۵ مشکل بنیادین جهان
۱۳۸۷ شهریور ۲۱, پنجشنبهشهر کوچک پلون در شمال آلمان، میزبان بیش از ۳۰۰ مهمان از کشورهای مختلف درعرصههای اقتصاد، سیاست و دانش بود. در این نشست، برندگان جایزه نوبل نظیر جورج آکرلف (G. Akerlof) ، مایکل اسپنس (M. Spence) و همچنین هلموت اشمیت، صدراعظم سابق آلمان، حضور داشتند. بسیاری از کارشناسان و دانشمندان در این نشست که از سوی موسسه اقتصاد جهانی دعوت شده بودند، خود را وکلای بازندگان و آسیبدیدگان روند جهانیشدن قلمداد میکردند و در پی یافتن راه حلهایی برای مشکلات کنونی جهان بودند.
دنیس سنوور (D. Snower)، مسئول مؤسسه اقتصاد جهانی در کیل، هدف این گردهمایی را کمک به بشریت و ارایه راهکارهایی برای مشکلات اصلی جهان عنوان کرد. مشکلاتی نظیر انرژی، آموزش، کار و توزیع عادلانه ثروت، در مرکز توجه کارشناسان بودند. به نظر کریس فیلد، مدیر موسسه جهانی محیط زیست در واشنگتن، ظرفیت کره زمین محدود است و ادامه شرایط کنونی غیرقابل تحمل خواهد بود. به نظر دیتر پوممرنینگ (D. Pommerening) یکی از کارشناسان برجسته از هامبورگ، در صورت عدم یافتن راه حلی برای انرژی، شاید در ۵۰ سال آینده تنها دو میلیارد انسان قادر به زندگی بر روی زمین باشند.
اما در حال حاضر به نظر این کارشناسان چه چالشهایی مهم و محوری هستند و چه مشکلاتی واقعاً در جهان وجود دارند؟ در این نشست دو روزه، پس از بحثها و سخنرانیهای مفصل، هر کارشناس و پژوهشگری میتوانست به شیوهای آزادانه رای خود را اعلام کند. نتیجه این رأیگیری از نخبگان شرکتکننده، تنظیم فهرستی از نگرانیها و معضلات عاجل بود، که در پایان پنج مشکل اساسی را در بر میگرفت.
بحران انرژی و تغییرات اقلیمی
عطش بشر به انرژی سیرابناپذیر است. تاکنون منبع اصلی تامین انرژی جهان از بقایای فسیلی بوده است. ۸۰ در صد انرژی مصرفی دنیا از طریق گاز و نفت تامین میشود. صنایع به دو دلیل باید خود را از این وابستگی نجات دهند. نخست بهدلیل محدودیت و اتمام این نوع انرژی و سپس بهخاطر نشر گاز مضر دی اکسیدکربن و آلودگی هوا. به نظر یکی از کارشناسان انرژی، جهان باید پیش از بازگشت ناپذیری این روند، چارهای دیگر بیاندیشد.
در حال حاضر، بشریت بر لبه پرتگاه ایستاده است. مهمترین اقدام در این زمینه، فاصلهگرفتن از نفت و گاز و رویآوردن به انرژیهای تجدیدپذیر نظیر باد و خورشید است. چالش اساسی در این زمینه، تامین زندگی بهتر برای انسانهای بیشتر است. تامین تغذیه مناسب، ایجاد امکانات بهداشتی وپزشکی و جلوگیری از تغییرات جوی، در صدر مسایل قرار دارند. بهرغم خطرات موجود برای محیط زیست، رشد اقتصادی در گرو تولید انرژی ارزان خواهد بود. بدین دلیل، تامین انرژی در آینده نزدیک، ترکیبی از انرژیهای فسیلی، اتمی و تجدیدپذیر خواهد بود که سهم دو انرژی نخست باید کاهش یابد.
