کنسرت حسین علیزاده و علیرضا قربانی در فیلارمونی کلن
۱۳۹۴ آبان ۱۱, دوشنبهگروه "هم آوایان" متشکل از حسین علیزاده، علیرضا قربانی، سیامک جهانگیری، علی بوستان و صبا علیزاده (فرزند حسین علیزاده) و گروه "ضربانگ" متشکل از بهنام سامانی، پژمان حدادی، رضا سامانی و جاوید افسری راد شامگاه روز یکشنبه (۱۰ آبان/اول نوامبر) در سالن صاحبنام و بینالمللی "فیلارمونی" شهر کلن آلمان قطعاتی را در راست پنجگاه، چهارگاه و همایون برای علاقهمندان موسیقی سنتی ایران اجرا کردند.
مجموعه فیلارمونی شهر کلن از معتبرترین نهادهای موسیقایی دنیاست و تاکنون در کنار حسین علیزاده بسیاری از گروهها و هنرمندان برجسته موسیقی سنتی ایران چون محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و کیهان کلهر در آن به ارائه هنر پرداختهاند.
حسین علیزاده ردیفدان، آهنگساز، پژوهشگر و نوازنده تار و سهتار است. او در آستانه انقلاب به همراه محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان عضو کانون چاووش بود و تاکنون آثار جاودانهای در موسیقی ایران به ثبت رسانده است.
از جمله آثار فراموش نشدنی او میتوان از نی نوا، ترکمن، به تماشای آبهای سپید یاد کرد. موسیقیهای فیلم حسین علیزاده نیز چون "گبه"، "زشتوزیبا" و "آواز گنجشکها" جوایز بسیاری را به خود اختصاص دادهاند.
علیزاده آلمان را خوب میشناسد و چندین سال در این کشور زندگی و فعالیت کرده است. او با تالار فیلارمونی شهر کلن نیز آشناست و تاکنون بارها در آن با هنرمندان بزرگی چون محمدرضا شجریان و شهرام ناظری برنامه اجرا کرده است.
علیزاده پیشکسوتی است بازمانده از نسل انقلاب. او که چندی پیش یکی از عزیزترین یاران قدیمی خود محمدرضا لطفی را از دست داد، پنجهای سحرآمیز و توانایی ویژهای در نواختن تار و سهتار دارد. آرزوی بسیاری شنیدن صدای ساز او فقط برای یکبار به صورت زنده در یک کنسرت است.
علیزاده بر این نظر است که همواره در کنار ایجاد تغيير و تحولات در هنر نباید از ريشه جدا شد. او میگوید: «با جدايی از ريشه، تحول بیمعنی است. موسيقی بايد با ريشه آميخته شود، وگرنه تبديل به مسائل روزمره میشود.»
و کنسرت تور جدید علیزاده و قربانی در راستای همین نگرش بوده است: تحول در موسیقی در کنار پیوستگی به ریشه و اصل. در این کنسرت گوشههای مختلفی از دستگاههای راستپنجگاه، چهارگاه و همایون به همراه تصنیفهای رنگارنگی برای علاقهمندان موسیقی سنتی ایران آماده شده بودند.
علیرضا قربانی خواننده جوان و پرتوان ایران خوانندگی گروه را به عهده داشت. او خوانندگی را از قرائت قرآن آغاز کرده و از سال ۱۳۶۳ به طور جدی به فراگیری ردیف آوازی پرداخته و تاکنون در بسیاری از جشنوارههای مهم موسیقی شرکت داشته است. او از سال ۱۳۷۸ خواننده ارکستر ملی ایران به رهبری فرهاد فخرالدینی است.
آغاز کنسرت
سالن کنسرت حدود هزار علاقمند را در خود جای داده بود و کنسرت با تاخیری کوتاه آغاز شد. در ابتدا بهنام سامانی، پژمان حدادی و رضا سامانی، سه نفر از اعضای گروه ضربانگ به صحنه آمدند و قطعهای نواختند که با تشویق پرشور روبرو شد.
