پرسشهاى هميشگى در باره سرطان
۱۳۸۴ دی ۹, جمعهمهيندخت مصباح
در تعريف سرطان میتوان گفت بيمارىای است كه از يك يا چند سلول آغاز میشود. يك سلول ناگهان شروع به تكثير خود میكند و به تدريج مبدل به يك توده بهم فشرده يا غده میشود. توده سلولى همزمان با رشد، كارآيى خود را نيز از دست میدهد.
دكتر ناصر كلهرى متخصص بيماريهاى خون و سرطان از دانشگاه بن ، در برنامه اين هفته به پارهای پرسشهاى متداول در مورد سرطان پاسخ میدهد. نخستين پرسش اينست كه آيا سرطان آنگونه كه اغلب عنوان میشود با استرس و فشارهاى روحى ارتباط مستقيم دارد؟
دكتر ناصرکلهرى: بیماریهای سرطانی، همانطور که در رسانههای جمعی و مطبوعاتی شنیده میشود، اینروزها در مجموع در حال رشد هستند و بطور آماری تحقیقات زیادی شده و به این نتیجه رسیدهاند که در حال حاضر در درجهی دوم مرگ و میرها، آسيبهاى سرطان قرار گرفتهاند، بعد از بیماریهای قلب و عروق. این شاید تا ۱۵ تا ۲۰ سال دیگر جای گروه بیماریهای خونی و قلبی را بگیرد و در درجهی اول آمار مرگ و میر واقع شود که البته این سوال را پیش میآورد، چرا اینطور هست و عامل اصلی آن چیست.
اين عوامل مختلفی دارد و به این معنا نیست که علم پیشرفت نکرده است. علم در مورد بیماریهای سرطانی پیشرفت بسیاری کرده است و بطور کلی میتوان گفت، حدودا ۵۰درصد از بیماریها را از طریق جراحی، اشعه ـ درمانی، شیمی ـ درمانی و داروهای جدید قابل معالجه هستند اما چون آمار سنی در مجموع در جامعه بالا میرود و مثلا الان در کشورهای صنعتی میانگین سنی زنان ۸۰ سال و مردان ۸۵ سال است، سرطان روز به روز بر بیماریهای دیگر غلبه میکند و در درجهی اول را میگیرد. این چیزی ست که ابتدا برای مردم سوال انگیز است و اینکه چرا این بیماری اینقدر در جامعه زیاد شده؟ علت آن رشد سنی جامعه است.
اینکه شما میفرمایید، سرطان از نظر آمارى رو به رشد است را میشود به جوامع مختلف تعمیم داد یا به احتمال فقط مختص جوامع صنعتیست؟
دكتر ناصرکلهرى: در مجموع در تمام جوامع به همین شکل هست.در تمام جوامع آمار ابتلاء به سرطان در حال بالا رفتن است. مسلما آمار دقيقى در کشورهای غیرپیشرفته وجود ندارد، ولی ميزان سرطان در آنها هم به همین طریق در حال بالا رفتن است.
آیا سرطان، آنطور که اغلب میشنويم، با استرس و فشارهای روحی ارتباط مستقیم دارد؟
دكتر ناصرکلهرى: من اول توضیح کوتاهى بدهم چونکه برمی گردد به عاملهای سرطان. عوامل سرطان در مجموع به دو دسته تقسیم میشوند. اساسا وقتی یک بیماری سرطانی به مرحلهی بروز خود میرسد و علائم کلینیکی از خود نشان میدهد، مراحل مختلفی را از سر گذرانده که از مراحل رشد غیرقابل کنترل رشد سلولی شروع میشود تا ایجاد تودههای سرطانی، که این مراحل گاهی اوقات زمان بسیار طولانیست. مثلا، سرطان روده گاهی اوقات به ۵ یا ۱۰ سال زمان احتیاج دارد که به مرحلهی کلینیکی خود برسد.
