1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله
تاریخ

۱۷ اکتبر ۱۸۱۳: درگذشت زودهنگام و آثار ديرپا

۱۳۹۵ مهر ۲۶, دوشنبه

۱۷ اکتبر ۱۸۱۳: ۲۰۳ سال پيش در چنين روزی گئورگ بوشنِر در روستای گودِلاو در مرکز آلمان زاده شد.

Institut Mathildenhöhe - Bleistiftzeichnung von August Hoffmann
عکس: picture-alliance/dpa

پدر گئورگ بوشنِر (Georg Büchner) پزشک بنامی بود و همين آينده را برای فرزندش در نظر داشت.

بوشنر ۱۸ ساله بود که به دانشگاه شهر استراسبورگ در فرانسه رفت تا پزشکی بخواند، اما در آن‌جا با محفل‌های سیاسی که پس از فروپاشی حکومت شارل دهم برپا شده بودند، آشنا و جذب آن‌ها شد. هم‌زمان پيوند پنهانی با دختر کشیش محل که عشق زندگی‌اش بود را برقرار ساخت درحالی‌که پدرش برای پسر یاغی دختری از یک خانواده نجیب‌زاده در نظر گرفته بود.

بوشنر ۲۰ ساله بود که بر خلاف میلش دور از معشوق و آزادی‌های نسبی سیاسی که در استراسبورگ داشت، در دانشگاه شهر گیسن به تحصیل ادامه داد. اما افسرده و بیمار شد. با این حال، در آغاز سال ۱۸۳۴ يعنی در ۲۱ سالگی با چند تن از آزادی‌خواهان هم‌فکرش، نشریه انقلابی "پيام هِسِن" (Hessische Landbote) را با شعار "پیش به سوی آبادی کوخ‌ها و نابودی کاخ‌ها" به راه انداخت.

یک سال پس از آن، تحت پیگرد پلیس، نمایشنامه "مرگ دانتون" را در کمتر از ۵ هفته نوشت که جنون ترور تندروهای انقلاب فرانسه، ژاکوبن‌ها را ترسیم می‌کند.

در ماه مارس همان سال ۱۸۳۵ اندکی پیش از آن‌که پلیس حکم توقیف او را صادر کند، به استراسبورگ گریخت و با وجودی که تحت نظر نیروهای امنیتی و از نظر مالی در تنگنا بود، داستان بلند "لِنتس" (Lenz) را نوشت که توصیف دیدگاه‌های درونی نویسنده‌ای به نام یاکوب راینهولد لِنتس است. در کنار آن به تحصیل زیست‌شناسی و فلسفه پرداخت و پایان‌نامه دکترای‌اش را درباره سیستم عصبی گونه‌ای از ماهی‌ها نوشت.

در تابستان سال ۱۸۳۶ به گروهی از مبارزان آلمانی که به خاطر عقاید سیاسی به شهر زوریخ در سوئیس پناه می‌بردند، پيوست و خود را برای کرسی استادیاری دانشگاه آن‌جا آماده کرد. افزون بر اين، کمدی انتقادی‌-اجتماعی "لئونس و لنا" را نوشت و درام ووُیتسِک (Woizek) را آغاز کرد که در آن سربازی زیر فشار تنگدستی و سرخوردگی اجتماعی، معشوقه خود را می‌کشد.

تصویرهایی که بوشنر می‌نگارد، تا آن زمان در ادبیات ناآشنا بودند. او "گرداب‌ها و پرتگاه‌های فرومایگی انسانی" را می‌کاود و درباره افسردگی، جنون، آمیزش جنسی و قتل می‌نویسد.

شخصیت‌های او حتی از خود و با خود نیز بیگانه‌اند و زیر بار نقشی که بر دوش آن‌هاست، له می‌شوند.

بوشنِر در دانشگاه زوریخ درجه دکترا گرفت و با کوشایی به کار نويسندگی و تدريس پرداخت. آثار او را در برانگیختن طوفان های انقلابی سال ۱۸۴۸ مؤثر دانسته‌اند.

بیشتر آثار بوشنر تازه در آغاز سده ۲۰ منتشر شدند و از آن زمان از میراث مهم نمایشی و حتی متن‌های درسی دبیرستان‌ها هستند.

گئورگ بوشنِر در ۲۳ سالگی در زوريخ درگذشت.