گروه ضربانگ سالهاست فعالیت میکند. این گروه کوشیده است به سازهای کوبهای شخصیتی که در خور آن است بدهد و آن را نه به عنوان ساز تکمیلی ارکستر، بلکه سازی مستقل ارائه کند.
گروه ضربانگ همچنین در شناساندن انواع سازهای کوبهای و معرفی ریتمهای مختلف در سرزمینی که موسیقی سنتیاش در محدوده چند ریتم تکراری اسیر است میکوشد.
سوالوجواب سازها و همنوازی زیبای این سه تنبک نواز با دستزدنهای علاقمندان حاضر در سالن، صحنه را با ترک این سه آماده هنرنمایی گروه همآوایان کرد.
گروه "هم آوایان" متشکل از حسین علیزاده، علیرضا قربانی، سیامک جهانگیری و صبا علیزاده بودند و پژمان حدادی نیز وظیفه سازهای کوبهای را به عهده داشت.
بخش اول برنامه گروه "هم آوایان" در راست پنجگاه آغاز شد. حسین علیزاده برای شعرها و تصنیفهای متعدد این برنامه از یار دیرینهاش هوشنگ ابتهاج (سایه) و همچنین شفیعی کدکنی، سیمین بهبهانی، سیروس جمالی، سلمان ساوجی، حافظ و مولانا بهره برده بود.
نوازش لطیف و پراحساس تار حسین علیزاده و صدای زیبا و رسای علیرضا قربانی نشان از پرقدرت بودن این دوهنرمند بزرگ ایرانی داشتند. قربانی که وظیفهاش در این کنسرت بسیار بود با قدرت و توانایی ساز علیزاده را با صدای گرمش همراهی میکرد.
ناکوک بودن ساز شورانگیز در دستان علی بوستان اما قدرت هرگونه هنرنمایی جذاب را از او و ساز نویش گرفته بود و ور رفتن دائمیاش برای کوک کردن ساز تمرکز حاضران را برهم میزد.
بخش اول برنامه با شعر حافظ (سینه از آتشِ دل در غمِ جانانه بسوخت / آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت) و صدای گرم علیرضا قربانی در حالی به پایان رسید که تلفیق شعر و موسیقی نه تنها در این قطعه، که در چندین قطعه دیگر از این کنسرت نارساییهایی را نشان میداد.
بخش دوم
بخش دوم برنامه در چهارگاه و همایون اجرا شد. در این بخش همه اعضای دو گروه حاضر بودند. حسین علیزاده بازسازی قطعه "سلام" ساخته مشهور حسن کسایی را برای آغاز بخش دوم برنامه برگزیده بود. این قطعه چندسال پیش در آغاز آلبوم صبحگاهی او منتشر شده بود.
ردیف خوانیها و تصنیفهای متعدد این بخش نیز با صدای زیبای علیرضا قربانی همراه بود. بخش دوم برنامه با یک بحر طویل طولانی عاشقانه و ریتمیک که با سازهای کوبهای به همراه بشکن و دست و مشارکت همه اعضای ارکستر در خواندن بعضی قسمتهای آن همراه بود، به پایان رسید.
متاسفانه بخش دوم برنامه نیز به خاطر کوک نبودن سنتور جاوید افسری راد با مشکل روبرو شد. کوشش او برای کوک کردن ساز به برهم خوردن تمرکز شنوندگان میانجامید.
با دست زدنهای ممتد تماشاگران، هنرمندان دوگروه "همآوایان" و "ضربانگ" بار دیگر به روی صحنه آمده و دلشدگان اثر حسین علیزاده را اجرا کردند. این قطعه در سال ۱۳۷۰ ساخته شده و خواننده اصلی آن محمدرضا شجریان بوده است.
