۲۶ نوامبر ۱۸۵۷: نویسندهای با ظاهر ساده و درون پیچیده
۱۳۹۵ آذر ۶, شنبهپدر و مادر یوزِف فُن آیشِندورف (Joseph von Eichendorff) هردو از اشراف قدیمی شلِزیای علیا در لهستان کنونی بودند و او در قصر مادری در شهرک راتیبور زاده شد و رشد کرد. نخست ۸ سال تحت نظارت کشیش محل که معلم سرخانه آنها بود، آموزشهای ابتدایی را دید.
آیشِندورف از همان کودکی استعداد نویسندگی نشان داد و همواره در سفرهایی که به شهرهای پراگ کارلسباد و جز اینها میکرد، یادداشتهایی برمیداشت و از ۱۲ سالگی خاطرات روزانهاش را در دفتری مینوشت.
۱۷ ساله بود که نخست در شهر هاله و پس از وقفههایی در هایدِلبِرگ حقوق خواند و این رشته را در وین به پایان رساند و بعدها به عنوان مشاور حقوقی برای دولت پروس یعنی سرزمینهای شرقی آلمان به کار پرداخت.
اما او بیشتر روزگار جوانی را در سفر گذراند و هرگاه میتوانست به تئاتر میرفت و آثار نویسندگان نامدار را میخواند. یوزِف آیشِندورف در کنار نمایشنامه برای تئاتر و داستانهای بلند و کوتاه، شعرهای ماندگاری سروده که تا کنون بیش از ۵۰۰۰ آهنگ بر روی آنها ساخته و خوانده شده است.
اما اثری که او را تا به امروز مطرح نگه داشته و سرچشمه رمانهای بسیاری بوده است "خاطرات یک آدم بیخاصیت"
(Aus dem Leben eines Taugenichts) است که در ۳۸ سالگی انتشار داد که ادبشناسان آن را اثر پایانی مکتب رومانتیسم میدانند.
پشت ظاهر واژگان روان و تصویرهای ساده این اثر، نشانههایی از یک تفکر پیچیده و پرمغز درباره جهان و روان و طبیعت نهفته است: «ایتالیا کشور خوبی است. خداوند آنجا هر نعمتی را ارزانی داشته است. در آنجا سینه آفتاب دراز کشیدهای که یکباره میبینی انگورها خودشان در دهانت کشمش میشوند. هروقت هم هوس کردی میتوانی بلند شوی و برقصی، حتا اگر اصلا رقص بلد نباشی.»
یوزِف فُن آیشِندورف در ۶۹ سالگی در لهستان کنونی درگذشت.