بطور کلی دو عامل برای بیماریهای سرطانی وجود دارد. اول عاملهای داخلی ست که فاکتورهای ژنتیکی، فامیلی، نژادی عمده ترین عوامل آن هستند و دیگری، عامل خارجی و محیطی ست که محیط زیست و آلودگی آب و هوا و اشعههای رادیو آکتیو و محیط کاری، و همانطور که گفتید، استرسهای روزانه، میکروارگانیسمها و چیزهای غیرمستقیم و همینطور عامل تغذیه که روز به روز و در مجموع در پیدایش سرطان تاثیر دارند.
اینکه در صحبتهایتان فرمودید که سرطان به عوامل ژنتیکی و ارثی ارتباط دارد، چگونه میشود این را تقسیم بندی کرد و چنددرصد میشود گفت که ابتلا به سرطان ارثی ست؟
دكتر ناصرکلهرى: برای هر بیماری خاصی میتوان گفت که سرطان چنددرصدش ارثیست و چنددرصدش ارثی نیست اما بطور کلی نمیشود گفت که مثلا سرطان ۱۰ درصدش ژنتیکی ست و ۹۰ درصدش غیرژنتیکی. بطور نمونه سرطان روده حدود ۵درصد و بعضی سرطانهاى ديگر بطور غیرمستقیم، حتا سرطانهایی که ازكوليتها شروع میشوند تا ۱۰درصدشان عامل خانوادگی و ارثی دارند و ۹۰درصدشان برای هرکسی ممکن است پیش بیاید. سرطان سینه خانمها بطور مثال، در هر خانوادهای هر چقدر مقدار سرطان سینه در نسلهای قبلی بیشتر باشد، همین عامل بطور تصاعدی در نسلهای بعدی هم بالا میرود. اینها چیزهای شناخته شدهای ست که آمار دقیقی هم برایشان وجود دارد. اما بطور کلی نمیتوان مثلا برای همهی سرطانها گفت که چنددرصد ارثی و چنددرصد اکتسابی ست.
تغذیه تا چند اندازه در ابتلاء به تعیین کننده است ؟ آیا میشود با تغذیه خاص يا رژیم غذایی ويژهای جلو ابتلا به سرطان را گرفت؟
دكتر ناصرکلهرى: تغذیه در واقع یکی از عاملهای بسیار مهم در مورد پیشگیری و حتا در مواردی که سرطان پیشروی دارد و بیمار در مراحل درمانی ست، تاثیر مهمى در بهبودی روند بیماری دارد. ولی عامل اصلی و آن چیزی که در کشورهای غربی روز به روز بیشتر به آن توجه میشود، مسئلهی پیشگیری ست. متاسفانه امكان اینکه بتوان فقط با تغذیه سالم یکنفر بیمار سرطانی را درمان کرد، وجود ندارد. ولی عوامل تغذيهای در پیشگیری خيلى نقش دارند و خوشبختانه به لحاظ اجتماعی و فرهنگی روز به روز فرهنك تغذيه در جوامع در حال بالا رفتن است و فرق بین تغذیه سالم و غیرسالم روز به روز برای مردم شناختهتر میشود. البته میتوانم بطور خلاصه بگویم که مثلا تغذیه سالم به چی میگویند و تغذیه ناسالم به چی میگویند. ولی..
