پوتین و انقلاب اکتبر؛ رویکرد متناسب نسبت به تاریخ؟
۱۳۹۶ آبان ۱۵, دوشنبه
"چنین انقلابی هرگز رخ نداده و از همان ابتدا دروغ بوده است"، این نظر میودراک زوریچ، گزارشگر دویچه وله در مسکو در تفسیری در باره انقلاب اکتبر است . او میگوید رهبری کنونی روسیه اکنون دروغی دیگر بر دروغ پیشین افزوده است.
تبلیغات
اوگوستین قدیس، از فیلسوفان و اندیشمندان مسیحیت در دوران باستان و اوایل قرون وسطی، نقل قولی دارد که میگوید: با حقیقت سقوط کردن بهتر از پیروزی با دروغ است. دروغ لنین درباره کمونیسم در پاییز سال ۱۹۱۷ پیروز شد. بر مبنای این برداشت دروغین قرار بود زندگی کشاورزان، کارگران و روشنفکران با پیروزی کمونیسم بهبود یابد.
اما به تدریج مشخص شد که همه این وعدهها بیمحتوا هستند و مارکسیسم - لنینیسم به "افیون تودهها" تبدیل شد. در روسیه رژیمی حاکم شد که در آن قتل، راهزنی و جنایات بیشمار دیگر به نام یک ایدئولوژی توجیه میشد.
رهبران کمونیست روسیه زندگی عادی نسلهای بسیاری انسانها را به تباهی کشاندند. آنها میلیونها نفر را کشتند و بزرگترین پیگرد مسیحیان در طول تاریخ سازماندهی کردند. انقلاب اکتبر فاجعهای بود که بر سراسر سدهی بیستم تاثیر گذاشت.
افسانهپردازی تاریخنگاران بلشویک
تاریخنگاران بلشویک فرصت زیادی داشتند تا انقلاب اکتبر را بیارایند. آنها به قیام تودههای مردم علیه دولت موقت اشاره کردند که بدین گونه هرگز رخ نداده بود. واقعیت این بود که شهروندان فرادست شهر سنت پترزبورگ، در هفتم ماه نوامبر ۱۹۱۷به تئاتری رفته بودند که در آن میودور شالجاپین خواننده اپرا آواز میخواند.
در همین روز برخی دیگر از شهروندان مقابل فروشگاههایی صف کشیده بودند که آرد یا قند را با قیمتهای بیش از حد میفروختند. مردم عادی روسیه در مرحله پایانی جنگ جهانی اول به زندگی فقیرانه خود ادامه میدادند. بیشتر آنها از جنگ خسته و از سیاست دلزده بودند و علاقهای به بلشویکها نداشتند.
اما در چنین شرایطی تروتسکی و لنین خواستار شدید قدرت بودند. در چنین شرایطی هیچکس از دولت موقت در این کشور حمایت نمیکرد و دمکراسی بیدفاع مانده بود. و به این ترتیب بود که فاجعه آغاز شد.
امروز این پرسش مطرح است که موضعگیری دولت کنونی روسیه نسبت به این فاجعه چیست؟ به نظر میرسد که کرملین در این رابطه ناتوان و دچار سردرگمی است و از خود رفتاری متناقض نشان میدهد. این امر اما شگفتیآور نیست، زیرا دستگاه قدرت در مسکو، در کییف یا مینسک هنوز هم تحت تاثیر دوران شوروی است.
رهبری کنونی روسیه از افرادی تشکیل شده است که در اتحاد جماهیر شوروی تربیت شده و با اسطوره و تبلیغات دروغین کمونیستها رشد کردهاند. متاسفانه امروز در روسیه دیگر مراجع اخلاقی چون الکساندر سولژنیتسین یا آندره ساخاروف وجود ندارند.
اخلاقگرایانی که بدون تعارف انقلابیون حرفهای لنین را، آن گونه که بودند معرفی کنند: افرادی متعصب، تبهکارانی انتقامجو، دزد و قاتل. امروز نه تنها چهره واقعی این افراد روشن نمیشود، بلکه روی اقدامات نابخردانهای که انجام دادند نیز سرپوش گذاشته میشود.
