یک زندانی اعتراضات آبان: آب نداریم اما مواد مخدر به وفور هست
۱۴۰۰ خرداد ۱, شنبه«روزانه ده تا ۱۵ هزار تومان برای پول آب؛ این کوچکترین معضلی است که ما زندانیان آبان ۹۸ با آن دست و پنجه نرم می کنیم. آری جوانانی که به بنزین لیتری ۳ هزار تومان معترض بودند حالا باید آب خوردن خود را با لیتری ۵ هزار تومان تامین کنند.»
این آغاز نامه مفصلی است که حسین هاشمی، یکی از بازداشتشدگان اعتراضات آبان در تشریح مشکلات موجود در بند سیاسی زندان بزرگ تهران نوشته است.
متن کامل نامه این کارگر ۲۸ ساله تهرانی که محکومیت پنج ساله خود را سپری میکند، در وبسایت "هرانا" منتشر شده است. او میگوید، آب زندان تهران بزرگ قابل شرب نیست، بو میدهد و سیلیس دارد: «شما نمیتوانید برای استحمام و مسواک زدن از آن استفاده کنید. بعد از مدتی دندانهای شما پوسیده و پوست بدنتان زخم میشود... حمام هم جیرهبندی شده است.»
حسین هاشمی از قرصهایی یاد میکند که به زندانیان برای آرامشدن میدهند؛ مسکنهایی برای بهتر خوابیدن که عوارض مختلفی دارند و زندانی را رفته رفته وابسته میکنند: «بعد از اینکه شما به قرصهای تحت نظری آلوده شدید نیاز بدنتان به طور طبیعی بالا میرود و حالا دیگر بدنتان به کلونازپام، آلپرازولام، لارگاردین، متادون جواب نمیدهد و شما به مسکنهای قوی سوق پیدا میکنید.»
او ادامه میدهد: «زخمهای روحی که دیگر جوابی از کلونازپام امثالهم نمیگیرد حالا شما یک راه پیش رویتان است. آری استفاده از شیشه، دوا و تریاک. انواع موادمخدر مانند ریگ در بند سیاسی زندان تهران بزرگ به مانند آب خوردن پیدا می شود. اما دریغ از یک لیوان آب شرب، دریغ از سرویس بهداشتی مناسب دریغ از یک سیستم گرمایشی سرمایشی مناسب و دریغ از یک فضای آرام برای کتاب و کتابخوانی، دریغ از یک بوته، یک گل و حتی یک شاخه درخت. جز سیمان و دیوارهای خشن و سخت و سیم های خاردار چیزی پیش رویتان نیست...»
همزیستی با موش و ساس
حسین هاشمی میگوید، محکومان اعتراضات آبان در بدترین شرایط نگاهداری میشوند، در محلی کثیف، پر از ساس و موش و در معرض انواع بیماریهای جسمی و روحی... او از محاکمات چند دقیقهای، سریع و بدون حضور وکیل متهمان یاد میکند و دادگاه خودش را مثال میزند که تنها یک دقیقه و ۳۰ ثانیه طول کشیده است؛ زمانی برای صدور حکم شش سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق.
هاشمی مینویسد، به آنها در بدو ورود به بازداشتگاه گفتهاند شما را در زندان میسازیم: «حالا میفهمیم منظورشان از ساخته شدن چه بود. ما را هر شب در زندان بزرگ تهران میسازند. قرار است بیمار از این جهنم دره بیرون برویم با انواع مرضهای جسمی و روحی... به راستی هدفشان از زندانی کردن ما چه بود؟»
هاشمی ۲۵ آبان ۹۸ در محل کارش دستگیر و اسفند همین سال با قرار وثیقه آزاد شد. او سپس در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اتهام "اهانت به مقدسات، اخلال در نظم و آسایش عمومی" به ۶ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. قاضی برای او مجازاتی تکمیلی نیز در نظر گرفت: «رونویسی از کتابهای محسن قرائتی و کار در غسالخانه و شستشوی مردهها به مدت یک ماه و روزی ۴ ساعت.»
او که شهریور سال ۹۹ برای تحمل کیفر به اوین متقل شد، از اواسط فروردین ۱۴۰۰ در زندان بزرگ تهران به سر میبرد. این محکوم اعتراضات آبان در نامه سرگشادهاش میگوید، بعد از دستگیری طوری کتک خورده که دو مهره کمرش نیاز به جراحی دارد، در راه رفتن مشکل دارد و دچار سرگیجههای مکرری میشود که ناشی از ضربات متعدد به سرش است.
نقض اصل تفکیک جرایم
حسین هاشمی از ابتلای امیرحسین مرادی به بیماری پروانهای خبر میدهد: «امیرحسین هر روز مرگ را زندگی میکند. پدرش خودکشی کرده و حالا اندک جانی را که براش مانده میخواهند بگیرند. هیچکس به او رسیدگی نمیکند. آمپولهایش را هم که با هزینه شخصی تامین میشود، سر وقت به او نمیزنند و بیماریاش مدام عود میکند.»
او مینویسد که محکومان آبان در میان زندانیان جرایم عادی ؛ "بخصوص در قرنطینه میان سارقان" نگاهداری میشوند و میپرسد، چرا قانون اصل تفکیک جرایم رعایت نمیشود.
زندان فشافویه یا زندان بزرگ تهران که در ۲۳ کیلومتری جنوب تهران واقع شده، ابتدا قرار بود اردوگاه ویژه محکومان مواد مخدر باشد. صدها نفر از دراویش گنابادی را نیز پس از دستگیری به این زندان فرستادند که با اعتصاب و اعتراض آنها همراه شد. علیرضا شیرمحمدعلی، زندانی عقیدتی ۲۱ ساله از جمله قربانیان عدم رعایت اصل تفکیک جرایم در زندان بزرگ تهران است. او دو سال قبل به دست دو زندانی بزهکار به قتل رسید.
آمریکا و اتحادیه اروپا این زندان را به علت نقض حقوق بشر، کشتار و سرکوب معترضان آبان تحریم کردهاند.
حسین هاشمی در انتهای نامهاش نوشته است: «ما نه جاسوس دولت متخاصم هستیم و نه وطنفروش. تنها کارگرانی بودیم که از ظلم و بیعدالتی به تنگ آمده بودیم...» او در ادامه از مردم خواسته محکومان آبان را تنها نگذارند.