اين سوال خيلیهاست. اصولا چه توصیهای شما، بعنوان متخصص میتوانید بدهید که منظور از تغذیه سالم و ناسالم چیست؟ مثلا بعضیها فکر میکنند گوشت نخوردن تغذیه سالم میشود یا لبنیات زیاد بخورند تغذیه سالم است. باید این مشخص باشد که منظور چی هست یا شاید در رابطه با ابتلا به هر نوع بیماری خاصی یکنوع تغذیه مورد نظر باشد؟
دكتر ناصرکلهرى: دقیقا به همین شکل است. بیماریهای خاصی وجود دارند که مستقیم به عامل تغذیه ارتباط دارند، نمونهاش سرطان روده و لوزالعمده است. اینها چیزهایی هستند که تحقیق شده و مشخص است هر چقدر درصد چربی در تغذیه روزانه بالاتر باشد و مواد سلولزى، سبزیجات و میوه جات در تغذیه روزانه کمتر باشد، در این بخش از جامعه دیده شده که بطور بسیار بارزی مقدار سرطانهای روده زیاد شدهاند، حتا، در مورد سرطان سینهی خانمها هم تحقیقات نشان میدهد که خانمهایی که مقدار مصرف چربی در غذای روزانهی شان بیش از حد معمول هست و بطور نسبی چاق هستند، دیده آمار سرطان سینه در آنها بیشتر است. بطور کلی، اگر بخواهیم بگوییم که تغذیه سالم چیست، بدن به همهی موادی که در واقع برای یک رشد طبیعی لازم است احتیاج دارد، یعنی به چربی، پروتئین، ویتامینها. چیزهایی که بطور مشخص در پیشگیری تاثیر دارند، از جمله میوه، سبزیجات، چربیهای گیاهی، اینها چیزهایی هستند که ثابت شده است در پیشگیری و در زندگی سالم که باعث تقویت سیستم ایمنی بدن میشوند، نقش بسیاری دارند.
سرطان چه اندازه تفکیک پذیر است در نژادهای مختلف و آیا نژاد خاصی هست که به سرطان يا به نوع خاصى سرطان بیشتر مبتلا بشود ؟
دكتر ناصرکلهرى: در این مورد هم باز مطالعات محیطی زیادی انجام شده است. بطور مثال در شمال ایران و قسمتهایی از شمال شرقی ایران، سرطانهای مری و معده بیشتر هست. البته، روز به روز این شناختها بیشتر شده و بطور مثال سرطان معدهای دیده شده است که عامل میکرو ارگانیسمی که به آن هلیکوباکتر میگویند، در آن نقش بسیار مهمی دارد. شاید یکی از علتهایش این باشد که در آن منطقه این چیزها بیشتر است، ولی در هر صورت بطور محلی مشخص است که هر کشوری چه ميزان مبتلا به سرطان بيشتر از كشورهاى ديگر دارد. مثلا در چین، سرطانهای کبد زیادتر و در اروپا سرطان کبد کمتر است. در اروپا، مثلا سرطان ریه خیلی زیاد است که البته عامل مشخصاش و از عوامل اصلیاش سیگارکشیدن زیاد است. اینها چیزهاییست که عاملهای نژادی و عاملهای محیطی در بارز بودن و از نظر آمارى تاثیر خودشان را میگذارند.
از نظر جنسیتی چه؟ برای ابتلا به سرطان میشود بین زن و مرد تفکیک قائل شد، مثلا بگوییم خانمها بیشتر مبتلا میشوند یا آقایان و یا بنوع خاصی خانمها بیشتر از آقایان؟
دكتر ناصرکلهرى: مسلما! خانم و آقا دو جنس مختلفاند. طبیعی ست و این امر از نظر آماری مشخص است. بطور مثال، برای آقایان سرطان پروستات و سرطان ریه و بعد از آن سرطانهای روده هستند که در درجهی اول، دوم و سوم قرار دارند و با این توضیحی که گفتم، باز در جامعههای مختلف در رده بندیهای مختلف تغییر میکنند. برای خانمها سرطان سینه در درجهی اول هست و بعد، سرطانهای ریه و گوارشی هستند که اینهم باز بستگی به نژاد و منطقه دارد که باز با همدیگر تغییراتی جزئی دارند.
نمیشود نتیجه گرفت که زنها بیشتر از مردها یا مردها بیشتر از زنها بطور کلی به سرطان مبتلا میشوند؟
دكتر ناصرکلهرى: نه، تقریبا مقدار بیماری سرطان بطور یکسان است و بنابر توضیحی که دادم، برای آقایان پروستات و برای خانمها سینه که اینها تقریبا بطور مساوی بگونهای همدیگر را خنثی میکنند و به همان تعدادی که خانمها سرطان میگیرند، آقایان هم میگيرند.
