پیشبینی جنگها به کمک ریاضیات
۱۳۸۹ تیر ۲۱, دوشنبهزمانی که نیل جانسون در دهه ۱۹۹۰ میلادی از خانواده همسرش در کلمبیا دیدار میکرد، این کشور درگیر جنگهای داخلی بود. این پژوهشگر فیزیک دانشگاه میامی، هر روز تعداد کشتهشدگان را در گزارشهای رادیویی دنبال میکرد.
جانسون میگوید:« ابتدا به نظر میرسید که این ارقام هیچ معنایی ندارند. اما این گزارشهای دردآور مرا به یاد تحقیقی در یکی از پروژههایم انداختند. در آن پروژه، من بالا و پایینهای بازارهای مالی را دنبال میکردم.»
نیل جانسون میگوید که برای محاسبه تغییرات بازارهای مالی، یک قانون ریاضی وجود دارد. او میگوید:«توجه من به این نکته جلب شد که آیا قانون یا رابطهای میان آمار قربانیان این خشونتها هم وجود دارد یا نه؟»
جانسون این رابطه را پیدا میکند. رابطهای که صحت آن در جنگهای داخلی کلمبیا، سپس در عراق، پرو، سنگال و حتی در افغانستان نیز صدق میکند. نیل جانسون اشاره میکند:«این جنگها، در نقاط مختلف جهان و فرهنگهایی کاملأ متفاوت از یکدیگر رخ دادند. اما در تمام آنها یک تصویر مشابه میبینیم: تصویر ریاضی جنگ»
کنش و واکنش"اتمهای اجتماعی"
نه تنها فیزیکدانان و ریاضیدانان، بلکه متخصصان کامپیوتر و حتی جامعهشناسان نیز وارد این مبحث شدند و در مورد فاکتورهای محرک جنگ تحقیق میکنند.
این پژوهشگران عوامل مختلف تنشزا را در جامعه بررسی میکنند. هر عامل مانند یکی از ملکولهای گاز است. این عوامل یا "اتمهای اجتماعی" درکنش و واکنش با سایر اجزا و فاکتورها هستند. کنش و واکنشهائی که در فیزیک جامعهشناسی تعریف میشوند.
پژوهشگران علوم طبیعی با در نظر گرفتن فاکتورهای مختلف اجتماعی به بررسی تاریخ پرداختند. به عنوان مثال سیستم مالیاتگیری در قرون وسطی یا رفتارهای مشخص اجتماعی زمان همهگیر شدن یک بیماری.
این فاکتورهایاجتماعی تعیین کننده عکسالعمل انسانها در شرایط اضطراب و بحران هستند. جانسون و همکاراشن امیدوارند که باتوجه به این فاکتورها، فورمولی جهانی برای جنگها پیدا کنند، ایدهای که توجه پنتاگون را هم جلب کرده است.
وزارت دفاع آمریکا در شاخه جدید "پژوهشدر درگیریها" سرمایهگذاری کرده است. اتحادیه اروپا نیز به سرمایهگذاری در این زمینه علاقمند است.
رابطه غافلگیرکننده تکرار و تعداد قربانیان جنگها
جانسون و همکارانش در آنالیز درگیریهای مختلف چندین نیروی محرکه مشخص کشف کردند. او میگوید:« حملههایی که قربانیان زیادی میگیرند با حملههای کمتلفات رابطه رقمی مشخصی دارند.»
چنین رابطهای را برای نخستین بار پژوهشگر زبانشناسی هاروارد،جورج زیپفت در سال ۱۹۳۰ کشف کرد. او متوجه شد که در زبان انگلیسی میزان استفاده از لغتی که بیش از همه كاربرد دارد دو برابر بیشتر از دومین لغت پرکاربرد و سه بار بیشتر از سومین لغت پرکاربرد است.
فیزیکدانان جامعهشناسی نیز چنین رابطهای را در عوامل مختلف اجتماعی مانند رابطه ثروتمندان و فقرا، میان مسیرهای طولانی و کوتاه یا به گفته جانسون در تمامی موقعیتها اجتماعی دیدهاند. درگیریهای اجتماعی هم از این قاعده مستثنی نیستند.
در سال ۱۹۴۸ ریاضیدان انگلیسی لویز فریریچاردسون کتابی منتشر کرد که رابطه غافلگیرکننده میان تکرار و تعداد قربانیان جنگها را شرح میداد. مقاله جانسون بر پایه این کتاب که در دسامبر ۲۰۰۹ در مجله تخصصی طبیعت چاپ شد، توجه پژوهشگران را به خود جلب کرد. در این مقاله به تحقیقات مشابهی اشاره شده است که نشان میدهد چنین رابطهای در حملههای تروریستی از سال ۱۹۶۸ تا کنون نیز صدق میکند.
این رابطه اما جدا از قوانین محرکهای نبرد است. لارس اریک سدرمن فیزیکدان و کارشناس علوم سیاسی دانشگاه زوریخ و آندرآس ویمر از دانشگاه کالیفرنیا جنگهای قومی در ۱۵۵ کشور جهان را از سال ۱۹۴۶ تا سال ۲۰۰۵ بررسی کردند.
وقتی هویت قومی مهمتر از هویت ملی است
این پژوهشگران میگویند، یکی از فاکتورهای بسیار مهم در بروز درگیرهای قومی درآمد سرانه افراد است. با توجه به این تحقیق این تصور که احتمال بروز جنگ در کشورهایی با اقلیتهای گوناگون بیشتر است، برداشت کاملأ درستی نیست.
تحقیقی که نتیجه آن در سال ۲۰۰۹ منتشر شد حاکی از آن است که بروز درگیریهای قومی، بیشتر وابسته به آن است که آیا اقلیتهای قومی در تصمیمگیریهای سیاسی دخالت داده میشوند یا نه.
در مورد هر ده درصد از جمعیت کل جامعه، که قدرتی در تصمیمگیرهای سیاسی کشور ندارد، ضریب خطر جنگداخلی یک دوازدهم افزایش مییابد.
صحت چنین قانونی در عراق زمان حکومت صدام یا در روآندا زمانی که توتسیس قدرت را در دست داشت صدق میکند. لارس اریک سدرمن میگوید:«البته فراموش نکنید که ما تنها در مورد احتمالات صحبت میکنیم.» اما چرا احتمال بروز جنگ داخلی به درآمد سرانه افراد در یک کشور ربط دارد؟ نقش منابع زیرزمینی، جمعیت یا ساختار دمکراسی منطقه چه میشود؟
برای یافتن پاسخ این پرسشها، پژوهشگرانی مانند جانسون و سدرمن مدلهای کامپیوتری مختلفی طراحی کردند. مهمترین فاکتور در این مدل، قانونپذیری کل جامعه است. فاکتور مهم دیگر، اهمیت هویت قومی نسبت به هویت ملی افراد یک جامعه است.
سیب نیوتن و فرمول ریاضی جنگ
با این حال، سدرمن اضافه میکند:«من به عنوان یک نظامی هرگز به بر اساس چنین مدلهایی تصمیم نمیگرفتم.» او اضافه میکند که صحت کامل یک فرمول فیزیک یا ریاضی در پیچیدگی کنشو واکنشهای مختلف اجتماعی، تقریبأ غیر ممکن است.
سدرمن در انتها اشاره میکند:«آن سیبی که روی سر نیوتن افتاد و موجب کشف قانون جاذبه شد، هنوز در فیزیک جامعه شناسی از درخت نیافتاده است.»