلمها که داستان مشخص و سرراستی ندارند، ماجراهای تلخ و شیرین از زندگی واقعی به هم آمیختهاند. بخشهایی از تجارب شخصی او، دلبستگی او به شهر زادگاهش نیویورک و همچنین گوشههایی از زندگی خصوصی او، برای نمونه پیوند عاطفی او با دایان کیتون، هنرپیشه مشهوری که چند سال با او زندگی میکرد.
درونمایههای زندگی شخصی همیشه از مضمونهای آشنای سینمای وودی آلن بوده است. برای نمونه در فیلم "شوهران و همسران" (۱۹۹۲) وودی آلن و همسر سابقش میا فارو دو طرف یک دعوای حاد زناشویی هستند. آنها اندکی قبل از این فیلم با نزاعی تلخ از هم جدا شده بودند.
دلبسته به سینمای اروپا
وودی آلن، مانند برخی دیگر از سینماگران مستقل امریکا، همواره ستایشگر سینمای اروپا بوده است. از اواخر دههی ۱۹۸۰ او کوشید برخی از رگههای سینمای اروپا را در آثار خود نشان دهد. او از سینماگران اروپایی، به ویژه به آثار اینگمار برگمن، سینماگر بزرگ سوئدی و فدریکو فلینی، فیلمساز بزرگ ایتالیا، عشق میورزد؛ اما چندین بار گفته است که هرگز نتوانسته فیلمی در سطح فیلمهای آن استادان بسازد.
در برخی از فیلمهای وودی آلن ارجاعات و کنایههای جالبی به سینمای کلاسیک اروپا دیده میشود. آخرین نمونهی آن فیلم "ویکی کریستینا بارسلونا" است که در آن ارجاعاتی به "ژول و ژیم" فیلم معروف فرانسوا تروفو، سینماگر نامی موج نوی فرانسه، دیده میشود.
یکی دیگر از جلوههای عشق او به سینمای اروپا این بود که فیلمهای آخر خود را در اروپا و با شرکت برخی از عوامل اروپایی کارگردانی کرد. آخرین فیلم او به نام "نیمه شب در پاریس" یکسره ادای دینی است به هنر مدرن اروپا.
وودی آلن روی هم رفته فیلمسازی موفق به شمار میرود، زیرا توانسته پیاپی فیلم بسازد. اما او هرگز فیلمسازی تجارتی نبوده و هیچگاه فیلمی "رکوردشکن" نساخته است. با وجود این، کسی نمیتواند ارزش سینمای او را منکر شود. او روی هم ۲۳ بار برای جایزه اسکار نامزد شد و توانست ۴ بار آن را به دست آورد: در سال ۱۹۷۸ برای سناریو و کارگردانی فیلم "آنی هال" دو جایزه گرفت، در سال ۱۹۸۶ برای سناریوی فیلم "هانا و خواهرانش" و در سال ۲۰۱۲ برای فیلمنامه فیلم "نیمه شب در پاریس".
وودی آلن هرگز در مراسم اسکار شرکت نکرده است، و جوایز را همواره دیگران از طرف او دریافت کردند.