پل پيوند فارسی و فرانسوی
۱۳۹۹ مرداد ۷, سهشنبهمیگفت: «حتما نباید شرایط گل و بلبل باشد كه آدم كار كند. باید آن شرایط مساعد را با تلاش و سرسختی ایجاد كرد».
مديا كاشيگر در سال ۱۳۳۵ در يزد زاده شد.
پدرش كه تبار آسوری داشت از پيشگامان نشر و پژوهش در رشته فيزيك بود.
شش ساله بود كه او را در پاريس به دبستان گذاشتند اما همزمان فارسی را هم آموخت.
۱۵ ساله بود كه يك داستان كودكان از فرانسه به فارسی ترجمه كرد.
۱۸ ساله بود كه به ايران بازگشت و در دانشگاه تهران معماری و سپس اقتصاد خواند ولی آنچنان شيفته ترجمه بود كه دانشگاه را رها كرد.
۲۱ ساله بود كه "زندگی و كار" اثر ولاديمير مایاكوفسكی را به فارسی گرداند و پس از آن ديگر فقط به كار ترجمه و نويسندگی پرداخت.
۲۲ ساله بود كه به عضویت حزب توده ایران در آمد، اما ديری نپاييد كه به ایدئولوژی پشت کرد و از هرگونه تشكيلات سیاسی فاصله گرفت:
«ایدئولوژی شعور كاذب است. یعنی شما فكر میكنید همه چیز را میفهمید و برای همه چیز فرمول دارید در حالی كه هيچ قضيهای در جهان وجود ندارد كه قابل فرمولبندی باشد».
او در درجه نخست يك مترجمی پركار بود که با نثری سلیس و روان بيش از ۲۰ اثر داستانی و شعری از ماياكوفسكي، يونسكو، ژان ژنه و فرناندو آرابال را به فارسی برگرداند:
«وقتی ترجمه میكنید، فرض اولتان این است كه اثر برای كسی است كه زبان نمیداند و خودش نمیتواند این دنیا و این اندیشه را كشف كند».
او جُنگ شعری با عنوان "سونات برفی" هم دارد اما گويی شعرهايش هم ترجمه يا برداشتی از سرودههای فرانسوی هستند:
"ابليس مُرد
اما مكافات باقی ماند
ميوه ممنوعه
طعم لبهايش را يافت".
او افزون بر نويسندگی و ترجمه برای تشويق همكاران جايزههای ادبی مانند "يلدا" را پديد آورد و در تهيه و تدارك جايزههای ادبی ديگر هم كوشا بود.
۴۷ ساله بود كه برای داستان بلندش "وقتی مينا از خواب بيدار شد"، جايزه شورای كتاب كودك را گرفت.
او در اين اثر با بيانی ساده و صميمی میرساند كه زندگی نابودی نيستی و پديدآورنده "جهان هستها" است و انسان میتواند جهان دلخواهش را خود بسازد گو اينكه در خيال:
«تو از سه چيزت استفاده كردی: از فكرت، از حواست و از احساست. در حقيقت همان راهی را رفتی كه دانشمندها میروند اما آنها برای اين كارها اسمهای سختی مثل مشاهده و تفكر و تجربه گذاشتهاند».
مديا كاشيگر در ۶۱ سالگی در تهران درگذشت.