کارلوس کیروش، تمدید قرارداد یا پایان همکاری؟
۱۳۹۳ اردیبهشت ۵, جمعهبرای رسیدن به پاسخهایی دقیقتر، میتوان با طرح چند سوال، وضعیت مشابه تیم ملی ایران در دورههای گذشته را بازخوانی کرد:
۱- گذار ناگهانی از برنامههای سرمربی موفقی که هدایت تیم ملی را برعهده داشته، چگونه صورت پذیرفته؟
۲- وقتی او جدا شده، تیم ملی طی دوران بلاتکلیفیاش چه اندازه متحمل تنش و حاشیه شده؟
۳- با تشکیل کمیتههایی مانند کمیته فنی برای انتخاب سرمربی و همزمان، مذاکرات خبرساز با گزینههای داخلی و خارجی، چقدر زمان از دست رفته؟
۴- چه مدت سپری شده تا جانشینش بتواند فضایی آرام را برای خود مهیا کند؟
۵- تیم ملی موفقی که سرمربیاش رفته، در تورنمنت بعدی چه نتیجهای به جا گذاشته؟
اینکه بازی فینال جام جهانی تا آغاز جام ملتهای آسیا، کمتر از شش ماه فاصله دارد نیز ضمیمه سوال پنجم است.
باز هم مربی داخلی
اگر کیروش بداند قطعاً در ایران ماندگار نیست، در حساسترین برهه برای تیم ملی، ناخواسته بخشی از ذهن و تمرکزش معطوف مشتریان سرسختی خواهد شد که او را پس از جام جهانی برای تیمهای باشگاهی یا ملی خود میخواهند. تیمهایی که به تعبیر کنایی خود او درباره مذاکره برای انعقاد قرارداد، وقتی به رستوران دعوتش میکنند فهرست غذا را هم روی میز میگذارند.
از لیگ برتر انگلستان گرفته تا کشورهای حوزه خلیج فارس و تیم ملی آفریقای جنوبی، متقاضیان او منتظر پاسخ هستند. رئیس فدراسیون فوتبال میگوید: «تمدید قرارداد با کیروش ارزشش را دارد که دولت بودجهاش را تامین کند. هیات رئیسه تصویب کرده که کیروش سکان تیم ملی را چهار سال دیگر به دست بگیرد. هنوز نتوانستهایم محل تامین این مبلغ را مشخص کنیم و ممکن است ناچار شویم به سمت مربی دیگری برویم.»
به گفته کفاشیان زمانی که کیروش به ایران آمد، وزارت ورزش قول تامین بودجه را داده بود. وعدهای که تحقق نیافت. او تاکید میکند به محض تامین اعتبار، به سرعت تمدید خواهند کرد.
طبق تخمین فدراسیون، هزینه سالانه حضور کیروش و دستیارانش شامل کمک مربیان، مربی دروازهبانی و بدنساز، در سال ۱۵ میلیارد تومان خواهد شد. منتقدان کیروش چنین مبلغی را سنگین میدانند و خواهان جایگزینی سرمربی داخلی هستند. آنها حتی برای ارقام قبلی قرارداد کیروش هم از تعبیر کنایهآمیز "چمدان دلار" استفاده میکردند.
موافقان تداوم حضور سرمربی تیم ملی میگویند برخی مربیان داخلی که کارنامه شاخصی هم ندارند، با احتساب دستیاران، اگر منابع جنبیشان از فعالیت در فوتبال، یعنی درآمدهای پراکندهای که به اعتبار شهرت حضور در فوتبال کسب میکنند را با ارقام قراردادشان جمع بزنیم، حتی بیش از کیروش و دستیارانش به جیب میزنند.
تضاد دیدگاههای این دو گروه بالاست و شاید هرگز تفاهمی به دست نیاید. آنچه اهمیت دارد، زمانی است که به سرعت سپری میشود و بازیکنانی که نمیدانند فردای جام جهانی، سایه کدام سرمربی بالای سر تیم ملی خواهد بود.