دروغی جدید صدسال پس از انقلاب اکتبر
قرار است در هفتم ماه نوامبر سال جاری میلادی (۲۰۱۷) در شهر سنت پترزبورگ مراسمی به مناسبت صدمین سالگرد انقلاب اکتبربرگزار شود. در این مراسم قرار است اشعاری از شاعران "سرخ" و همچنین شاعران (سفید) که به تزار روسیه وفادار بودند، خوانده شوند.
برنامه ریزان این مراسم میخواهند در پایان به این نتیجه برسند که در هر دوجبهه جنگ داخلی در روسیه با پنج میلیون قربانی "میهن پرستان" بسیاری فعالیت میکردند. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه، قرار است در این مراسم به عنوان بزرگترین آشتی دهنده مردم روسیه با دیدگاههای مختلف ظاهر شود.
انقلاب روسیه و پیامدهای آن؛ نمایشگاهی در موزه تاریخ آلمان
موزه تاریخ آلمان به مناسبت صدمین سال انقلاب روسیه نمایشگاه بزرگی را برگزار میکند. در این نمایشگاه تاریخ پیچیده سرنگونی حکومت تزارها و پیامدهای انقلاب برای کشورهای همسایه شرح داده میشود.
عکس: Staatliches Historisches Museum, Moskau
لنین و انقلاب در کانون نمایشگاه موزه تاریخ آلمان
مجسمه لنین نماد نیروی ایدئولوژیک انقلاب روسیه است که به سراسر جهان انتقال یافت. پایان دوره جنگ سرد موجب فرو ریختن سدهای ایدئولوژیک شد و امکان نگاهی بدون جبههگیری را به متن، پیامدهای مستقیم و تاثیرات درازمدت انقلاب اکتبر در داخل و خارج روسیه فراهم آورد.
عکس: DW/Julia Hitz
سقوط امپراتوری تزاری
پیشزمینه انقلاب فوریه ۱۹۱۷ و سرنگونی تزار روندی بود که طی آن شکافی عمیق میان حکومت و مردم ایجاد شده بود. زمانی رسید که کنترل قحطی و تظاهرات در پتروگراد از دست نیکلاس دوم خارج شد. در فوریه ۱۹۱۷ سربازان هم به فرمان سرکوب تظاهرات کارگران گوش ندادند. در پی آن حکومت تزار سرنگون شد. حکومت روسیه جمهوری شد و چند هفته پس از آن خانواده تزار رومانوف در تبعید به قتل رسید.
عکس: DW/Julia Hitz
بلشویکها قدرت را به دست میگیرند
پس از به دستگیری قدرت توسط بلشویکها در انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه دستخوش جنگ داخلی خونین میان "سفیدها" و "سرخها" شد. نوآوریهایی چون حکومت شورایی مبتنی بر اصول دمکراتیک و اعمال نظارت کارگران در کارخانهها نتوانستند در برابر جنگ داخلی مقاومت کنند. رهبر انقلاب، لنین، در سال ۱۹۲۴ در ضعف و بیماری درگذشت. امروزه کیش شخصیت لنین در بسیاری کشورها بس بحثبرانگیز است.
عکس: Deutsches Historisches Museum
سرکوب و حبس در اردوگاهها
بلشویکها برای تحقق اهدافشان دستگاه سرکوبگر عظیمی را به وجود آوردند که توسط "چکا"، پلیس سیاسی اتحاد جماهیر شوروی، هدایت میشد. از سال ۱۹۲۰ شبکهای سراسری از "اردوگاههای تربیتی و کار اجباری" ایجاد شد. لنین خود از اردوگاههای کار برای مخالفان سیاسی و "ضدانقلاب" سخن میگفت.
عکس: Staatliches Museum für Zeitgenössische Geschichte, Moskau
با خشونت تمام
در تمامی دوره جنگ داخلی، از جمله با تشکیل ارتش سرخ در سال ۱۹۱۸ (کلاه سربازان را در تصویر مشاهده میکنید)، خشونت حکمفرما بود. برآورد میشود که روسیه در فاصله سالهای ۱۹۱۷ و ۱۹۲۲ حدود ۱۳ میلیون نفر را از دست داد، در اثر کشمکشهای مسلحانه، بیماریهای واگیر، ترور، اعمال خشونت علیه گروههای سیاسی و اجتماعی خاص و قحطی گسترده پس از جنگ داخلی. نزدیک به دو میلیون نفر از روسیه به کشورهای دیگر مهاجرت کردند.