آقای دکترالان تخصصی ترین و پیشرفتهترین روشی که برای درمان یا متوقف کردن رشد سرطان وجود دارد در سطح اروپا چیست؟
دكتر ناصرکلهرى: قبلا توضیحی بدهم. خوشبختانه دوران الکترونیک، دوران کامپیوتر و دوران اینترنت باعث کمهای بسیاری به کشورهایی شدهاند که مستقيما خيلى امکانات را ندارند. مثلا الان همین پيشرفتها و اطلاعات پزشكى که در آلمان وجود دارد، آن کشورها هم میتوانند بطور خیلی سریع از طريق اينترنت بگيرند . اگر ۲۰ سال پیش احتیاج به کنگرههای پزشکی موضعی زیادی بود تا اطلاعات منتقل بشود یا مطبوعات میبايست این امر را انجام دهند و وابستگی به مطبوعات پزشکی بسیار زیاد بود، الان از طریق اینترنت این رفت و آمدها و ارتباطات سریع شده است. الان حتا بسیار کنگرههای مهمی هستند که در آنها واقعا اطلاعات جدیدی عرضه میشود، ولی از منزل یا محل کار هرکسی میتواند از طریق اینترنت بحثهای این کنگره را بشنود و برای خودش آن اطلاعاتی را که لازم دارد بگیرد. یعنی از نظر ارتباط جمعی امکانات بسیاری وجود دارد که پزشکان در هر نقطهی دنیا باشند، بتوانند این اطلاعات را بگیرند.
در پاسخ به سوال شما در حال حاضر پیشرفتهاى زيادى در درمان بیماریها و در شناخت بیماریهای سرطانی به دست آمده و در هر مركز درمانى خيلي سريع به تشخیص میرسند. آن چیزی که الان دربارهاش تحقیق زیادی میشود درمانهای مولکولی هستند که میروند سلولهای سرطانی را شناسایی میکنند و با مولکولهای مخصوصی که این سلولها را میشناسند به آنها حمله میکنند و درمان میکنند و این باعث میشود بيمار زواید یا عارضههایی که یک شیمی تراپی کلاسیک دارد، کمتر داشته باشد.
آیا این روشی که میگوييد، در ایران هم اعمال میشود؟
دكتر ناصرکلهرى: در ایران امکانات تکنیکی و فنی زیادی وجود دارد و این پيشرفتها اساسا داروها هستند. البته از نظر هزینه داروهایی بسیار سنگین و پرهزینهای هستند، ولی امکان دسترسی به آنها تقریبا مثل اینجا وجود دارد. همیشه با كمى تاخیر، ولی قابل دسترس!
