«چراغ سبز برای تکجنسیتی کردن رشتههای دانشگاهی»
۱۳۹۱ مرداد ۲۰, جمعه با مشخص شدن توقف پذیرش دختران در ۷۷ رشته دانشگاهی ایران در سال تحصیلی ۹۱، مسوولان وزارت علوم از خود سلب مسئولیت کرده و حذف دختران در این رشتههای دانشگاهی را تصمیم دانشگاهها عنوان میکنند.
سعید پیوندی کارشناس مسائل آموزشی و استاد جامعهشناسی در دانشگاه پاریس اما به دویچه وله میگوید وزارت علوم با نشان دادن چراغ سبز به دانشگاهها برای تکجنسیتی کردن رشتههای دانشگاهی مشغول آزمایش افکار عمومی است تا اگر جامعه و مخالفان تکجنسیتی کردن رشتههای دانشگاهی واکنش شدیدی نشان ندادند، این سیاست را در سطح عمومیتری پیاده کند.
بشنوید: گفتوگو با سعید پیوندی درباره نقش وزارت علوم در تکجنسیتی کردن رشتههای دانشگاهی
دویچه وله: وزارت علوم مسئولیت توقف پذیرش دختران در ۷۷ رشته دانشگاهی را قبول نمیکند. از طرفی رو سای برخی از این دانشگاهها نیز به مردانه بودن رشتههای حذف شده برای دختران همچون جغرافیا، تاریخ، فرشدستباف و... اشاره کردهاند. چه اتفاقی افتاده که مسئولان آموزشی جمهوری اسلامی دست به حذف گسترده دختران از تحصیل در برخی رشتههای دانشگاهی زدهاند؟
سعید پیوندی: در حال حاضر در ایران، دو سطح سیاست در چارچوب مسئله تفکیکسازی جنسیتی در دانشگاهها وجود دارد. سطح عمومی این سیاست توسط وزارت علوم مدیریت میشود. خط مشی این سطح عمومی این است که فضاهای آموزشی دخترانه و پسرانه شوند و به تدریج این سیاست تفکیک جنسیتی به رشتههای دانشگاه هم کشانده شود. منتهی تقسیم جنسیتی رشتههای دانشگاهی، هنوز سیاست رسمی وزارت علوم نیست.
سطح دوم سیاستگذاری در چارچوب مسئله تفکیکسازی جنسیتی، مربوط به خود دانشگاهها و موسسات آموزش عالی است. با توجه به توازن قوا در خود دانشگاه، ترکیب هیات علمیشان و نیز رئیس دانشگاه و نیروی دانشجویی درون دانشگاه و همچنین فشارهایی که در آن شهر و منطقه وجود دارد، دست به یکسری ابتکاراتی زدهاند که فراتر از تصمیم عمومی وزارت علوم است.
به همین خاطر است که مثلا در دانشگاه تهران تقریبا مسئله تفکیکجنسیتی وجود ندارد ولی در خیلی دانشگاههای دیگر تفکیکجنسیتی به سیاست رسمی آن دانشگاه تبدیل شده است. با وجود اینکه وزارت علوم از توقف پذیرش دختران در برخی رشتههای دانشگاهی از خود سلب مسئولیت میکند ولی چارچوب عمومی که وزارت علوم دراینباره تعیین کرده است، راه را برای تفسیرهای محلی از این سیاست باز کرده است.
یعنی با شناختی که از نظام آموزش عالی ایران دارید، فکر میکنید بدون هماهنگی با وزارت علوم و نهادهای دیگر، روئسای دانشگاهها امکان تکجنسیتی کردن بسیاری از رشتههای دانشگاهی را دارند؟
نه ندارند، اگر وزارت علوم چراغ سبز عمومی نشان نمیداد و آن چارچوب عمومی را تعیین نمیکرد، دانشگاهها به این سمت نمیرفتند. وزارت علوم در صورتی که میخواست، میتوانست موسسات آموزش عالی را مجبور کند که دست به چنین کارهایی نزنند.
