"پرسپولیس فکرهای بزرگی به سرش زده است" / گفتگو داود سيدعباسى
۱۳۸۵ مرداد ۶, جمعهمصاحبهگر: اشرفیان
دویچهوله: با سلام خدمت آقای داود سیدعباسی، فوتبالیست تیم فوتبال پرسپولیس تهران. الان تیم پرسپولیس در اردوی اتریش بسر میبرد و هنوز بیش از ۴۰ روز تا شروع مسابقات لیگ و فینال جام حذفی ایران مقابل سپاهان مانده است. شما آینده پرسپولیس را در این فصل با آقای «آری هان» بعنوان سرمربی صاحبنام دنیا چگونه ارزیابی میکنید؟
داود سیدعباسی: با سلام به شما، به شنوندگان عزیز و همچنین هموطنان خیلی خوبم. باید بگویم که امسال پرسپولیس فکرهای بزرگی به سرش زده. ما در یکقدمی جام اصلی هستیم و میتوانیم با پیروزی در جام اصلی، در لیگ آسیا هم شرکت کنیم. برای اینکه اگر قهرمان بشود دیگر هم قهرمان آسیا هست و هم جام اصلی را داریم و هم لیگ. امیدوارم با یک بازی خیلی خوب جام اصلی را بدست بیاوریم و بعد هم اینکه در بقیه جامها هم بتوانیم از مدعیهای اصلی باشیم و هوادارانمان شاید... خوب، به نظر من لازم بود همچون آرزویی و امیدوارم در این اردو بتوانیم به آنچیزی که میخواهیم برسیم و با آمادگی کامل در بازیها شرکت کنیم.
دویچهوله: شما در بازیهای مقدماتی نیز چندینبار برای تیم ملی بازی کردید. بعدش ما دیگر شما را در لیست آقای برانکو مشاهده نکردیم. موضوع پشت پرده چه بود؟
داود سیدعباسی: باید بگویم که بله، من در بازیهای مقدماتی تیم ملی بازی کردم. بعدش، شبی که تیم ملی میخواست بیاید آلمان برای اردو، یعنی یکهفته قرار بود بیایند آلمان اردو و بعد از آلمان برگردند بیایند ایران و یک روز بمانند و بعد بروند پکن برای جام ملتهای آسیا، من یادم هست که همان شب بازی، شبی که قرار بود تیم برود آلمان، من ساکم را برداشتم و از اردو خارج شدم.
دویچهوله: چرا؟
داود سیدعباسی: خوب، من تشخیص دادم که نمیتوانم به تیم ملی کمک کنم، روحیهاش را نداشتم و از طرفی هم میدیدم که آقای برانکو تحت هر شرایطی فقط روی یکسری از بازیکنهای خاص نظر دارد. مسئله اصلا رقابت نبود. من میدیدم که اگر رقابت هم بخواهم بکنم، برایم هیچ فایدهای ندارد و من بازیکنی نبودم که فقط بخواهم همراه تیم ملی باشم که بروم برای بازیهای آسیایی. موضوع این بود. البته سهچهار دفعه قبل از آن تصمیم گرفته بودم که اینکار را بکنم، ولی هر دفعه که از اردو خارج شدم، بدون اینکه مربی تیم بفهمد، باز یکجوری برمیگشتم. به اصرار اطرافیانم، پدرم و مادرم و حتا دوستانم. ولی آنشب دیگر واقعا تصمیم خودم را گرفتم و از اردو خارج شدم.
