پنتاگون و حس مأموریت الهی
۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۰, چهارشنبهدونالد رامسفلد از ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۷ و از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ وزیر دفاع ایالات متحدهی آمریکا بود. در دور اول وزارتش به جرالد فورد، خدمت کرده است، در دوم به جرج دبلیو بوش. مدت خدمت هیچ وزیر دفاعی در تاریخ آمریکا به طول وزارت او نمیرسد.
او مدافع و پیشبرندهی جنگ با عراق بوده است. برای رئیساش، جرج بوش، از وضعیت جبهه گزارش نوشته است. برخی از گزارشها منتشر شدهاند. آرایش جلد آنها گواه بارز این موضوع شناختهشده است که گروهی در واشنگتن به لشکرکشی به عراق به چشم یک مأموریت الهی مینگریستهاند.
بشارت دینی
بسیاری از جامعهشناسان بر پدیدهی دینگرایی در سی-چهل سالهی اخیر دست گذاشتهاند. دینگرایی تنها به کشورهای مسلمان محدود نمیشود، بلکه در کشورهای مسیحی نیز پدیدهی محسوسی است. "بنیادگرایی" نیز در همه جا دیده میشود، از جمله در آمریکا، از جمله در دستگاه دولتی واشنگتن در دوران جرج دبلیو بوش.
بوش سیاستهای جهانی خود را حاوی نوعی بشارت دینی میدانست. وزیر دفاعاش رامسفلد، که چندان متعصب نیست، به این موضوع توجه ویژهای داشت. تبشیریان، بنیادگرایان آمریکایی، مدافع پرشور خط مشیای بودند که آن رئیس و این مرئوس پیش میبردند.
سوزان نیمن، فیلسوف آمریکایی، که اکنون مدیر "انجمن اینشتاین" در پوتسدام است، در مقالهای که در آغاز دورهی دوم ریاست جمهوری بوش نوشته، این بیلان را از حضور سیاسی بنیادگرایان آمریکایی عرضه میکند: آنان سیاست داخلی خود را زیر پرچم دفاع از حریم خانواده پیش میبرند. در ایالت جورجیا کم مانده است چیزی چون "شریعت" را به جای قانون بگذارند. «نفوذ راستگرایان مسیحی در سیاست خارجی از این هم نگرانکنندهتر است. بنیادگرایان در دوران ریگان فشار میآوردند تا دولت از رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی و دیکتاتوریهای دست راستی در آمریکای مرکزی پشتیبانی کند؛ تأثیر آنان اما چندان نبود. آنان امروزه نیروی اصلی مخالفت با قراردادهای بینالمللیای چون پروتوکل کیوتو هستند و چیزی که کاملا مشخص است، در پشت سیاست خاورمیانهای آمریکا ایستادهاند.»
گزارشهای جنگیِ دینی
«ما همه گناهکاریم، اما من مسیح را به عنوان نجاتدهندهی خود پذیرفتهام.» این سخن جرج بوش پسر، فراموشنشدنی است و نیز اینکه پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ از «جنگ صلیبی» سخن گفت، جنگی که به صورت لشکرکشی به عراق انجام شد. گزارشهایی که رامسفلد به او از پیشرفت جنگ میداده است، با این تلقی از جنگ همخوانی داشته است.
بخشی از گزارشهای محرمانهی وزارت دفاع به دست روزنامهنگار آمریکایی، رابرت دراپر (Robert Draper) افتاده و او آنها را در مجلهی GQ (ویژه مد و عشرت برای مردان) منتشر کرده است.
گزارشها، مجلد اند. جالب، جلد آنهاست. عکسهای جنگی، سربازان دعاخوان و آیات "کتاب مقدس".
دروازهها را بگشایید!
یک مثال: گزارش ۸ آوریل ۲۰۰۳. آمریکاییان تازه وارد بغداد شدهاند. عکس روی جلد فوجی از سربازان آمریکایی را در حالت ورود به بغداد نشان میدهد؛ ورود از زیر یک طاق نصرت است، انگار که دروازهی شهر به روی آنان گشوده شده است. در کنار عکس این آیه از "کتاب مقدس" (اشعیا، ۲۶) نگاشته شده است: «دروازهها را بگشایید تا قوم عادل و با ایمان وارد شوند.»
مثال دیگر: ۱۷ مارس ۲۰۰۳، سه روز پیش از شروع جنگ. عکس روی جلد گزارش سه سرباز را در حال دعا کردن نشان میدهد. در کنار عکس این آیه (اشعیا، ۶) نقش بسته است: [آنگاه شنیدم که خداوند میفرمود: چه کسی را بفرستم تا پیغام ما را به این قوم برساند؟] «گفتم: خداوندا، من حاضرم، مرا بفرست.»
تسویهی حساب؟
در مقالهای چاپ شده در نشریهی GQ به مناسبت انتشار برخی از این عکسهای شمایلگونه، آمده است که ایدهی تزییین دینی جلد گزارشها از ژنرال گلن شافر (Glen Shaffer)، رئیس وقت سازمان امنیت مخفی پنتاگون بوده است. گروهی از همکاران مخالف این کار بودهاند، اما خط شافر پیش رفته است. ایدهی شافر را رامسفلد تأیید کرده است. به نوشتهی GQ، رامسفد بر آن بوده که نظر رئیس مذهبی خود، بوش را جلب کند. او به این هشدار توجه نکرده که انتشار این عکسها ممکن است مسلمانان را آزرده کند.
رامسفلد بسیار در جلب نظر بوش کوشید. اما زمانی که فضاحتهایی چون شکنجه در زندان "ابو غریب" افشا شد، ترجیح داد او مستعفی شود. اکنون در رسانهها در مورد اختلافهای آنها گزارشهایی منتشر میشود. آیا هدف آن است که همهی تقصیرها به گردن رامسفلد انداخته شود؟
"اشپیگل" در گزارشی در مورد عکسهای منتشر شده در GQ مینویسد که ماجرا اتفاقی نیست: «درگیریهای قدیم دست از سر افراد برنمیدارند. افراد تازه دست به کار شدهاند ببیند چه میخواهند از خود برای ثبت در تاریخ به ارث بگذارند. اینکه درست در چنین هنگامی گزارشهای مزین به آیات افشا میشوند، حساب و کتاب خود را دارد: این نخستین خروش بوشیها بر سر رامسفلدیهاست که سرانشان مشغول نوشتن زندگینامههای خود هستند.»
RN/BB