اشکان دژآگه در این باره به ایسنا گفته: «برای بازیکنان تیم ملی خیلی مهم است که کیروش بماند. ما با او به جام جهانی رفتیم و این را نباید کسی فراموش کند. کیروش خیلی به ما کمک کرد. او برای من مربی بسیار خوبی است. برایم ماندن کیروش اهمیت زیادی دارد. با ماندن کیروش فوتبال ایران آینده روشنتری خواهد داشت.»
تیم ملی بدون حاشیه
بدنه تیم ملی در فاصله کمتر از دو ماه تا جام جهانی هیچ حاشیهای ندارد و این اتفاقی است بی سابقه. قبل از جام جهانی ۱۹۷۸ و بیست سال بعد برای جام ۹۸، سپس جام ۲۰۰۶، تیم ملی از چنین موهبتی بی بهره بود.
هواداران فوتبال، مثالهایی هم میتوانند بزنند از باشگاههایی منضبط که با حداقل حاشیه در عرصه مسابقات داخلی میدرخشیدند. اما برعکس، جو تیم ملی ملتهب بوده و پر تنش. موضوعی که حالا کاملاً برعکس است. از تمام آن حاشیههایی که در امتداد فصل، گریبان باشگاههای پر طرفدار یا کم طرفدار را رها نمیکند، کمترین اثری در تیم ملی نیست. حتی جدایی ناگهانی ستارهها هم فضای تیم ملی را به هم نریخته.
اما آیا ۵۰ روز آینده نیز بههمین منوال سپری خواهد شد؟ پاسخ به این پرسش، منوط به آگاهی از تصمیم وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال برای پایان همکاری یا تمدید قرارداد با کیروش است.
پیش از آغاز جام ملتهای ۲۰۱۱ آسیا، خبر امضای قرارداد افشین قطبی با باشگاه شیمیزو منتشر شد. وقتی بازیکنان تیم ملی اطمینان یافتند که قطبی دیگر در ایران نخواهد بود، تیم ملی با حجم شگفتانگیز حاشیهها از دور مسابقات جام ملتها کنار رفت.
بازتاب مصاحبه نکونام علیه قطبی، کمتر از انعکاس خبر حذف تیم ملی نبود! نکونام گفت: «کریمی را به این دلیل دعوت نکرد که برپایی اردوی تیم ملی در مجاورت گاوداری در اتریش را تایید کرده بود. به جای حرف فنی در بازی کره جنوبی آمد رختکن حرف بی تربیتی زد و رفت. به 10 ملیپوش قول ژاپن داده بود. یکی از ملیپوشان گفت قطبی من را روی نمیکت مینشاند ولی به من قول داده ببردم ژاپن».
اظهارات نکونام را برخی از بازیکنان نیز تایید کردند و حتی موارد دیگری هم به آن افزودند. خود او این موضوعات را تایید نکرد. پرسش اینجاست که اگر قطبی ماندنی بود یا دست کم اگر انتخاب تیم جدید او به پس از جام ملتها موکول میشد، آیا روزنامههای ورزشی، نصیبی از آن تیترهای جنجالی میبردند؟
نظیر همین اتفاق در جام جهانی ۲۰۰۶ رخ داد. بازیکنان از جدایی برانکو مطمئن بودند و نفراتی که در مجموعه تیم ملی با هم اختلاف داشتند، هرچه زمان جام نزدیکتر میشد از هم دورتر میشدند! بازیکنانی هم که خط میخوردند، با امید به بازی در جام ملتهای ۲۰۰۷، علیه سرمربی موضع میگرفتند و مصاحبه میکردند.
حالا وزارت ورزش ایران چنانچه رغبتی به تمدید همکاری با کیروش نداشته باشد، ناگزیر است رضایت سرمربی پیشین رئال مادرید را برای شش ماه جلب کند و قطع همکاری را تا اتمام جام ملتها به تعویق بیاندازد.
پس از جام ملتهای آسیا فرصتی معقول در اختیار فدراسیون فوتبال و سرمربی جدید تیم ملی خواهد بود تا تیم ملی را مهیای حضور در مسابقات مقدماتی جام جهانی۲۰۱۸ کنند.