کریم مجتهدی، "چهره ماندگار فلسفه ایران" درگذشت
۱۴۰۲ دی ۲۵, دوشنبهکریم مجتهدی را استادی میشناسند که نقشی پررنگ در آموزش فلسفه در دانشگاههای ایران داشته است. آثار پرشماری در این حوزه نگاشت و ترجمه و تدریس کرد.
در خانوادهای کتابخوان در ۱۳۰۹ در تبریز متولد شد و از کلاس پنجم ابتدایی به همراه خانواده به تهران نقل مکان کرد. در دبیرستانهای فیروز بهرام و کالج البرز تحصیلات متوسطه خود را گذراند و سپس در ۱۶ سالگی برای تحصیل در رشته فلسفه عازم فرانسه شد.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
کریم مجتهدی دوره های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری خود را در دانشگاه سوربن فرانسه گذراند. او پایاننامه کارشناسی ارشد خود را زیر نظر ژان وال، یکی از بزرگترین فلاسفه قرن بیستم، با عنوان "بررسی تحلیل استعلایی کانت" گذراند و رساله دکترای خود را با مشاورهٔ هانری کربن نگاشت.
مجتهدی در مصاحبهای در مورد مقایسه نظام آموزشی فرانسه و ایران و پذیرش دانشجو در حوزه فلسفه گفته است که نظام آموزشی ایران «به کار اعتبار نمیدهد، به شخص اعتبار میدهد؛ و دانشجوی ما خودش به خودش متکی نیست، مثلا نمیگوید که فلسفه چیست و نمیداند که چقدر مهم است. در نهایت فکر است که جامعه را اداره میکند و به همین خاطر تفکر درست خیلی مهم است. حتی تفکری که نمیماند، لحظه را جلو میبرد. فلسفه کارش این است.»
بیشتر بخوانید: زادروز زکریای رازی، روز فیلسوف یا داروساز؟
از نظر او: «فلسفه فعل است. فعلی است که باید در فرهنگ ایجاد شود و میشود. بچه ما که اینها را نمیداند و آگاه نیست که برای چه درس میخواند. هر کسی در اینجا که درس خوانده خواسته مدرک بگیرد.»
مجتهدی در حوزه تخصصی خود که فلسفه کانت است میگوید: «من بیش از هر کسی از کانت یاد گرفتم. هنوز همچنین است. البته با کانت موافق نیستم. کانت تا حدودی کهنه شده است. کانت با فیزیک نیوتن معنا پیدا میکند و وقتی اصول فیزیک نیوتن بهم میخورد، فلسفه کانت هم دیگر معنا پیدا نمیکند. ولی روش کانت و استفادهای که از فلسفه میکند، یعنی روش استعلایی به نظر من حتی الان بسیار بسیار روشنگر و اصلا فوقالعاده است. منظورم روش اوست نه حرفهایش و از حیث نظری نه از منظر اخلاقی و هنری. اخلاق کانت چیز دیگری است. من در ایران با این فکر روبهرو شده بودم که علوم جدید همه مسائل را حل کرده است. حتی الان چنین است و تا چیزی میگوییم میگویند علمی نیست یا علمی هست. حتی ممکن است شخصی که این سخن رامی گوید، نداند که علم چیست و فقط اسم علم برایش کلید معماست یعنی تصور میکند که با علم همهچیز حل میشود. اما بپرسید علم چیست؟ نمیداند. من با کانت فهمیدم که علم خیلی مهم است، اما باید شرایط ماتقدم آن را شناخت.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
این استاد فلسفه میگوید "مصرف فلسفه در وهله نخست در آموزش است" و آموختن هدف فلسفه است. او به آخرین کتاب خود تحت عنوان "فیلسوف دانشجو است" ارجاع میدهد: «فاجعه ما این است که دانشجو نیستیم، جوینده نیستیم. ممکن است ما هایدگر و سارتر و افلاطون و اقلیدس را هم بگوییم، اما جوینده نیستیم. مشکل ما این است.»
مجتهدی که میخواست رساله خود را درباره "تحلیل استعلایی کانت" بنویسد، به توصیه و تأکید استاد سرشناس خود "ژان وال" زبان آلمانی خواند که به او گفته بود، "تمام ریزهکاریهای اندیشه کانت، با زبان اصلی قابل فهم است".
پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد مجتهدی در سال ۱۳۳۸ به ایران بازگشت و در دانشسرا به تدریس فلسفه مشغول شد و برای اخذ دکترا بار دیگر راهی فرانسه رفت. او مشورتهای هانری کربن را برای نوشتن رساله دکترای خود در زمینه افضلالدین کاشانی و مقایسه او با فلاسفه باطنی غربی جویا شد. این رابطه به یک دوستی انجامید.
"غربزدگی نه، اما فلسفه غرب را باید شناخت"
مجتهدی در ارتباط با بحث "دائرةالمعارف بزرگ اسلامی" در مورد نظرات جلال آلاحمد و غربزدگی او میگوید: «غربزدگی هست و باید با آن مبارزه شود، اما غرب را باید شناخت.»
او میافزاید: «الان گاهی فلسفه به ما صدمه میزند. این همه لغت خارجی را وارد فارسی میکند. الان کسی که فلسفه میخواند، ٢٠ یا ٣٠ لغت انگلیسی و فرانسه میداند و خودش را متخصص میداند. غیر از آن چیزی نیست. کلماتی مثل "پست مدرن"، "سوژه"، "ابژه"، "پروبلماتیک" و... من با کاربرد این کلمات مخالف هستم.»
بیشتر بخوانید: آرامش دوستدار و الزام پالایش فرهنگ از "آلایندههای امتی"
مجتهدی از اهمیت شناخت تاریخ فلسفه میگوید: «تاریخ فلسفه حیات فلسفه است، به جای آنکه ممات فلسفه باشد. فلسفه تا حرکت نکند زنده نیست. فلسفه در تاریخش حرکت میکند و به همین خاطر زنده است. فلسفه نوعی گسترش و افزایش است. اگر قرار باشد با اصول عقلی مثل اشیا رفتار کنیم، پیشرفتی حاصل نمیشود. در همان حرکت است که پیشرفت حاصل میشود و به همین خاطر تاریخ فلسفه است که خواندنی است. البته نه سبکی که ما در ایران میخوانیم. ما وقتی میگوییم امری در تاریخ قرار گرفته، یعنی منتفی شده و از دست رفته است. در فلسفه بر عکس است، یعنی وقتی در فلسفه میگوییم امری در سیر زمان قرار گرفته یعنی زندگی میکند. اگر حرکت زندگی قطع شود، مردهایم.»
بیشتر بخوانید: بتسازی و بتشکنی؛ نتیجه تعریف "انسان ایرانی"
آثار پرشماری از سوی این استاد پیشکوت رشته فلسفه در ایران منتشر شده که میتوان به کتابهای زیرین اشاره کرد: «فلسفه نقادی کانت»، «فلسفه در قرون وسطی»، «فلسفه تاریخ»، «دکارت و فلسفه او»، «پدیدارشناسی روح بر حسب نظر هگل»، «دونس اسکوتوس و کانت به روایت هیدگر»، «سیدجمالالدین اسدآبادی و تفکر جدید»، «فلسفه و تجدد»، «نگاهی به فلسفههای جدید و معاصر در جهان غرب» (مجموعه مقالات)، «درباره هگل و فلسفه او» (مجموعه مقالات)، «فلسفه و فرهنگ»، «داستایفسکی: آثار و افکار»، «افکار کانت»، «آشنایی ایرانیان با فلسفههای جدید غرب»، «مقدمه بر المشاعر صدرالمتألهین شیرازی، ملاصدرا» (ترجمه)، «فلسفه و غرب» (مجموعه مقالات)، «فلسفه در آلمان»، «چند بحث کوتاه فلسفی»، «مدارس و دانشگاههای اسلامی و غربی در قرون وسطی»، «افکار هگل»، «لایبنیتس و مفسران فلسفه او»، «فلسفه در دوره تجدید حیات فرهنگی غرب»، «سهروردی و افکار او» (تأملی در منابع فلسفه اشراق)، «افلاطونیان متأخر» (از ادریوس تا ویکتور کوزن)، «منطق از نظرگاه هگل» و «فیلسوف دانشجو است».
کریم مجتهدی در ۲۵ دیماه ۱۴۰۲ در سن ۹۳ سالگی در تهران درگذشت.