کورنلیا فونکه، خالق بچههای سرکش اما دوستداشتنی
۱۳۸۷ آذر ۱۹, سهشنبه" اگر یک آدم بزرگی به شما گفت که در ۱۱ سالگی یا حداکثر ۱۸ سالگی باید بدانید که میخواهید در آینده چه شغلی را انتخاب کنید و اصلاً چه شغلی برایتان بهتر است، هیچ وقت یک کلمه از حرفهایش را باور نکنید. تا آنجایی که میتوانید کارهای مختلفی را امتحان کنید تا بفهمید کدام را از همه بیشتر دوست دارید و اصلاً دلتان میخواهد که بقیه زندگیتان را با چه کاری سر کنید." کورنلیا فونکه بیوگرافی خودش را که در وبسایتش آمده است، با این نصیحت شروع میکند. نکتهای که خودش هم دقیقاً مطابق آن عمل کرده است و در حال حاضر به عنوان نویسنده کتابهای نوجوانان شغلش را تا آن اندازه دوست دارد که زندگی کردن بدون آن به هیچ وجه در تصورش نمیگنجد.
تصویرگر بی حوصله، نویسنده خیالپرداز
جرقههای نویسنده شدن برای کورنلیا فونکه (Cornelia Funke) از زمانی خورد که او به عنوان تصویرگر کتاب دیگر حوصله تصویرسازی برای داستانهای خسته کننده دیگران را نداشت. برای همین تصمیم گرفت تا خودش، وارد دنیای نویسندگی شود.
فونکه از همان ابتدا میدانست که دوست دارد برای چه کسانی بنویسد؛ بچهها. او دلیل این انتخاب را اینگونه شرح میدهد: «من از آن دسته آدمهایی نیستم که دائماً به خاطرات کودکیشان وابسته هستند. به هیچ وجه. فکر میکنم که تازه بیشتر آنها را هم فراموش کردهام. راستش من از اینکه یک بزرگسال محسوب میشوم فوقالعاده خوشحالم زیرا از کودکی هم همیشه همین را میخواستم. به همین خاطر حالا میدانم کوچک بودن و دنیا را جور دیگر دیدن چه حسی دارد. علاوه بر این، فکر میکنم که واقعاً هیجان انگیز است آدم خودش را درگیر بچهها کند زیرا آنها زندگی را آن طور که ماعادت داریم برای خودشان بستهبندی نکردند و دلیلش هم این است که آنها هنوز این نگاه تازه و کنجکاوشان به دنیا را دارند.»
موهای یکدست صاف و طلایی که تا سر شانهها میرسند و چشمهای آبی همراه با نگاهی هوشیار و مهربان. این ظاهر آرام، اما خلق کننده شخصیتهایی است که انگار بویی از آرامش نبردهاند. پسرها و دخترهایی زبل، حقهباز، غرغرو و پیچیده که تمام قانونهای شناخته شده برای سر به راه بودن یک بچه را میشکنند.
به نظر ادی ایگناسیوس (Adi Ignacius) سردبیر مجله "تایم" این بچههای شلوغ و سرکش باز هم با تمام این احوال همچنان دوست داشتنیاند: «خوب، کتابهای فونکه فروش خیلی خوبی داشتند و او واقعاً به یک چهره بینالمللی تبدیل شده است. هر کسی که کتابهای فونکه را خوانده است، شیفته آنها شده. نوشتههای او بسیار جادویی، اسرار آمیز و موشکافانه هستند.»
جادوی ونیز
کورنلیا فونکه 49 سال پیش در شهر دورستن (Dorsten) آلمان متولد شد و تحصیلات دبیرستانیش را هم در همان شهر به پایان رساند. پس از گرفتن دیپلم به هامبورگ رفت تا در رشته امور تربیتی مشغول تحصیل شود.
سه سال سر و کله زدن با بچه های با انرژی و پر سر و صدا و بعد از آن هم تصویرگری کتاب، به کورنلیای جوان فهماند که با توجه به استعدادهایش میتواند کاری را شروع کند که احساس رضایت بیشتری را برایش به همراه بیاورد. به همین دلیل در سن سی و پنج سالگی تصمیم گرفت تا خودش، اینبار در نقش یک قصهگو ظاهر شود: «اگر قرار باشد که اعتراف کنم مایلم چه چیزی را به بچهها نشان دهم، دوست دارم و میخواهم آنها را متوجه چیزهایی کنم که شخصاً شگفتانگیز و خارقالعاده میدانم؛ مثلاً شهر ونیز ایتالیا.»
