روزنامه Frankfurter Neue Presse در مورد كشته و مجروح شدن تعدادى از سربازان ارتش آلمان كه سرگرم انجام ماموريت در افغانستان بودند از جمله نوشته است:

امن دانستن شمال افغانستان، جائى كه سربازان ارتش آلمان عمدتاً مستقر هستند، تصور باطلى بود. پذيرفتن اين كه تروريست ها، بين آلمانى ها و آمريكائى ها تفاوت مى گذارند، آلمانى ها ى خوب كه با جديت سرگرم بازسازى افغانستان اند و آمريكائى هائى بد كه ظاهراً در عمليات جنگى، با تمسخر به كشته شدن غير نظاميان تن مى دهند نيز، ساده لوحانه بود. سربازان آلمانى درست به خاطر آن كه با سربازان آمريكائى يا انگليسى تفاوت دارند و تلاش مى كنند براى جلب اعتماد مردم به آن ها نزديك شوند، بيشتر در معرض سوء قصد قرار مى گيرند و كمتر مى توان از آن ها محافظت كرد.

روزنامه Hamburger Abendblatt در اين مورد از جمله نوشته است:

بر قرارى وضعيتِ عراق در افغانستان، روندى نيست كه يك شبه در منطقه هندوكش به وجود آمده باشد. اين سرزمين از نظر قومى، تكه تكه از نظر مذهبى، قطب بندى شده و از نظر سياسى فلج است. و طالبان، اين اسلام گرايان عهد حجر، باز گشت بى نظير خود را تجربه مى كنند. دادن اين تصور به سربازان آلمانى مستقر در كندوز كه ماموريت غير نظامى آن ها براى بازسازى افغانستان خطر سوء قصد به جان شان را كمتر مى كند، بى مبالاتى محض بود. كسانى نظير طالبان كه زنان و كودكان را به قتل مى رسانند، بين مددكاران غير نظامى آلمانى و نظاميان آمريكائى و انگليسى كه سرگرم جنگ اند، فرق نمى گذارند. از نظر آن ها تفاوت نمى كند كه فرستادن هواپيماى تجسسى تورنادو اين ماموريت را تغير مى دهد يا نه. آن ها، در گير اوهام خود، همه " كفار" را مى كشند.

روزنامه Mitteldeutsche Zeitung در اين مورد مي نويسد:

ماموريت در افغانستان اما، همچنين نشان داد كه اين كشور بيش از آن در بند سنت است كه اجازه دهد دمكراسى، مطابق الگوى غرب در آن جا پا بگيرد. به اين موضوع بايستى در پائيز آينده و به هنگام بحث در مورد تمديد مدت ماموريت آلمان در افغانستان، توجه كافى شود. تازه در آن هنگام وقت آن مى رسد كه به اين رويداد برخورد انتقادى كرد و از آن درس گرفت. كسانى كه در صدد ند اين بحث را پيش از موعد مطرح كنند، به بازده سربازان در محل كم بهاء مى دهند.

روزنامه Thüringischen Landeszeitung در مورد كشته شدن سربازان آلمانى در شمال افغانستان مى نويسد:

آن ها با مردم راحت برخورد مى كردند، خود را پشت سيم خاردار و ديوارهاى اردوگاه خود پنهان نمى كردند. همين رفتار نيز موجب اعتبار و ارزش‌ بسيار آن ها بين مردم شده بود و شايد هم به همين علت هدف سوء قصد طالبان قرار گرفتند. استراتژى كنونى پيمان دفاعى آتلانتيك شمالى ­ ناتو به ويژه در جنوب افغانستان شكست خورد ه است. درگيرى ها روز به روز شديدتر مى شود. افغانستان را نمى توان در حال حاضر به حال خود رها كرد. اما كار ارتش آلمان مى تواند براى ديگران سر مشق بشود: ( با اين معنا كه) بايد دل مردم را به دست آورد. نظاميان بايد از بازسازى مراكز غير نظامى حمايت كنند. اما از چنين برخوردى در بخش هاى وسيعى از آن كشور كمتر نشانى مى توان ديد.

روزنامه Der neue Tag در اين مورد مى نويسد:

سوء قصد انتحارى به جان سربازان آلمانى در كندوز، به تلخى نشان داد كه راه گريز از جنگ در افغانستان وجود ندارد. بر خلاف تصور برخى، هرگز غير از اين نبوده، حتى در شمال آن كشور كه منطقه امن محسوب مى شود. نظاميان زن و مرد از ميان افراد ارتش آلمان از ۵ سال پيش به هندوكش اعزام مى شوند و جان خود را هر روز در آن جا به خطر مى اندازند.