وزارت علوم مشغول آزمایش کردن افکارعمومی جامعه و دانشگاهها است. به همین دلیل راه را برای دانشگاههایی که میخواستند چنین کاری بکنند باز کرده و به آنها چراغ سبز نشان داده است، دستکم مخالفت آشکار نکرده است. اگر این آزمایش از نظر آنها موفق بود، یعنی جامعه و مخالفان تکجنسیتی کردن رشتههای دانشگاهی، واکنش شدیدی نشان ندادند، آن وقت این سیاست را در سطح عمومیتری پیاده خواهد کرد.
تفکیکسازی جنسیتی در سال اول بیشتر به عنوان تفکیک فضاهای آموزشی درک شد. الان اما کمکم میبینیم که تفکیک جنسیتی در سطح دانشگاهها ابعاد بسیار وسیعتری پیدا کرده است که قبلا در مورد آن ابراز نگرانی میشد. یعنی تفکیک جنسیتی نهتنها جدا کردن دختران از پسران در فضاهای آموزشی است، بلکه به تدریج رشتههای دانشگاهی و دانشگاهها هم کمکم جنسیتی شد. دانشگاهها را هم به سمت نقشهایی که در جامعه برای زن و مرد قائلاند میبرند و این یا آن رشته را فقط مردانه یا فقط زنانه میکنند یا درصد بیشتری از پسران را نسبت به دختران در بعضی رشتهها میپذیرند.
این اتفاق در کوتاهمدت و بلندمدت چه تبعاتی خواهد داشت و چه تاثیری بر سطح علمی و نظام آموزش عالی ایران خواهد گذاشت؟
در کوتاهمدت شاهد یک بینظمی و آشفتگی خیلی جدی در آموزش عالی ایران خواهیم بود. برای اینکه امکانات آموزش عالی ایران در شرایط فعلی به هیج وجه اجازه نخواهد داد دست به چنین سیاستی بزنند. چون ۴ میلیون دانشجو به طور عمده در موسسات آموزش عالی هستند که دوجنسیتی هستند. بنابراین نه تفکیک جنسیتی به آنصورت ممکن است، نه اینکه همه رشتهها را تفکیک کنند.
بنابراین با آموزش عالیای روبهرو خواهیم بود که در آن چندین سیاست وجود دارد و آشفتگی بهوجود خواهد آمد. همینطور فضای دانشگاهها تحت تاثیر قرار خواهد گرفت، چون فشاری که درباره مسئله جنسیت روی دانشگاهها است، عملا به کاهش علاقه به دانشگاه و به کاهش علاقه به دانشجویان منجر خواهد شد.
سیاست فعلی نیمی از جامعه ایران را از نیم دیگر جامعه ایران تفکیک میکند، به این معنا که ما در هر لحظه فقط از ظرفیت نیمی از جامعه ایران در موسسات علمیمان استفاده میکنیم. این امر نه تنها از نظر نمادین ضربه مهلکی بر روابط زن و مرد و روابط بین انسانها در جامعه ما است بلکه در واقعیت هم می تواند به سطح و کیفیت نظام آموزشی ایران به شدت لطمه بزند.
ایران شاید تنها جامعهای در دنیا است که یک نوع تبعیض منفی نسبت به دختران در آن وجود دارد. در همه جای دنیا یک نوع تبعیض مثبت نسبت به دختران وجود دارد و به دختران اجازه میدهند تا مقابل پسرها و جامعه مردانه رشد بکنند. ولی چون در ده، پانزده سال گذشته در ایران زنها توانستهاند شایستگیهای زیادی نشان دهند و توانستهاند تقریبا همهجا در رقابت با پسرها برنده باشند، ایران تنها کشوری است که دولت آن، عملا سعی میکند با سیاست تفکیکجنسیتی جلوی رشد دختران را بگیرد.