واکنشها
بسیاری از حاضران در سالن از برنامه دو گروه "همآوایان" و "ضربانگ" لذت بردند. آنها پس از مدتها هنرمندان کشور خود را میدیدند و از صدای سازشان لذت میبردند. همه غیرایرانیهایی که در سالن حاضر بودند و شمارشان نیز کم نبود از این برنامه به شدت رضایت داشتند و آن را روحنواز میدانستند:
• داگمار خاکزاد: سازهای خیلی جالبی هستند. سازهای شکننده و لطیف و سازهای پرقدرت در کنار هم جمع شده بودند. خیلی جذاب بود.
• یک زن آلمانی که نخواست نامش برده شود: خیلی عالی بود. بسیار عمیق بود و آرامشبخش.
علاقمندان ایرانی نظرهای گوناگونی ابراز داشتند که چرا این اجرا جالب بوده است:
• دکتر مجید خاکزاد: خیلی خوب بود، اقدامی بود فرهنگی، جذاب و آرامشبخش.
• مرتضی بیات: خیلی عالی بود. ما که حال کردیم.
• حسام واحدی: خیلی راضی بودم. خیلی تکنیکی بودند. کوبهایها خیلی عالی کار کردند. ریتمهای ۵ ضربی، ۷ ضربی. اونها ریتمهای پیچیده رو به مردم آموزش میدن. اما صدابرداری ناهماهنگ بود. سازهای کوبهای میرن که کاراکتر مستقل خودشون رو پیدا کنند.
• دکتر فرخنده رحیمی: خیلی عالی بود. گروه ضربانگ نوآوریهای جالبی داشت. حدادی خیلی عالی بود. علیزاده حرف نداشت. قربانی زیبا میخوند و نی خیلی عالی بود.
• یک خانم که نخواست نامش برده شود: چقدر جالبه که به این ترتیب فرهنگمون رو به جهانیان نشون میدیم.
• دکتر حسین رضازادگان: خوب بود. اجرای بسیار خوبی از صبحگاهی اجرا شد. با این آهنگ خاطرات زنده میشوند. آهنگهای قدیمی به سبک جدید و با نوآوری ارائه شدند.
اما بودند کسانی که از این اجرا انتقاد داشتند. در میان این تعداد شماری از موسیقیدانان و دیگر هنرمندان ایرانی نیز بودند. این انتقادها در بعضی موردها شدت فراوانی داشت. چند نظر از این دست:
• دانش اسمنی: بعضی اوقات خستهکننده و یکنواخت میشد.
• سام کاشی: در مجموع خوب بود، اما صدابرداری نه. صدای نی خیلی ضعیف به گوش میرسید.
• ربور رستمی: در ابتدا خیلی یکنواخت بود و حال چندانی نداشت، اما در انتها شاد شد. در مجموع برنامهای عادی بود.
• حسن واحدی: انتظاری که داشتم نبود. من انتظار بیشتری داشتم. هیجان نداشت.
• یکی از هنرمندان حاضر که نخواست نامش برده شود: خیلی از قسمتهای قسمت اول درس ردیفنوازی راست پنجگاه بود. که چی؟ اما قسمت دوم بهتر شد. تحریرها جالب و بالا بودند. قربانی همان قدرت صدا و همان اشتباهات شجریان را تکرار میکند.
• یکی از هنرمندان حاضر که نخواست نامش برده شود: بخش دوم را به عنوان اعتراض در سالن نماندم. در این کنسرت حال موسیقی قدیم از میان رفته، چهارمضراب حذف و تکنیک بر موسیقی مسلط شده. نمیگذارند خواننده به تنهایی بخونه و زیر صدایش دائم ساز میزنند.
کنسرتهای بعدی
شاید مشکلات پیش آمده به خاطر آغاز تور این دو گروه، ناهماهنگیها و فشار کاری زیاد بوده باشد. امید که در اجراهای بعدی مشکلات تکنیکی اجرای کلن پیش نیاید. اجراهای اروپایی و پس از آن تور کنسرتهای دو گروه ضربانگ و همآوایان در تهران و شهرستانهای ایران تازه شروع شده است.
این هنرمندان قرار است علاوه بر آلمان، در دانمارک، بریتانیا و سوئیس نیز به اجرای برنامه بپردازند.