کارگاه بینالمللی ترجمه ادبیات نمایشی
۱۳۸۸ خرداد ۱۵, جمعهچهاردهمین کارگاه بینالمللی ترجمه ادبیات نمایشی، روز شنبه، ۶ ژوئن، به کار خود پایان میدهد. این کارگاه که از ۱۵ مه آغاز و بیش از سه هفته ادامه خواهد داشت، از سوی موسسه بینالمللی تئاتر در برلین، با همکاری انیستیتو گوتهی آلمان و فستیوال تئاتر (Stücke 09)، در شهر مولهایم (روهر) برگزار شده است.
دعوتشدگان به کارگاه بینالمللی ترجمه، از کشورهای مختلف و از جمله ایران، در این برنامه حضور دارند. در این دوره، کارگاه ادبیات نمایشی در دو بخش برگزار شد. بخش اول به مدت دو هفته با حضور مترجمان حوزه ادبیات نمایشی از ایران، فنلاند، ژاپن، پرتقال، شیلی، لتونی، اسپانیا، روسیه، اندونزی، انگلستان، بلغارستان و صربستان و بخش دوم، با حضور ۱۱ مترجم از کشورهای اسپانیائی زبان ادامه یافت.
معرفی ادبیات نمایشی آلمان از طریق کارگاه ترجمه
هدف از برگزاری کارگاه بینالمللی ترجمه، پشتیبانی از آثار جدید در زمینه ادبیات نمایشی آلمان اعلام شده است. شرکتکنندگان، در کنار ترجمه آثار ادبیات معاصر، فرصتی خواهند داشت تا تعدادی از نمایشنامهها را نیز بر روی صحنه و در قالب فستیوال تئاتر مولهایم و یا در قالب برنامههای جنبی در سایر شهرها، نظیر کلن، دوسلدورف و بوخوم، مورد بررسی قرار دهند.
علاوه بر این، نشستهایی با حضور نویسندگان آثار ادبی و منتقدان تئاتر، برای درک بیشتر نمایشنامهها برگزار میشود که در جریان آن، شرکتکنندگان و مترجمان حاضر، به بحث و بررسی آثار به نمایش درآمده و همچنین در دست ترجمه میپردازند.
دومین حضور ایران در کارگاه ترجمه
از جمله دعوتشدگان به کارگاه بینالمللی ترجمه در مولهایم، نام محمود حسینیزاد، مترجم ادبیات معاصر آلمان از ایران به چشم میخورد. حسینیزاد، نماینده دومین حضور ایران در کارگاه بینالمللی ترجمه است که هر دو سال یکبار برگزار میشود. وی در ارتباط با آثار منتخب برای ترجمه در این دوره، به دویچه وله گفت: «سه نمایش از بین نمایشهای فستیوال انتخاب شده بود: رشنیتز (Reschnitz) نوشته الفریده یلینک (Elfriede Jelinek)، هم اینجا و هم اکنون (hier und jetzt)، نوشته رولاند شیمل فنیک (Roland Schimmelpfennig) و wohnen. unter Glas، نوشته اوالد پالمرتس هوفن (Ewald Palmetshofer).»
