1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

کودک‌‌‌آزاری و چرخه فقر!

۱۳۸۶ مرداد ۱۹, جمعه

اجبار کودک به کار، مصداق بارز کودک‌آزاری است. اما بسیاری خانواده‌ها در ایران و جوامع توسعه نیافته، به دلیل نیاز مالی و فقر، فرزندان خود را ولو با توسل به خشونت به جای مدرسه، به خیابان و اجتماع می‌فرستند.

عکس: AP

هرچند مجلس ایران در سال ۸۱، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان را تصویب کرده اما هنوز مجازات شفاف و بازدارنده‌ای درقوانین ایران، در زمینه کودک‌آزاری، آسیب‌رسانی جسمی و روحی، ممانعت کودکان از تحصیل یا واداشتن شان به کار وجود ندارد. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که بیشتر از ۹۰ درصد کودک آزاری‌ها در ایران در محیط خانه روی می‌دهند. از همین رو در بیشتر موارد، مددکاران اجتماعی تنها در صورت بحرانی‌شدن وضعیت کودک امکان مداخله می‌یابند.

نخستین عامل: فقر

عکس: AP

فشارهای اجتماعی و اقتصادی مستقیم‌ترین تاثیر را بر مناسبات خانه وکودک می‌گذارند.استرس زندگی درفقر و حاشیه نشینی، بیکاری و احساس عدم امنیت پدر، ‌آسیب‌های اجتماعی چون بی‌سوادی،اعتیاد یا طلاق ازآن جمله‌اند.

مجید بیخیله، مدیر«خانه کودک شوش» در این زمینه می‌گوید: «کار ما با کودکان کار و خیابان است. بچه‌هایی که مجبورند کار و گدایی کنند تا نان‌آور خانواده باشند. اینها یا کمک خرج خانواده‌اند یا به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور کامل خرج خانواده را تامین می‌کنند. بیشتر از ۸۰ درصد این بچه‌ها، در خیابان یا کارگاه‌ها مورد شدید ترین تنبیه‌های بدنی قرار می‌گیرند. بچه اگر پول درنیاورد، تنبیه می‌شود. بچه دوست دارد تفریح کند، خسته می‌شود و تن به کار نمی‌دهد. در این صورت به شکل بدی کتک می‌خورد. ما بارها مددکار به خانه‌های این بچه‌ها برده‌ایم و بحث کرده‌ایم. گفته‌ایم اگر فشار به او بیاورند، گزارش می‌دهیم تا مامور انتظامی برود. مواردی هست که خانواده چند روز قبول کرده، اما بعد می‌بینیم بچه سر و کله‌اش زخمی و بدن او کبود است. می‌پرسیم چرا؟ می‌گوید با کتک فرستاده شده به کار...»

ناکارا بودن بحث فرهنگی

مدیرخانه کودک شوش می‌گوید، بجای وضع قوانین، باید به علت و بسترهای کودک آزاری در خانواده‌های فقیر پرداخته شود. آن کس که قرار است مجازات شود، خود قربانی فرآیندی ناشی از آسیب‌های اجتماعی است.

مجید بیخیلیه می‌افزاید: «باید دانست که فقر و نیاز اقتصادی عامل اصلی خشونت با بچه‌هاست. ما در منطقه شوش و دروازه غار، کلاس‌های آموزشی و توجیهی زیادی برای پدرمادرها و اهالی گذاشته‌ایم اما آنجا که بحث نیاز مالی خانواده می‌شود، بحث فرهنگی کارکرد ندارد. خانواده باید شکم اش سیر شود. مادری دیده‌ایم که بچه را به طرز دلخراشی داغ کرده، چنگ زده و زخم کرده است. در این‌گونه خانواده‌ها، خواهر برادر‌های بزرگتر هم به شدت بچه کوچکتر را اذیت می‌کنند. همین برادر بزرگتر، خودش کتک خورده وخشونت دیده است. دور زدن موضوع از طریق بحث فرهنگی، وقتی اصل فقر و نیاز اقتصادی است، بیهوده است.»

بن بست‌های قانونی

بچه‌های شوش و دروازه‌غار، هم در خانه و هم درمحله مورد خشونت و آزار هستند. تعداد بچه‌هایی که در این مناطق مورد تجاوز جنسی واقع می‌شوند، کم نیست.

عکس: AP

مجید بیخیله دراین باره متذکر می‌شود: «ما بارها در مورد چگونگی برخورد با این وضعیت بحث کرده‌ایم. بچه از خانه بیرون بیاید، آیا باید به بهزیستی برود که بیشتر از سه چهار روز آنجا دوام نیاورد و فرار کند؟ آیا ما باید حضانت بچه را بگیریم؟ آیا باید از پدر خانواده شکایت کنیم و او را به زندان بیندازیم؟ هر کاری بکنیم، نتیجه ندارد. ما ترجیح می‌دهیم بچه کتک بخورد، اما از پدر شکایت نکنیم. درجمعبندی نهایی من می‌بینم اگر پدر را از خانواده بگیریم، لطمه بیشتری به خانواده می‌خورد. اگر پدر را بگیریم، بچه در این محله‌ها، جای دیگر کتک می‌خورد. آیا سرپناه جدیدی به او داده می‌شود؟ آیا ارگانی از او حمایت می‌کند؟ نه! این بحث پیچیده‌ای است که همه ما در آن مانده‌ایم. موردی بوده که پدر دست بچه شش ساله‌اش را داغ کرده و به شدت سوزانده، اما ما نمیدانیم باید شکایت کنیم یا سعی کنیم کجدار مریز رفتار کنیم...»