تنگ نظری وحفظ منافع ملی
دوحه، کیوتو و بالی، سنگ قبرهایی برای فعالیتهای فراملی و تصمیمات بینالمللی هستند. در دوحه، جامعه جهانی نتوانست به بازرگانی بینالمللی سر و سامانی ببخشد. و در کیوتو و بالی، دستیابی به یک برنامه عمومی برای پیشبرد سیاستی واحد در زمینه جلوگیری از تغییرات جوی به شکست انجامید. به نظر بسیاری از کارشناسان، یکی از چالشهای مهم، وحدت نظر و اراده در سطح جهانی است. کشورهای مختلف، تنها در صورت حفظ منافع خود حاضر به پذیرش قراردادهای بینالمللی هستند. بهطور مثال، چین از کاهش دی اکسید کربن سر باز میزند، زیرا مصرف کمترِ انرژی را به معنای آسیبرسانی به صنایع خود تلقی میکند. کشورهای غربی نیز خواهان کاهش یارانه خود در بخش کشاورزی نیستند، زیرا که تولیدات کشاورزی در این کشورها را تضعیف خواهد کرد.
افزایش جمعیت جهانی
جمعیت جهان کماکان در حال رشد است و تخمین زده میشود که در بیست سال آینده به ۸ میلیارد نفر برسد. این واقعیت در حالی رخ می دهد که برای همگان محدودیت منابع انرژی امری روشن و مسلم است. اتمام نفت امری قطعی است، تنها زمان دقیق آن روشن نیست.
به نظر متخصصان، تنها دو امکان وجود دارد، یا باید در پنجاه سال آینده جمعیت جهان به دو میلیارد نفر کاهش یابد یا اینکه خلاقیت انسان گسترش یابد. فنآوری جدید، میتواند از وقوع یک فاجعه جلوگیری کند. بهطور مثال بهرهگیری هرچه بیشتر از انرژی خورشیدی، یکی از راههای ممکن است.
مردسالاری
نه تنها در کشورهای فقیر، بلکه در کشورهای صنعتی نیز زنان دچار محرومیت هستند. بهطور مثال در عرصه آموزش و کارآموزی، زنان همچنان با تبعیض دست و پنچه نرم میکنند. در عرصه سیاست و مدیریت صنایع، زنان تنها اقلیتی ناچیز را تشکیل میدهند. به نظر کارشناسان برابری زنان با مردان انرژی زیادی را آزاد میکند. تنها در صورت برابری کامل زنان با مردان میتوان از دمکراسی حقیقی سخن راند و تنها در چنین شرایطی میتوان از منابع انسانی بهگونهای واقعی و بهطور کامل بهره گرفت. به نظر برخی از متخصصان، حضور بیشتر زنان در سیاست، سبب تنشزدایی و حل صلحآمیز مشکلات بینالمللی خواهد شد. نقش زنان تحصیلکرده در خانواده مهم است و در نهایت منجر به کاهش رشد جمعیت خواهد شد.
بحران مالی در جهان
جهان هنوز از بحران مالی موجود در آمریکا رنج میبرد. اما به نظر کارشناسان وضعیت خطرناکتری در کمین نشسته است. به نظر این متخصصان، افزایش بدهیهای دولتهای غربی منجر به ازدیاد تورم خواهد گشت. در این صورت، سرمایه گذاران اعتماد خود را به توان اقتصادی این کشورها از دست خواهند داد.
با افزایش ریسک، سرمایه گذاران خواهان سود بیشتر و دولتها مجبور به پرداخت بهره بیشتر خواهند بود. این دور باطل است که ابعاد آن گسترش خواهد یافت. در چنین شرایطی، نه تنها بهرهها افزایش مییابد، بلکه قیمت اجناس نیز رو به بالا میرود. احتمال سقوط در یک بحران جهانی وجود دارد. این بحران، سبب فروپاشی سیستم مالی موجود در جهان خواهد شد.