کاهش وابستگی؛ استراتژی آینده آلمان در مناسبات با چین
۱۴۰۲ تیر ۲۲, پنجشنبه
دولت آلمان برای نخستین بار استراتژی خود در قبال چین را ارائه کرد. به گفته برخی محافل دولتی، کابینه شولتس سیاست خود را در نشستی در برلین به تصویب رساند. صدراعظم آلمان این استراتژی را چارچوب جدیدی برای همکاری توصیف کرد.
تبلیغات
اولاف شولتس، صدراعظم آلمان روز پنجشنبه ۱۳ ژوئیه (۲۲ تیر) در توییتی نوشت که چین شریک و رقیب این کشور است و خواهد ماند. او ضمن اشاره به ادامه همکاری اقتصادی و زیستمحیطی کشورش با چین بر اهمیت اتخاذ سیاستی مبتنی بر اجتناب از وابستگی در زمینههای حساس یا مناقشهبرانگیز به این کشور در آینده تاکید کرد.
در استراتژی جدید آلمان در مناسبات با چین این کشور به عنوان یک شریک، رقیب و رقیب ساختاری توصیف شده است. ایده اصلی استراتژی جدید آلمان کاهش وابستگی به چین با هدف کاهش ریسک اقتصادی بدون قطع ارتباط با این کشور است که بزرگترین شریک تجاری آلمان محسوب میشود، موضوعی که شولتس نیز در توییت خود به آن اشاره کرده است.
همزمان آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان که بارها از چین به خاطر نقض حقوق بشر انتقاد کرده، در مراسمی در موسسه تحقیقات درباره چین (Mercator) گفت، آن دسته از شرکتهای آلمانی که در چین فعالیت اقتصادی عمدهای دارند، باید در آینده ریسکهای مالی بیشتری را متحمل شوند.
استراتژی جدید آلمان در مناسبات با چین هیچ اهرم قانونی ندارد، اما قرار است به عنوان راهنمای روابط با پکن عمل کند. سند این استراتژی به طور مشترک توسط همه وزارتخانهها و تحت نظارت صدراعظم و وزارت خارجه تهیه شده است. احزاب حاضر در دولت ائتلافی آلمان توافق کردهاند که روابط با چین را بر پایه جدیدی استوار کنند.
وابستگی اقتصادی آلمان به چین مورد انتقاد بسیاری محافل سیاسی و اقتصادی این کشور است و در این زمینه بارها با اشاره به پیامدهای وابستگی این کشور به روسیه در زمینه انرژی هشدار داده شده است.
نشریه اشپیگل در گزارشی پیرامون استراتژی دولت آلمان در قبال چین نوشته، این که روابط با چین چگونه باید در آینده تنظیم شود، مدتهاست که موضوع بحث در دولت فدرال بوده است. استراتژی "ریسکزدایی" در مناسبات با چین چند ماه پیش توسط اورزولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا طرح شد.
سند یاد شده توصیه میکند که "تحولات، ارقام و ریسکهای مرتبط با چین در چارچوب فرآیندهای مدیریت ریسک موجود در نظر گرفته شوند."
بنا بر گزارش، هرچه چین از "قوانین و هنجارهای بینالمللی" بیشتر فاصله بگیرد، وابستگی صنایع یا شرکتها به بازار چین نیز میتواند بیشتر مشکلساز شود. در عین حال، بازار چین برای بسیاری از شرکتها از اهمیت بالایی برخوردار است.
همهگیری کرونا وابستگیها در بسیاری زمینهها به چین را آشکار کرد، از جمله در فناوری پزشکی و داروسازی و بسیاری زمینههای دیگر.
در سپتامبر سال گذشته روبرت هابک، وزیر اقتصاد آلمان به رویترز گفته بود که صنعت صادراتی آلمان بهشدت به بازار فروش چین وابسته است و به همین خاطر کشورش در حال بررسی کاهش این وابستگی است.
او هشدار داده بود که چین میخواهد زیرساختهای استراتژیک در اروپا را به عنوان بخشی از طرح موسوم به "راه جدید ابریشم" خریداری و آن را به محملی برای اعمال نفوذ خود در اروپا بدل کند.
رد پای اژدهای سرخ در اقتصاد جهان به روایت تصویر
امضای توافقنامه راهبردی ایران و چین واکنشهای بسیاری برانگیخت. ایران در عین حال بخش بسیار کوچکی از سرمایهگذاری هنگفت چین در دو دهه اخیر را جذب کرده است. حجم سرمایهگذاری چین چقدر و در کدام کشورها بوده است؟
چین بر اساس دادههای "موسسه امریکن اینترپرایز"، فقط ظرف ۱۵ سال گذشته، ۲ تریلیون و ۱۰۰ میلیارد دلار در همه کشورها سرمایه گذاری کرده است؛ از کشورهای ثروتمند مثل سوئیس و آمریکا گرفته تا کشورهای آفریقایی مانند کنگو.
عکس: picture-alliance/dpa/K.-J. Hildenbrand
سهم ایران از این حجم سرمایهگذاری چین فقط ۵۶/ ۲۶ میلیارد دلار بوده که میزان آن در هر دوره پنج ساله تغییر نکرده است؛ یعنی تحریم بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۰ تاثیر چندانی بر کاهش یا افزایش سرمایهگذاری چین در ایران نداشته است. (عکس: کارگران چینی در پروژه آزادراه تهران-شمال)
عکس: farsnews.com
بحران اقتصادی جهانی که سال ۲۰۰۸ شروع شد، فرصت مناسبی برای چین بود تا با عرضه وامهای کلان، جای پایی در کشورهای جهان، حتی در کشورهای اروپایی باز کند.
