کیسینجر: اولویت اوباما حل مسئله اتمی ایران است
۱۳۹۱ آبان ۲۸, یکشنبه هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا که جزو طراحان پرآوازه دیپلماسی آمریکا محسوب میشود، با انتشار مقالهای در روزنامه واشنگتن پست مینویسد، پس انتخاب دوبارهی باراک اوباما به مقام ریاستجمهوری، تصمیم عاجل دولت آمریکا بایستی در خصوص ممانعت از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح اتمی اتخاذ شود.
وی گفته است، نامزدهای ریاستجمهوری هر دو حزب قدرتمند آمریکا بارها تأکید کردهاند که برای رسیدن به این هدف "هیچ گزینهای از دستور کار خارج نشده است" و این موضوع جزو مسائلی است که در چارچوب منافع ملی آمریکا قرار میگیرد.
هنری کیسینجر که از نظریهپردازان سرشناس سیاست خارجی آمریکا است مینویسد، فرای مذاکرات چندجانبه تاکنونی در چارچوب گروه ۵+۱، از قرار معلوم آمریکا و ایران به طور مستقیم و غیرمستقیم نیز مذاکراتی با یکدیگر داشتهاند. از نظر وی، مذاکرات چند جانبهای که بیش از ده سال است ادامه دارد، تاکنون نتایج چندانی در بر نداشته و ایران در این میان توانسته بر ظرفیت هستهای خود بیافزاید.
کیسینجر در مقاله خود مینویسد، باید محدودیتی برای ادامه این روند قائل شد، زیرا در غیر این صورت پیشرفت در فنآوری هستهای ایران بر تمام رویدادها غالب خواهد شد. پرسش اینجاست که در چه مرحله و چگونه باید مانع از رسیدن ایران به یک قدرت نظامی هستهای شد؟ و این مضمون استدلال تعیین "خط قرمز" است.
سه مرحله رسیدن به ظرفیت سلاح اتمی
کیسینجر از سه مرحله رسیدن به ظرفیت هستهای نظامی اشاره میکند که عبارتند از: سامانه حامل موشکی، ظرفیت غنیسازی اورانیوم و تولید کلاهک هستهای. وی میگوید، ایران از سال ۲۰۰۶ بدین سو در حال افزایش برد موشکهای خود است. ظرفیت غنیسازی این کشور که مدتها پنهان از نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بوده، به مقیاس هزاران سانتریفوژ فعال رسیده و سطح این غنیسازی فراتر از نیازی میرود که در قرارداد منع گسترش سلاح اتمی برای فنآوری صلحآمیز اتمی تعریف شده و اوج آن میتواند رسیدن به سلاح اتمی باشد.
وی از قول کارشناسان میافزاید، در صورتی که مادهی شکافتپذیر به قدر کافی تولید شده باشد، دیگر زمان زیادی برای ساخت کلاهک هستهای لازم نیست و فقط بایستی برای آن یک روند کوتاه فنی طی شود. از نظر کارشناسان، دشوار بتوان ارزیابی کرد که ایران دقیقا چه زمانی به این ظرفیت خواهد رسید.
مرزهای "خط قرمز"
از نظر هنری کیسینجر، بدون تعیین یک خط قرمز وضعیت میتواند از کنترل خارج شود و در بدترین حالت، رسیدن ایران به طرفیت سلاح هستهای میتواند پیامدهای ناگواری برای منطقه در پی داشته باشد و دیگر کشورهای منطقه را نیز تشویق به دستیابی به سلاح هستهای کند.
وی میگوید، کشورهایی که در محدود نظامی ایران قرار دارند و فاقد سلاح اتمی هستند، میتوانند برای مقابله با جمهوری اسلامی تغییر رویکرد دهند و همین امر روند متمایل به اصلاحات در کشورهای بهار عربی را متأثر از خود سازد.
به نظر کیسینجر، به همین دلیل بوده که ایالات متحده بر روی محدودیت در سطح غنیسازی اورانیوم ایران تأکید داشته است. تسریع در غنیسازی اورانیوم فراتر از غلظت ۵ درصد به معنای سرعت بخشیدن به روند دستیابی به سلاح هستهای است. هر اندازه غلظت غنیسازی بالاتر رود، به همان اندازه زمان دستیابی به سلاح اتمی کوتاهتر خواهد شد.
به گفتهی این نظریهپرداز سیاست خارجی آمریکا، هر اندازه ظرفیت غنیسازی ایران بالاتر رود و این کشور به دستیابی به سلاح اتمی نزدیکتر شود، به همان اندازه زمان برای آمریکا به منظور یافتن راهحل دیپلماتیک کوتاهتر خواهد شد. به همین دلیل، روند دیپلماتیک باید به یک نقطهی تصمیم برسد؛ و گروه ۵+۱ و یا ایالات متحده به صورت یکجانبه، باییستی برنامه دقیقی برای تعیین محدودیت زمانی مشخص سازند.
کیسینجر بیآنکه نامی از اسرائیل ببرد تأکید میکند، خط قرمز به معنای آن نیست که میتوان به هر کشور اجازه ورود به جنگ داد. وی افزود: «هر اندازه هم که نظرات دوستان در نظر گرفته شود، تصمیم نهایی اما دربارهی صلح یا جنگ باید در اختیار رئیسجمهور آمریکا باقی بماند.»
چرا مذاکره با ایران ضروری است؟
کیسینجر با طرح این پرسش که چرا میتوان با کشوری که نسبت به ایالات متحده و غرب برخوردی بهشدت خصمانه دارد وارد مذاکره شد، میگوید، دقیقا به این خاطر که وضعیت تا این اندازه تنشآلود شده است. دیپلماسی میتواند به نتایج قابل قبولی برسد؛ و یا ناکامی آن میتواند مردم آمریکا و جهانیان را بسیج کند. به هرحال دیپلماسی یا علل بحران رو به گسترش حتی تا سطح فشار نظامی و یا تحمل نهایی برنامه هستهای ایران را روشن خواهد ساخت.
از نظر هنری کیسینجر، در صورتی که ایران در مذاکرات رویکردی همانند یک دولت ملی و نه یک انقلابی مذهبی از خود نشان دهد، و راستآزماییهای هستهای را بپذیرد، آنگاه باید برخی جوانب امنیتی ایران را نیز به طور جدی در نظر گرفت، از جمله لغو تدریجی تحریمها که متناسب با کاهش سطح غلظت غنیسازی اورانیوم از سوی ایران خواهد بود. ولی در این رابطه، زمان از فوریت برخوردار است.
کیسینجر در مقالهی خود تصریح میکند، باید به مقامهای تهران تفهیم کرد که آلترناتیو برای رسیدن به یک توافق، دورههای بعدی مذاکرات نیست و تداوم مذاکرات به منظور وقتکشی پیامد خواهد داشت.