۹ ژوئیه ۱۸۵۸: اینشتین رشته مردمشناسی
۱۳۹۵ تیر ۱۹, شنبهمادر فرانتس بوآس (بوئاس) (Franz Boas) از فرزند کوچکش با اینکه دائم بیمار میشد با تدریس خانگی و خصوصی تا دوره دبیرستان پشتیبانی کرد.
فرانتس ۱۹ ساله بود که دیپلم گرفت و در دانشگاههای هایدلبرگ و بن ریاضیات، فیزیک، جغرافی و زبانشناسی خواند و چهار سال بعد رساله دکترایش را در این باره که "چرا آب آبی است" نوشت.
از کودکی به فکر فرهنگهای دور از اروپا به خصوص آفریقا بود ولی ۲۲ ساله بود که سال ۱۸۸۲ میلادی به عنوان "سال قطب" نامگذاری شد و همین موضوع او را به سفر، به پنجمین جزیره بزرگ جهان، بافین (Baffin) در قطب شمال و پژوهش درباره اسکیموها کشاند. او ۱۶ ماه در آنجا ماند و حاصل کار خود را به آلمان و سپس به آمریکا برد که تا امروز هم از اهمیت آن کاسته نشده است.
بوآس توانست در دانش انسانشناسی این حقیقت را ثابت کند که فرهنگ بشر یکبعدی و اروپامحور نیست که از طبیعت وحشی به جهان متمدن اروپا و آمریکا رسیده باشد بلکه امری نسبی است که باید آن را با شرایط و دستآوردهای مشخص هر سرزمین سنجید.
۲۹ ساله بود که به نیویورک رفت و تا پایان عمر در آمریکا ماند و بزرگترین موزه تاریخ طبیعت را در نیویورک سر و سامان داد.
۵۰ ساله بود که به عنوان استاد انسانشناسی در دانشگاه کلمبیا در یک پژوهش دوساله ثابت کرد که جمجمه سیاهانی که در آمریکای شمالی زندگی و رشد میکنند در مقایسه با همرنگان دیگرشان در کمتر از یک نسل تغییر شکل میدهد.
او با این تحقیق، تئوری نژادپرستانی که میپنداشتند جمجمه نژادها بیتغییر میماند، انقلابی در تصحیح فرضیات نژادشناسان پدید آورد و ثابت کرد این محیط، تغذیه و آموزش است که فرهیختگی و تمدن میآفریند نه نژاد بیتغییر.
فرانس بوآس در ۸۴ سالگی در نیویورک درگذشت.