عکس: picture-alliance/dpa
چین در سال ۲۰۱۳ طرح بلندپروازانه خود یعنی "راه ابریشم جدید" را کلید زد. این پروژه دو هدف اساسی دارد: ۱) افزایش تولید با مواد خام ارزان و انرژی ارزان ۲) انتقال مواد خام و فروش کالای چینی از طریق گسترش راهها، بندرها، فرودگاهها و خطوط راه آهن.
بنا بر دادههای "مرکز مطالعات استراتژیک بینالمللی" (CSIS) چین تنها طی شش سال (۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹) حدود ۶۲ میلیارد دلار در بخش راه آهن ۳۴ کشور سرمایهگذاری کرده است. حضور فعال اقتصادی چین در واقع به معنای گسترش نفوذ سیاسی این کشور هم هست. (عکس: شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در سال ۲۰۱۴ در کنار همتای ونزوئلایی خود، نیکلاس مادورو در کاراکاس)
عکس: AFP/Getty Images/L. Ramirez
تصویری از خط آهن باری-مسافری بنگوئلا در آنگولا. این خط از شهر لبیتو در آنگولا شروع و در شهر تنکه در جمهوری دموکراتیک کنگو به پایان میرسد. این خط آهن در آنگولا با سرمایهگذاری چین احیا شد.
عکس: DW/N. Sul D'Angola
آفریقا با گسترش سریع شهرنشینی روبرو است. حتی کارشناسان میگویند که انقلاب چهارم صنعتی در آفریقا رخ میدهد. این در حالی است که زیرساختهای کافی برای تحقق این تحول هنوز وجود ندارد. چین و هند از این خلا استفاده میکنند. (عکس: سرمایهگذاری چین در بخش شیلات موزامبیک)
عکس: DW/S. Lutxeque
به نوشته مجله فوربس، چین بزرگترین شریک تجاری آفریقا است و حجم سالانه تبادلات دو طرف به ۲۰۰ میلیارد دلار میرسد. بر این اساس، بیش از ۱۰۰ هزار شرکت چینی در آفریقا فعالند. بنا بر دادههای بخش تحقیقات تجارت چین – آفریقا در دانشگاه جان هاپکینز، بیشترین صادارات از آفریقا به چین در سال ۲۰۱۹ به ترتیب از کشورهای آنگولا، آفریقای جنوبی و جمهوری کنگو صورت گرفته است.
عکس: picture-alliance/Photoshot/Zhang Gaiping
مجله فوربس نوشته است که آفریقا ۲۰ درصد کتان مورد نیاز چین را تامین میکند. آفریقا نصف ذخایر منیزیم جهان را هم دارد که در صنعت فولاد به کار میرود و جمهوری دموکراتیک کنگو به تنهایی نصف ذخایر تلق جهان را در اختیار دارد. آفریقا همچنان ذخایر قابل توجه کولتان دارد که مورد نیاز صنعت الکترونیک است. چین به همه این منابع نیاز دارد. (عکس: معدن کبالت در جمهوری دموکراتیک کنگو)
عکس: Getty Images/AFP/F. Scoppa
دَن روخِفِن، پژوهشگر هلندی و بنیانگذار مؤسسه معماری "MORE" است. او تألیفات متعددی از جمله در زمینه گسترش شهرنشینی در آفریقا دارد. به گفته او، «در آفریقا هیچ پروژه ساختمانی بلندتر از ۳ طبقه و هیچ راهی طولانی تر از ۳ کیلومتر وجود ندارد که در دست چینیها نباشد.» (عکس: کارگر چینی و محلی در کارگاه ساخت یک اتوبان در اوگاندا)
عکس: Imago
اما در ایران چه اتفاقی خواهد افتاد؟
جزئیات توافق راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین منتشر نشده است. روزنامه "نیویورک تایمز" پیش از این نوشته بود که طرح این توافقنامه را رئیسجمهور چین پنج سال پیش (۲۰۱۶) پیشنهاد کرده بوده است. پیشنویس این توافقنامه ۴ تیرماه ۱۳۹۹ در پکن به امضا رسید. دو هفته بعد، روزنامه نیویورک تایمز به جزئیات این پیشنویس ۱۸ صفحهای دست یافت و آن را منتشر کرد.
عکس: ana.press
"نفت در برابر سرمایهگذاری"
به نوشته وبسایت اقتصادی "بلومبرگ"، چین در چارچوب این توافق «۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری میکند و در مقابل از ایران با تخفیف زیاد و بهطور مداوم نفت میخرد». چین دقیقا مشابه همین استراتژی را در قاره آفریقا در پیش گرفته است. چین در مقابل بازسازی زیرساختها، حدود یکسوم نفت مورد نیاز خود را از کشورهای آفریقایی وارد میکند.
عکس: Mana Neystani
اگر موضوع "سرمایهگذاری در برابر نفت ارزانقیمت" درست باشد، پکن بخشی از سرمایهگذاری خود را از طریق اختلاف قیمت نفت ارزان جبران میکند. سود حاصل از سرمایهگذاری نیز بخش دیگری از هزینهها را تأمین میکند. گسترش حوزه نفوذ چین در منطقه را هم میتوان به سود اقتصادی افزود. توافقنامه ۲۵ ساله با چین کدام منافع ایران را تأمین میکند و چقدر برای ایران از نظر اقتصادی به صرفه است؟