چرا پوتین درباره پیروزی جو بایدن سکوت کرده است؟ • تفسیر
۱۳۹۹ آبان ۲۲, پنجشنبهولادیمیر پوتین سکوت کرده است. هیچ شتاب و عجلهای برای تبریک گفتن پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری حس نمیکند. دیمیتری پشکوف، سخنگوی کرملین مدعی است که علت سکوت پوتین برخاسته از تقاضای دونالد ترامپ درباره بازشماری آرا در برخی از ایالتها است. همه میدانیم که موضوع چیز دیگری است.
پوتین که هیچگاه حاضر نیست از خود ضعف نشان دهد، بر آن است تا به بایدن ثابت کند، بهرغم تحریمهای غرب و انزوای بینالمللی واهمهای از رهبر آینده "جهان آزاد" ندارد.
فراموش نباید کرد که بایدن پنجمین رئیس جمهور آمریکا است که ولادیمیر پوتین در دوره زمامداری خود با آنها سروکار داشته است. نخستینشان بیل کلینتون بود.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
افزون بر آن، در آن دورهای که جو بایدن معاونت باراک اوباما را برعهده داشت، پوتین بایدن را تجربه کرده بود و همین موضوع نوعی حس متناقض در او نسبت به رئیس جمهور جدید آمریکا پدید آورده است.
همچنین نباید از نظر دور داشت که بایدن رویکرد مثبت خود نسبت به دمیتری مدودف، رئیس جمهور آن زمان روسیه را پنهان نکرده و حتی ابراز امیدواری کرده بود که مدودف برای دوره بعدی نیز خود را نامزد کند.
حال آنکه همه میدانیم مدودف تنها پست ریاست جمهوری را برای پوتین حفظ کرده بود تا بار دیگر زمام امور را به دست او بسپارد. پوتین رویکرد مثبت بایدن به مدودف را ظاهرا نه فراموش کرده است و نه بخشیده است.
نگاهی تحقیرآمیز به دولت اوباما
از سوی دیگر باید توجه داشت که پوتین با دیده تحقیر به دولت اوباما-بایدن نگاه میکرده است. به باور پوتین دولت اوباما دولتی ضعیف و دستخوش تردید بوده است. ضعف دولت اوباما در قبال روسیه را میتوان در چند مورد مشاهده کرد.
به عنوان نمونه آنگاه که کنگره آمریکا در سال ۲۰۱۲ "قانون ماگینتسکی" را تصویب کرده و به علت نقض حقوق بشر از سوی دولت روسیه تحریمهایی علیه آن کشور پیش بینی کرده بود، دولت اوباما با تاخیر و حتی با مقاومت ورزیدن به تصویب این قانون تن داد. بر اساس آن قانون تحریمهایی برای صدور روادید علیه برخی از مسئولان روسیه پیشبینی شده بود.
مورد دیگر زمانی است که بشار اسد علیه مردم سوریه از سلاحهای شیمیایی استفاده کرده بود، بهرغم آنکه اوباما آن را "خط قرمز" سیاست دولت خود در قبال سوریه معرفی کرده بود. اوباما اما عملا اقدامی انجام نداد و نظارهگر بیعمل حمایت نیروی هوایی روسیه از دیکتاتور سوریه بود.
از آنها مهمتر، آنگاه که روسیه اقدام به الحاق کریمه کرد، اوباما از خود تعلل نشان داد و حتی از تجهیز نظامی ارتش اوکراین سر باز زد. ترامپ اما رویکرد دیگری را درباره این مسائل در پیش گرفت.
بدیهی است که حال پوتین منتظر است ببیند ایا دولت بایدن-هاریس نسخه سوم "تیم اوباما" است، یا اینکه رویکرد قاطعتری در قبال عملکرد دولت روسیه در پیش میگیرد. احتمالا انتظار پوتین برای فهمیدن پاسخ این پرسش خیلی طولانی نخواهد بود.
تیم بایدن قطعا به زودی با رهبری روسیه تماس خواهد گرفت. از جمله بر سر مذاکره پیرامون توافق جدیدی برای جایگزین کردن پیمان کاهش جنگافزار هستهای "استارت-۳" که در سال ۲۰۱۱ بین اوباما و مدودف امضا شده بود.
مسکو و واشنگتن این پیمان را برای یک سال دیگر تمدید کردهاند. دولت ترامپ اصرار دارد که چین نیز باید در این پیمان مشارکت کند. باید یادآور شد که چین در حاشیه توافق بین آمریکا و روسیه بر سر پیمان"استارت نو"، عملا به گسترش زرادخانه هستهای خود ادامه داده است.
