تصادف محض

ماریون تومای ۳۵ ساله، در شهر آوگسبورگ راننده‌ی اتوبوس و تراموا است. او کاملا اتفاقی این کار را پیدا کرد. اما امروز دیگر نمی‌تواند تصور کند که کار دیگری را دنبال کند.

همیشه آماده‌ی ترمز

ماریون توما تمام جزئیات مسیر خود را خوب می‌داند. اما هدایت اتوبوس آکاردئونی به تمرکز فراوانی نیاز دارد.

مهربان و خوش‌برخورد

ماریون توما با وجود شلوغی، در هر حال خوش‌برخورد و مهربان باقی می‌ماند.

تردید...

ماریون توما متأهل است. او و همسرش فرزندی ندارند. ماریون در مورد سازگاری کار و بچه‌‌داری تردید دارد.

مسافران گوناگون

ماریون توما می‌گوید:«مسافران دو دسته‌اند: ‌مهربان و دردسرساز که حرفی بر لب ندارند جز: "خیلی دیر آمدید!"»

استراحت و نوشیدن قهوه

زمانی برای نوشیدن اولین فنجان کاپوچینو بعد از چهار ساعت کار

تغییر وسیله‌ی نقلیه

این راننده‌ی اتوبوس حداقل استفاده را از ماشین خود می‌کند و بیشتر دوچرخه‌سواری را ترجیح می‌دهد؛ زیرا در طول روز باید پشت فرمان بنشیند.

برنامه‌ی حرکت

ماریون توما در رشته‌ی مردانه‌ی اتوبوس‌رانی تسلط دارد. شوهر او نیز راننده‌ی اتوبوس است. با وجود آن که هر دو مراعات یکدیگر را می‌کنند، اما او اذعان می‌کند که چندان از تقسیم کارهای خانه راضی نیست.

ثبت جزئیات

او باید روزانه گزارش رانندگی خود را بنویسد. ماریون در شهر آوگسبورگ شاغل است. او همسرش اما در حومه این شهر زندگی می‌کند؛ زیرا آنجا آرام است و هوای دلپذیری دارد.

ورزش

در پایان روز کاری، این راننده‌ی اتوبوس می‌خواهد تفریحی نیز داشته باشد و برای همین هر روز به پیاده‌روی می‌کند. اما او آرامش و تعادل را بیشتر در زمان تعطیلات می‌یابد. او به هیچ وجه دوست ندارد به مکانی یکسان سفر کند.