۸ آوریل ۱۹۵۰: "آل کاپون" آلمان یا قربانی جامعه
۱۳۹۵ فروردین ۲۰, جمعهپدر ورنر گلادو (Werner Gladow) قصاب بود. او مردی خشن بود و دوره نازیها هم این خشونت را در گلادو توجیه و تقویت میکرد.
۱۴ سالش بود که جنگ تمام و برلین میدان تاخت و تاز و رقابت دو اردوگاه غرب و شرق شد. فقر و بحران اقتصادی بر شهر سایه افکنده و دزدی و قهر مشکل روزمره مردم شده بود.
ورنر که از همپالکیهایش باهوشتر و دبیرستان را به پایان رسانده بود، متوجه شد که کلانتریهای بخش شرق و غرب شهر برلین، با هم در رقابتاند و به مجرمان منطقه رقیب، کاری ندارند.
ورنر گلادو به این ترتیب باندی از نوجوانان و جوانان تشکیل داد که از بخش غربی شهر دزدی میکردند و رفته رفته پیش چشمان پلیس رقیب به شرق میگریختند.
کار این باند به جایی رسید که لباس و سلاح چند پلیس را به زور از ایشان ربودند و به کمک آن راه مردم را میگرفتند، آنها را مضروب میکردند و لوازمشان را صاحب میشدند.
دو سال از تشکیل باند گلادو میگذشت و رئیس ۱۸ ساله باند که به او "دکترچه" میگفتند، میپنداشت دارد به آلکاپون، مجرم بیباک داستان مشهور جاک بیلبو (Jack Bilbo) تبدیل میشود غافل از آن که رقابت شهربانیها و دشمنی آنها با یکدیگر به او اجازه رشد داده بود. آل کاپون یکی از معروفترین تبهکاران آمریکا در دهه ۲۰ قرن گذشته است که فیلمهای متعددی تا کنون درباره او ساخته شده است.
سر انجام گلادو چنان بیباک شد که با نیروی انتظامی بخش شرقی شهر درافتاد و در یک درگیری مسلحانه یکساعته یکی از افراد پلیس را به سختی زخمی کرد تا دستگیر شد.
آلمان شرقی با برگزاری یک محاکمه جنجالی، ورنر گلادو را ابزار تبلیغ علیه "غرب جنایتکار" قرار داد و او را معلول فشارهای جامعه سرمایهداری دانست و با اینکه ورنر گلادو نوجوان به شمار میآمد، او را با تکیه بر ماده ۲۰ قانون کیفری روز که در دوره نازیها وضع شده بود به مرگ محکوم و ۸ ماه پس از صدور حکم، اعدام کرد.