محمود حسینیزاد در ادامه، در ارتباط با نحوه کار و ویژگیهای کار گروهی در این کارگاه به دویچه وله میگوید: «نمایشنامهها خوانده میشد، بعد در جلسهها روی آنها از جنبههای مختلف، هم از نظر زبانی و هم از نظر درک مطلب بحث میشد. با دستاندرکارانش، مثل کارگردان و دراماتورگ نیز صحبت میشد. بعد سرپرست کارگاه که خودش مترجم آلمانی- فرانسه بود، بخشهایی را انتخاب میکرد و ما بطور انفرادی ترجمه میکردیم. بعد باز در جلسهها ترجمه و مشکلاتش را مورد بحث قرار میدادیم. هر مترجم دشواریهای متن یا درک خود را میگفت، راه حل میداد. تجربه جالب این بود که در جمع هر کس ترجمهاش را یک بار به زبان خودش بلند میخواند. گرچه کسی چیزی نمیفهمید، اما تجربه جمعی در اصلاح متن واقعا موثر بود. بعد هم در نهایت خود نمایشها را روی صحنه میدیدیم و با زبان صحنهای آن و نوعی که زبان به اجرا در میآید، آشنا می شدیم. خیلی از جملهها بود که شاید در متن مفهومی نداشت، حتی برای آلمانی زبانها، اما روی صحنه در واقع "رمزگشایی" میشد. همین جا هم بگویم که تئاتر زیاد رفتیم و دو سه نمایش عالی دیدیم. همین "رشنیتز" که کار تئاتر کامراشپیل مونیخ بود. بعد اجرای جدید از "آهنگ درخواستی" نوشته کروتز که در کلن اجرا میشد و یک اجرای بی نظیر از "قراردادهای مرد تاجر" اثر جدید یلینک در کلن.»
محمود حسینیزاد که ترجمه نمایشنامههایی از برتولت برشت، همانند تک پردهایها، بعل، در جنگل شهر و صدای طبل در شب را در کارنامه خود دارد، همکاری با مترجمان سرشناس ادبیات نمایشی را مثبت ارزیابی میکند و در ادامه به دویچه وله میگوید: «همکاری خیلی خوبی بود. شاید هم شانس ما بود که گروه، همکاری خیلی خوبی داشت. از طرف دیگر با سلیقهها و نظرهای مختلف آشنا میشدیم. با مشکلاتی که هر زبان برای بیان نوشتاری دارد. منظورم وقتی است که متن آلمانی را می خواهیم برگردانیم. مثلا زبانهایی هستند، مثل زبان خودمان که حرف تعریف ندارند، یا دستور زبان خیلی مقیدی ندارند.»
مترجم ادبیات معاصر آلمان، به نظرات سایر شرکتکنندگان در کارگاه بینالمللی ترجمه نسبت به بازتاب ادبیات آلمان در ایران نیز اشاره میکند و در همین ارتباط میگوید: «میدانید که من در این چند سال در ایران ادبیات جدید آلمانی زبان را با ترجمه هایم معرفی کردهام و این برایشان جالب بود که مثلا هنوز در خیلی از کشورها، نویسندگان شاخص ادبیات جدید آلمان شناخته شده نیستند، اما از اینکه ادبیات نمایشی جدید آلمان را در ایران معرفی نکردهایم و از اینکه تئاتر آلمان را هنوز با خاطر برشت و دورنمات و فریش می شناسیم، تعجب میکردند.»
محمود حسینیزاد، با توجه به آثار کار شده در قالب کارگاه بینالمللی ترجمه معقتد است، اگر قرار باشد نمایشنامه جدیدی را ترجمه کند، باید به قابل اجرا بودن آن در ایران نیز توجه داشته باشد. «باید چیزی را ترجمه کرد که به قول آلمانیها، برای کشوی میز نباشد. یعنی در این مورد خاص، نمایشی باشد که بعدا اجرا شود. آن سه نمایشنامه که گفتم در واقع به درد تئاتر ما نمیخورد. اما نزدیک ۱۲ نمایشنامه انتخاب کردهام که همه از نمایشنامهنویسان سرشناس امروز آلمان هستند و تا حدودی برای اجرا در ایران مناسباند. حتما چند تا از اینها را تر جمه می کنم. شاید همین امسال.»
علاوه بر آثار نام برده در حوزه ترجمه ادبیات نمایشی، از محمود حسینیزاد ترجمه "سیاهان" اثر ژان ژنه، "ارکستر زنان آشویتس" اثر آرتور میلر و "ویروس" نوشته آلبرت اوستر مایر، نیز به چاپ رسیده است.
نویسنده: کاوه بهرامی
تحريريه: شيرين جزايرى