دویچهوله: آقای سیدعباسی، شما هم برانکو را دیدید و زیر دست آقای قلعه نویی هم در تیم استقلال بازی کردید. حالا آقای قلعه نویی سرمربی جدید تیم ملی هست. این نکته را چگونه میبینید؟
داود سیدعباسی: به نظر من آقای برانکو مربی خوبی بود، نه اینکه آدم بدی باشد. آقای برانکو اما نمیتوانست نفر اول تیم ملی کشورمان باشد. او میتوانست بعنوان یک تمریندهنده همراه تیم ملی ما باشد، اما در اندازه تیم ملی فوتبال کشورمان، آنهم در مسابقات مهم جام جهانی نبود. ولی خوب، حالا آقای قلعهنویی آمده که ایشان مربی خیلی جوانی هستند، با دل و جرات هستند و اینکه به نظر من میتوانند یک تحولی در تیم ملی فوتبالمان ایجاد کنند، اگر همان آقای قلعهنویی که در استقلال من میشناختم باشند. در هرحال موفقیت تیم ملی فوتبال کشور ما موفقیت تمام ما ایرانیها هم هست و امیدوارم که آقای قلعهنویی موفق بشوند.
دویچهوله: آقای سیدعباسی، در ۲۰، ۳۰، ۴۰ سال پیش یک بازیکنی که آنموقع در تیم تاج یا پرسپولیس یا استقلال بازی میکرد برایش جرم محسوب میشد که اگر از تیم آبی برود قرمز یا از قرمز بیاید آبی. این مسئله امروز عادی شده است. آیا به این خاطر عادی شده که فوتبال هم حرفهای شده و بازیکنها باید دنبال این باشند که کجا درآمدشان بیشتر است و این «غیرت» میآید تا در پله دوم قرار بگیرد؟
داود سیدعباسی: بله، این که شما میگویید درست است و میشود این اتفاق یک امر طبیعی و عادی باشد. ولی باید به شما بگویم که در این چندسال چنین اتفاقی خیلی کم افتاده، حتا در زمان آقای پروین. ولی در استقلال این اتفاق بیشتر افتاده، چون به نظر من این یک سناریو بود در استقلال. بهرحال بازیکنهایی که کم و بیش محبوبیت پیدا میکردند بین هوادارها و خوب بازی میکردند، یکجوری مثلا موی دماغ بعضیها از بازیکنها میشدند خیلی راحت حذف میشدند. این اتفاقی که امسال برای علی افتاد من اصلا از خودش هیچی نپرسیدم، ولی لحظه به لحظهاش را میدانستم که چه اتفاقی دارد برای علی میافتد. چون دقیقا این اتفاق برای خودم هم افتاده بود.
دویچهوله: یعنی منظور شما این است، خیلی شفاف به این مسئله اشاره میکنم، که آقای قلعهنویی دوست ندارد که یکی از بازیکنها بزرگ بشود و محبوب بشود و تا حدودی اعتماد بنفساش بالا برود و حرفی که در ذهنش هست را رک و راست بگویید؟
داود سیدعباسی: من منظورم آقای قلعهنویی نبود. ایشان مربی این تیم هستند و موفقیت این تیم را با بازیکنهای خیلی خوبشان میخواهند. منظور من شخص خاص آقای قلعهنویی نبود. اینجوری نیست. من میتوانم به اطرافیان آقای قلعهنویی اشاره کنم که خیلی راحت با یک سناریو از پیش طراحی شده ذهنیت آقای قلعهنویی را هم خراب میکنند. من حدود یکسال پیش آقای قلعهنویی را یکجایی دیدم، برای ملاقاتشان رفته بودم. آنجا من یکسری صحبتها کردم که اینهم ناخودآگاه اتفاق افتد و بعد دیدیم یکسری صحبتها هست که نه من از آنها خبر داشتم نه آقای قلعهنویی. آنجا بود که هم من، هم خود آقای قلعهنویی، تا حدودی فهمیدیم چه اتفاقی افتاده، ولی خوب بازهم امسال سر علی دایی آقای قلعهنویی میگویند گول خوردند، کلک خوردند.
دویچهوله: آقای سیدعباسی، در پایان این گفتگو شما چه پیامی برای تمام شنوندگان ما در داخل ایران، خارج ایران که دارند صدای شما را از اینترنت و رادیو میشنوند؟
داود سیدعباسی: من امیدوارم هرجا که هستند کنار خانوادههایشان روزگار خوبی را سپری کنند و برای تیم ملی کشورشان و برای تیم پرسپولیس هم دعا کنند.