آقای دکتر، عدهای خیلی زیادی از بیماران مبتلا به سرطان هستند که به امید معالجه، وقتی از درمان در ایران ناامید میشوند، به خارج از کشور میآیند با هزینههای بسیار بسیار هنگفت و گرفتاریهای فراوان دور و برش! شما خودتان بعنوان یک متخصص به چه کسانی توصیه میکنید که برای درمان بیایند اینجا و چه کسانی اصلا لازم نیست بیایند؟
دكتر ناصرکلهرى: بطور کلی شاید بتوان گفت ۹۵ـ ۹۰درصد امکاناتی که در اروپا وجود دارد در داخل ایران هم قابل دسترسیست. مشکلی که وجود دارد، مشکل هزینه سنگین برای درمان بیماریهای سرطانی ست که شايد در خارج سنگينتر هم باشد اما بخاطر قبول پوشش بیمههای اجتماعی و درمانی ، تمام مریضها به آن دسترسی دارند. اما در ایران این امکان متاسفانه بطور فراگیر وجود ندارد یا در این مرحلهی پیشرفتهاش وجود ندارد و این سوء تفاهم پیش یا این نیاز پیش میآید که چون این بیماری بیماری سختی ست و درمان هم روز به روز تکامل پیدا میکند، حتما در خارج بهتر است و امکانات هم بهتر. معلوم است كه امکانات درمانی در خارج بیشتر است، ولی مسئله در موارد بسیار خاص و استثنایی ست که میشود گفت بهتر است بیمار در اروپا یا در آمریکا و یا در جاهای دیگر درمان بشود و در ایران بخاطر ریسکی که وجود دارد معالجه نشود. اما در حالت عمومیاش که بخواهیم از اینجا بطور کلی توصیه بکنیم، بیماری خاصی را من نمیتوان نام ببرم و بگویم که این بیماری حتما باید در خارج از کشور درمان بشود. ما متخصصين بسیار خوبی در ایران داریم که امکانات درمانى موجود در سطح جهانى را دقیقا میدانند. شايد بتوان گفت داروهاى خيلى جديد در ايران نيستند و بتوان آنها را از خارج تهيه كرد اما حتا روش پیوند مغز و استخوان و پیوندهای سلولهای مغز و استخوان که از طریق خون وریدی گرفته میشود، اینها در ایران وجود دارد و من فکر نمیکنم بطور کلی بشود بیماری خاصی را گفت که حتما باید در خارج از کشور درمان بشود، بلکه هر کسی که به این بیماری مبتلا میشود باید با اکولوژیست خودش تماس داشته باشد و ببیند چه امکانات روز در خارج وجود دارد که در ایران نیست.
شما با توجه به تخصصی که دارید هیچ به صرافت این افتادهاید که بگونهای تبادل تجربى و علمى داشته باشید با همکاران خودتان در ایران یا احیانا این رابطه وجود دارد؟
دكتر ناصر کلهرى: تبادل از نظر حضور مشترک در کنگرههای پزشکی وجود دارد. ما با دوستانی که از ایران میآیند در این کنگرهها در ارتباط هستیم و تبادل فکری انجام میشود. حتا، تحقیقات پزشکیای هم هست که با مشارکت دانشگاههای خارج انجام میشود و مقالاتی هم که نوشته میشود مشترک است. پزشکان ایرانی خوشبختانه، در این عرصه از آخرین دستاوردهای پزشکی اطلاع دارند و از این نظر حتا پزشکان ایرانیای که در آمریکا و اروپا هستند، بسيار با استعداد و خوشنام هستند و با علاقهی زیاد کارشان را دنبال میکنند و در حد امکاناتی که در ایران وجود دارد، من مطمئنم بیمارانشان را هم به بهترین شکل درمان میکنند.
توضيح لازم ديگر در رابطه با سوال قبلی اينكه متاسفانه ما امکاناتی در اروپا نداریم که بخواهیم بگوییم، مثلا انجمنی وجود دارد اينجا که میتواند بیمارانی را که در ایران یا در کشورهای دیگر هستند، از نظر مالى و هزينهها احيانا تامين كند. همانطورکه میدانید، سیستم پزشکی اینجا هم، سیستم پرهزینهای ست و بخصوص در زمینهی بیماریهای سرطانی که هزینهی بسیار سنگینی دارند، امکانات زیادی وجود ندارد. شايد امکاناتی بطور شخصی، فردی، خانوادگی و ارتباطی وجود داشته باشند. انجمنهایی هستند که به سرطان بچهها کمک میکنند، ولی در حد عمومی که بشود آدرسی را داد که فرضا بگویم، اگر شما بیماریای دارید، با این آدرس تماس بگیرید که آنها بتوانند از نظر مالی به شما کمک کنند، متاسفانه چنين چيزى در اروپا وجود ندارد و از این نظر واقعا بطور وسیع و همه جانبه و فراگیر نمیشود به بیماران توصیه کرد که خودشان را برای درمان مثلا به اروپا منتقل کنند.