ترامپ از پوتین درخواست کرده بود که "شریک استراتژیک" خود، شی جینپینگ را نیز برای مشارکت در این پیمان متقاعد سازد.
پرسش اینجاست که آیا بایدن نیز بر مشارکت چین در این پیمان اصرار خواهد ورزید؟ رویکرد بایدن در قبال چین به سادگی به پوتین نشان خواهد داد که آیا دولت جدید آمریکا نیز سیاست قاطع ترامپ درباره چین را ادامه خواهد داد یا نه.
بدیهی است که رویکرد آمریکا در قبال چین برای پوتین از اهمیت بسیاری برخوردار است. باید توجه داشت که در صحنه جهانی، همراهی و تعامل روسیه و چین روز به روز در حال افزایش است.
بلاروس، پروژه نورداستریم ۲ و ناوالنی
سیاست دولت بایدن در مورد سه موضوع دیگر نیز برای پوتین حائز اهمیت است: موضوع بلاروس، مسمومیت آلکسی ناوالنی و رویکرد کاخ سفید در قبال اروپا و به خصوص درباره آلمان.
آیا دولت جدید آمریکا بر فشار خود علیه رژیم لوکاشنکو خواهد افزود؟ در چنین حالتی پوتین متوجه خواهد شد که دولت آمریکا حاضر به پذیرش افزایش نفوذ و کنترل روسیه بر سرزمینهای دوران پسا شوروی به انضمام اوکراین نیست.
آیا جو بایدن سوءقصد به جان آلکسی ناوالنی، رهبر اپوزیسیون روسیه را محکوم خواهد کرد؟ یعنی پیروی از همان سیاستی که اتحادیه اروپا در ارتباط با این موضوع در پیش گرفته است؟
پوتین بر این باور است که دولت اوباما از معترضان در روسیه در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ حمایت کرده و این امید را در دل آنان ایجاد کرده بود که آمریکا مانع از بازگشت پوتین به کاخ کرملین خواهد شد.
رهبران کرملین همیشه نسبت به تلاشهای "تغییر رژیم" دولت آمریکا از خود حساسیت زیادی نشان میدهند. از این رو، اینکه جو بایدن چه موضعی درباره مسمومیت ناوالنی در پیش گیرد، برای پوتین بسیار مهم است.
اهمیت این موضوع از جمله به سیاست دولت جدید آمریکا در قبال پروژه "نورد استریم ۲" نیز مربوط میشود. دولت ترامپ با همراهی کنگره فشار زیادی به دولت آلمان و آنگلا مرکل، صدراعظم این کشور وارد کرده بود با این هدف که آلمان را وادار سازد، از اتمام خط لوله گاز چشم پوشی کند.
برای روسیه اجرای این پروژه همچون ابزاری است برای اعمال فشار اقتصادی بر اوکراین. به هر روی اجرای این پروژه باعث خواهد شد، اوکراین یکی از منابع مهم کسب در آمدهای مالی خود را از دست بدهد.
آیا مرکل در برابر بایدن کوتاه میآید؟
تا کنون آلمان در برابر فشارهای دولت ترامپ مقاومت کرده است. بسیاری از سیاستمداران اروپایی بر این باورند که آنگلا مرکل سهلتر میتواند با جو بایدن به توافق دست یابد تا با رئیس جمهور کنونی این کشور؛ رئیس جمهوری که در آلمان به شدت نامحبوب است.
در صورت صحت داشتن چنین موضوعی، این امر میتواند ضربهای جدی به پوتین باشد. اما پرسش اصلی اینجا است که آیا بایدن اصلا به موضوع احداث خط لوله انتقال گاز مربوط به پروژه "نورد استریم ۲" خواهد پرداخت یا اینکه دغدغههای دیگری دارد.
به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
پوتین برای دریافت پاسخ همه این پرسشها نباید مدت زیادی به انتظار بنشیند. پاسخ بسیاری از این پرسشها به محض شروع دوره زمامداری جو بایدن روشن خواهد شد.
البته نباید این احتمال را نیز از نظر دور داشت که شاید بایدن و تیم او چنان درگیر مسائل مربوط به سیاست داخلی آمریکا شوند و آنچنان درگیر مباحث ایدئولوژیک حزب دموکرات گردند که مجالی برای پرداختن به این پرسشها نیابند. و این همان سناریوی است که تحقق آن برای پوتین بهترین گزینه خواهد بود.
کنستانین اگرت