پايان دوره رياست جمهورى Johannes Rau رئيس جمهور آلمان
۱۳۸۳ تیر ۱۰, چهارشنبهجذب شهروندان خارجى به جامعه آلمان يكى از موضوعات مهمى بوده كه راو همواره به آن پرداخته است. وى همان پنج سال پيش در نخستين نطقى كه در اين مقام ايراد كرد، تصريح نمود كه ميخواهد نه تنها رئيس جمهورى آلمانها كه تمامى انسانهائى باشد كه در آلمان زندگى ميكنند. و اين، تاكيدى است چشمگير و مثبت كه راو توانسته است به آن جان ببخشد. او ميخواست شخصيتى باشد كه خارجيان نيز بتوانند مسايل خود را با او در ميان بگذارند.
عبارت “آشتى به جاى نفاق” را ميتوان عنوانى براى زندگى سياسى راو دانست و اين هم براستى شعارى نيك است درباره صاحب عاليرترين مقام ادارى كشور كه در اصل از قدرت سياسى واقعى برخوردار نيست و تنها از طريق سخنرانيها و گفته هايش ميتواند نفوذ و تاثير بگذارد. البته همواره اين خطر وجود داشته است كه سخنان او احكامى قطعى تلقى نشود و راو نيز هميشه نتوانسته است از اين خطر بگريزد. شايد هم به اين علت است كه اين تصور در اذهان نقش بسته كه اين رئيس جمهور قصد داشته تكانهائى پديد آورد، بى آنكه استمرارى در تلاش وى حس شود.
اظهارات انتقادآميز يوهانس راو در باره خطرات پژوهشهاى ژنتيكى را ميتوان از اين مقوله دانست. وى در اين رابطه هشدار داده بود، تا زمانى كه تمامى شك و ترديدهاى اخلاقى در ارتباط با تحقيقاتى ژنتيكى رفع نشده است، نبايد از امكانات آن نهايت استفاده را كرد. وى با اين كار موضعش را مشخص كرد و شخصيت و اعتبار مقام خود را وارد بحثهاى روز در اينباره كرد. اين تلاش وى درست بود، اگر چه در اين واقعيت تاثيرى نداشت كه صدا و راى او، نظرى ميان نظرات گوناگون بود.
پايان فعاليت يوهانس راو ۷۳ ساله در مقام رياست جمهورى، به معنانى پايان يك عمر فعاليت در صحنه سياسى است. نقطه آغاز فعاليهاى او در عرصه سياست محلى بود و سپس در سطح ايالتى به عنوان وزير علوم ادامه يافت. راو به مدت بيست سال نخست وزير ايالت نورد راين وستفالن بود و به گونه اى پدر اين ايالت محسوب ميشد. وى در تلاش بود كه اين نقش را در مقام رياست جمهورى نيز بشكلى محسوس بازى كند، اما در اين راه، تنها تا اندازه اى موفق بود، شايد به اين علت كه در راس كشور نياز به وجود “شخصيتى پدرى” در راس كشور آنطور محسوس نبود.