عکس: Staatliches Historisches Museum, Moskau
انترناسیونال کمونیستی
لنین رؤیای انقلابی جهانی را در سر داشت: از سال ۱۹۱۹ انقلابیون در انترناسیونال کمونیستی، اتحادی از احزاب کمونیستی، جمع شدند. این نقاشی اثر اتو گریبل، نقاش آلمانی و عضو حزب کمونیست آلمان، در سال ۱۹۲۹ کشیده شده و تصویری ایدآل از پرولتاریای جهانی را ترسیم میکند.
عکس: Deutsches Historisches Museum
تبلیغ روی ظروف چینی
انقلاب روسیه بر روی هنرهای گوناگون تأثیر گذاشت. هنرمندان ایدههای مختلفی را میآزمودند. گروههای بیشماری به وجود آمدند که با هم بر سر کسب برتری اجتماعی و زیباییشناختی رقابت میکردند. تا میانه دهه ۱۹۲۰ سبک آوانگارد ساختارگرایی (کانستراکتیویسم) بر معماری شوروی حاکم بود. تبلیغات سیاسی حتی روی ظروف چینی نقش میبستند. در ترسیم این تبلیغات هنرمندان معروفی چون واسیلی کادینسکی شرکت میجستند.
عکس: DW/Julia Hitz
ترسپراکنی مخالفان بولشویسم
در کنار کسانی که از انقلاب روسیه طرفداری میکردند یا مشغول آزمایشهای هنری بودند، کسانی هم بودند که با ترسپراکنی به انقلاب در حال گسترش در روسیه واکنش نشان میدادند. این پلاکارد در سال ۱۹۱۸ توسط یک گروه راست افراطی منتشر شده و نمونهای است از مبارزه خیابانی گروههای سیاسی در دوره جمهوری وایمار در آلمان. روی پلاکارد نوشته شده: بلشویسم جنگ، بیکاری و قحطی به همراه میآورد.
عکس: Deutsches Historisches Museum
سازمان کمک به کارگران در آلمان
سازمان جهانی کمک به کارگران در سال ۱۹۲۱ در آلمان به عنوان واکنش به درخواست کمک لنین تأسیس شد. در آن زمان مردم منطقه ولگا از قحطی رنج میبردند. سازمان کمک به کارگران در سال ۱۹۲۲ وارد عرصه فیلمسازی شد و از تولید فیلم در شوروی پشتیبانی کرد. بسیاری از روشنفکران از این سازمان حمایت میکردند، از جمله کته کولویتس که پلاکارد بالا با عنوان "به روسیه کمک کنید" را کشید.
عکس: Deutsches Historisches Museum
تأسیس اتحاد شوروی
در "بیانیه حقوق خلقهای روسیه" در سال ۱۹۱۷ حق خودمختاری – و نیز جدایی – به رسمیت شناخته شده بود. پس از انقلاب اکتبر چند دولت-ملت تشکیل شدند. اما پیروزی ارتش سرخ در سال ۱۹۲۲ بر بسیاری از حرکتهای استقلالطلبانه نقطه پایان نهاد.
عکس: Staatliches Museum für Zeitgenössische Geschichte, Moskau
عکس 101 | 10
به این ترتیب دولت روسیه به رهبری پوتین که در پی ثبات در کشور است، در نظر دارد دروغی دیگر را در ارتباط با انقلاب اکتبر بر دروغ پیشین خود استوار کند، زیرا نه لنین میهنپرست بود، نه تروتسکی و نه استالین.
مارتین لوتر، کشیش اصلاحطلب مسیحی که یکی از تأثیرگذارترین شخصیتها در تاریخ آیین مسیحیت و از پیشوایان نهضت اصلاحات پروتستانی بهشمار میرود، ۵۰۰ سال پیش در باره دروغ گفت که مثل گلولهای برفی است که هر چه بیشتر آن را بچرخانیم بزرگتر تبدیل میشود.
در چنین شرایطی باید گفت که تنها "خورشید حقیقت" است که میتواند "گلوله برفی کمونیسم" را ذوب کند. باید امیدوار بود که نسلهای بعدی در روسیه جرات پذیرفتن رخدادهای تاریخی را بیشتر از نسل کنونی داشته باشند.
و در چنین صورتی است که میتوان در روسیه رویکردی متناسب با رویدادهای وحشتناکی داشت که درست ۱۰۰ سال پیش رخ دادند.