بی‌گمان بیشتر ایرانیان با افسانه گذر سیاوش از آتش به قصد اثبات بی‌گناهی خود در قبال پدرش، کیکاووس آشنایی دارند. این افسانه و افسانه‌های بسیار دیگری را به کونیگونده (Kunigunde)، ملکه امپراتوری آلمان در آغاز هزاره دوم میلاد مسیح هم نسبت می‌دهند.

از زادگاه و زمان تولد او هیچ اطلاعی در دست نیست. نام او تازه از سال ۱۰۰۰ میلادی که با هاینریش دوم، والی بامبرگ و امپراتور آلمان ازدواج کرد، مطرح شده است. اما کونیگونده از هر جهت با زنان دوران سده‌های میانه حتی ملکه‌ها تفاوت داشت. او مانند همسران دیگر پادشاهان در روز تاجگذاری شاه و تنها برای رعایت مراسم صوری، تاج بر سر ننهاد بلکه در اوت ۱۰۰۲ مراسم ویژه‌ای به این خاطر به افخارش ترتیب دادند.

هاینریش دوم در بسیاری از اسنادی که تنظیم و توشیح نموده، نام او را به عنوان "همسر دوست‌داشتنی و شریک ما در حکومت" ذکر کرده است. افزون بر این در بسیاری از اسناد، نام او به عنوان "میانجی این قرارداد" آمده است.

کریستیانه وستفال (Christiane Then-Westphal) استاد تاریخ در دانشگاه بامبرگ که پژوهش گسترده‌ای پیرامون زندگی کونیگونده انجام داده می‌گوید: «این زن در غیاب هاینریش دوم بار‌ها به نمایندگی او سازماندهی و انجام بخشی از کارهای حکومتی را به گردن گرفته است. برای نمونه هنگامی که هاینریش در بخش غرب کشور مشغول سازماندهی دفاع از مرز‌ها بود، کونیگونده سازماندهی سپاه بخش شرقی را علیه حاکم لهستان به عهده داشته است.»

خانم وستفال در ادامه می‌گوید که اگر کونیگونده به زنی اسطوره‌ای بدل شده بی‌گمان به خاطر خودآگاهی استثنایی و شرایط ویژه‌ای بوده که خود در زندگی و نقش اجتماعی‌اش پدید آورده است. افزون بر این تا چه اندازه باید هاینریش دوم همسرش را دوست می‌داشته که گرچه فرزندی نیاورده است، نه تنها او را‌‌ رها نکرده بلکه او را در اداره کشور نیز شرکت داده است.

از آنجا که این دو فرمانروا فرزندی نداشتند، دارایی خود را به اسقف‌نشین بامبرگ بخشیدند و شاید این عامل یکی از علت‌هایی بوده که ده‌ها سال بعد با تلاش آن اسقف‌نشین پاپ اعظم وقت، کونیگونده را جزو معصومان و قدیسان ثبت کرد.

کونیگونده در شهر بامبرگ در جنوب آلمان درگذشت.