و برای همین هم ونیز تبدیل به صحنه اصلی یکی از معروفترین داستانهای فونکه به نام "سردسته دزدان" (Herr der Diebe) شد. داستانی که روایتگر دو برادر است که سرپرستیشان پس از مرگ مادر، بر عهده خالهاشان میافتد. اما خاله حاضر است تنها یکی از آنها را پیش خود نگه دارد و دیگری میبایست به مدرسه شبانه روزی برود. اما این دو برادر راه سومی را پیدا میکنند؛ فرار از هامبورگ، پیش به سوی ونیز!
از پیشخوان کتابفروشی تا فرش قرمز رنگ هالیوود
کتاب "سردسته دزدان" به سرعت در آلمان از روی پیشخوان کتاب فروشیها به فروش رفت. ده هزار نسخه در روز اول. کورنلیا فونکه به این فکر افتاد تا این کتاب را با هزینه خود به زبان انگلیسی برگرداند. البته نکتهای که او از آن خبر نداشت، این بود که در انگلستان یک ناشر شدیداً به این کتاب علاقهمند شده است؛ انتشارات "بری کانینگهام" (Barry Cunningham) کاشف هری پاتر. به مدت بیست هفته متوالی کتاب سر دسته دزدان در لیست پرفروشترین کتابهای آمریکا قرار گرفت.
دو جایزه مهم ادبی، ویژه نویسندگان خارجی زبان، به نامهایMildred L. Batchelder Award و Book Sense Book of the Year دستاورد کتاب "سر دسته دزدان" برای کورنلیا فونکه بود.
در این میان هالیوود هم نتوانست نسبت به این داستان مهیج بیاعتنا بماند. در سال 2005 فیلمی با همین عنوان توسط کمپانی "برادران وارنر" با همکاری چند کمپانی فیلمسازی دیگر تهیه شد. "خروس های وحشی"، "دست از سر می سی سی پی بردارید"، "اژدها سوار" و "قلب جوهری" کتابهای دیگری از این نویسنده آلمانی بودند که طرفدارانشان موفق شدند در سالنهای سینما و حتی تئاتر به تماشای آنها بنشیند.
در بسیاری از کتابهای کورنلیا فونکه، بچهها شخصیت کاملاً مستقلی دارند و غالباً در برابر کلیشههای از پیش تعیین شده قد علم میکنند. دختران کتابهای فونکه همگی آنچنان اعتماد به نفسی دارند که اصولاً نقش اصلی داستان را بازی می کنند، البته بدون اینکه پسرها را مورد تبعیض قرار بدهند.
گذاشتن اسمهای عجیب و غریب روی شخصیتهای داستانی همچون "پرنس چربی خوکی" یا "انگشت گرد و خاکی"، یکی دیگر از ویژگیهای نویسندگی فونکه است.
چهره تأثیر گذار سال
سال 2005 برای کورنلیا فونکه سال به یاد ماندنیای بود. در این سال نه تنها برای اولین بار کتابهای او به فیلم تبدیل شدند بلکه اسمش نیز در کنار پاپ بندیکت شانزدهم و میشائیل شوماخر در مجله "تایم" در بین ۱۰۰ چهره تأثیر گذار سال قرار گرفت. "ادی ایگناسیوس" در این زمینه معتقد است: «دلیل این که نام کورنلیا فونکه در لیست صد چهره تأثیر گذار قرار گرفته است به خاطر این نیست که او در آمریکا شناخته شده است، بلکه این انتخاب به دلیل طیف وسیع طرفدارانش است که باعث شده است از وی چهرهای جهانی، یا به عبارتی دیگر نویسندهای جهانی ساخته شود.»
در انگلستان از کورنلیا فونکه بیشتر از همه به عنوان جواب آلمانیها به همتای انگلیسیاش یعنی "جی کی رولینگ" یاد میشود. البته این را هم باید اضافه کرد که این نسخه آلمانی با نوشتن بیش از ۴۰ عنوان کتاب در عرض ۱۵ سال، تا به اینجا از همکار بریتانیاییش پر کارتر نشان داده است.
فروش بیشتر از ۱۰ میلیون نسخه کتاب و ترجمه به ۴۰ زبان، قسمت برجسته دیگری از کارنامه کاری کورنلیا فونکه است. در ایران نیز تاکنون آثاری از فونکه توسط انتشارات "افق" و "پیدایش" به بازار آمده است.
دو سال پیش کورنلیا فونکه به همراه همسر و دو فرزندش از هامبورگ به لس آنجلس نقل مکان کرد که مدتی پس از این جابه جایی همسرش را هم بر اثر ابتلا به بیماری سرطان از دست داد. در حال حاضر کورنلیا فونکه به همراه دو فرزندش در آمریکا اقامت دارد. البته درآمد وی از فروش کتابهایش تا اندازهای بوده است که از عهده خرید یک ویلای لوکس در شهر فرشتگان بر بیاید!