ذاتی نبودن خشونت!

طبق ‌آمار سازمان بهزیستی، ۶۶ درصد کودک آزاری‌ها از سوی مردان یا به عبارت دیگر پدران اعمال می‌شود. اما سرگذشت خود این پدران چیست؟

به گفته مجید بیخیله «شرایط پدری که بچه را کتک میزند باید بررسی شود. آیا این پدر وحشی به دنیا آمده یا یک سلسله اتفاق باعث شده این همه خشونت داشته باشد؟ آیا این پدر در محیط مساعدی است و احترام می‌‌بیند؟ آیا اصلا کار دارد؟ آیا حقوق خودش در جامعه رعایت شده که به حقوق بچه‌اش توجه داشته باشد؟ این‌ها بحث‌های ریشه‌ای است.»

فرآیند انتقال خشونت

پژوهشی که بر روی ۵۸۵ کودک کار خیابانی در گروه سنی ۶ تا ۱۸ سال صورت گرفته، بیانگر این است که بیش از ۵۰ درصد آنها توسط اعضای خانواده یا صاحبان کار خود مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند. خطر اینجاست که قربانی کوچک کنونی، خود می‌تواند درآینده تجاوزکار شود. به گفته مدیرخانه کودک شوش کافی است مورد «بیجه» قاتل متجاوز به کودکان سردشتی را بررسی کنیم. باید پرسید امثال بیجه‌ها از کجا میایند و حاصل چه فرآیندی هستند؟ خود بیجه در کودکی مورد تجاوز جنسی قرارگرفته بود. اگر برای بیجه فکری می‌شد آیا نمی‌شد امیدوارباشیم که بیجه دیگر این کار را با دیگران نکند؟

عکس: AP

مجید بیخیله در این ارتباط مثالی می‌زند و می‌گوید: «یک روز داشتیم با یک مدد کار و یک دختر نه ساله به بازدید از منازل در دروازه غارمی‌‌‌‌رفتیم. از جلوی دو سه تا پسر سیزده چهارده ساله که رد می‌شدیم، این دختر دست ما را فشار داد. بعد مددکار به‌ من گفت به احتمال زیاد به این بچه تجاوز می‌شود. ما البته آمار مستند نداریم اما به جرات میتوانم بگویم که به اکثر بچه‌های محلات فقیر مثل دروازه غار و شوش، از دختر و پسر تجاوز می‌شود. این اتفاق اجتناب ناپذیر است. در این محلات آسیب‌های اجتماعی در اوج خود است. فقر و فحشا و بدبختی خیلی زیاد است.»

مدافعان حقوق کودک چه می‌کنند؟

مجید بیخیله تاکید می‌کند که کار تشکل‌های مدافع حقوق کودکان، تنها شناسایی مشکل و روشنگری است وگرنه آنها هیچکدام نه قدرت اجرایی دارند و نه قادرند یک تنه از پس این همه آسیب اجتماعی واقتصادی برآیند.

عکس: AP

او در این مورد اظهار می‌دارد: «جمهوری اسلامی تا قبل از سال ۷۹، بحث کودک آزاری یا کودک خیابانی رااصلا به رسمیت نمی‌شناخت. بعد ازاین سال است که داوطلبان با عشق در این زمینه کار کرده‌اند. ما الان تریبون داریم و عمده کارمان اینست که روشنگری کنیم و شرایط را توضیح بدهیم ، وگرنه مشکل به دست من و شما حل نمی‌شود. می‌گویند دهه هشتاد دهه آسیب‌های اجتماعی است اما من نمیدانم در دهه ۹۰ چه اتفاقی خواهد افتاد.»

برخورد با ریشه‌‌ها!

سخن آخرمدیر خانه کودک شوش اینست که باید کاری ملی و فراگیر برای مقابله با بیکاری،حاشیه نشینی و فقر صورت بگیرد. مجید بیخیله می‌‌افزاید: «بحث کودک آزاری با بیکاری کاملا مرتبط است. مسایل اقتصادی تاثیرگذارند. آنجا که به پدر توهین می‌شود، آنجا که در تداوم بیکاری قرار می‌گیرد و بسیاری مسائل روحی دارد، کودک آزاری اجتناب‌ناپذیر می‌شود. اکثر حقوقدان‌های ما که خیلی به موضوع کودک‌آزاری علاقمند هستند، بسیاری اوقات پدر را دشمن می‌شمارند و می‌گویند پدر ظلم کرده‌است. به نظر من اگر نگاه جامعه شناسانه به موضوع داشته باشیم، بدون این‌که حق بدهیم که پدر بچه را کتک بزند و تنبیه کند، او را محکوم نمی‌کنیم. خیلی چیزهای دیگر باید قبل از پدر محکوم شوند...»

مهیندخت مصباح