شاهزاده آگوستا فُن زاکسِن (Augusta von Sachsen) نوه پادشاه بلندآوازه سرزمین ساکسونیا کارل‌آگوست بود. هوش سرشار و طبع پرشور او از همان کودکی سر زبان‌ها افتاده بود به طوری که گوته سراینده بنام در روز تولد نُه‌سالگی‌اش گفت: 

"درختان و گل‌های خوشبوی باغ 

همه از تو گیرند یکسر سراغ"

۱۸ ساله بود که به خواست پدر و مادرش با شاهزاده ویلهلم برادر پادشاه پروس یعنی سرزمین‌های شرقی آلمان، ازدواج کرد و به دربار برلین رفت. اما زندگی درباری، راضی‌اش نمی‌کرد زیرا او به دنبال فرهنگ و ادب و نزدیکی با مردم بود. 

۳۰ ساله بود که پسر و ۳۷ ساله بود که دخترش به دنیا آمد اما تربیت فرزندان هم او را تسلی نداد. از آن‌جا که او مستقیما در بحث‌های سیاسی دخالت می‌کرد و به پادشاه هشدار می‌داد که دست از نظامیگری بردارد، محبوب درباریان نبود. 

۴۰ ساله بود که برای مدت کوتاهی با همسرش به شهر کوبلِنتس در غرب آلمان رفت و خوش‌ترین سال‌های زندگی‌اش را در کنار ادیبان و فرهیختگان گذراند و در برنامه‌های رفاهی مردمی بسیاری شرکت کرد. 

۵۰ ساله بود که همسرش به عنوان ویلهلم اول بر تخت پادشاهی نشست، اما پادشاه جدید دیگر به هشدارهای آگوستا توجه نکرد و بیسمارک که هوادار "وحدت آلمان از راه خون و پولاد" بود را به صدراعظمی برگزید. 

۶۰ ساله بود که امپراتوری آلمان پدید آمد و آگوستا به عنوان همسر امپراتور ویلهلم اول نخستین شهبانوی آلمان سراسری شد. 

اما از آن پس رفته رفته به افسردگی و بیماری‌های دیگر از جمله روماتیسم گرفتار شد تا جایی که از ۷۰ سالگی تنها با صندلی چرخدار حرکت می‌کرد. هم اکنون بناها و خیابان‌های بسیاری در سراسر آلمان به یاد آگوستا نامگذاری شده‌اند. 

آگوستا فُن زاکسِن در ۷۸ سالگی در برلین درگذشت.