عباس معروفی: سانسور یعنی آتش افتادن به جان فرهنگ
۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبهبه نظرعباس معروفی، نویسنده و مدیر "خانه هنر و ادبیات هدایت" در برلین، بیشتر مخاطبان فارسی زبان ایرانی در اروپا رمان و ادبیات، تاریخ معاصر ایران و کتابهایی با موضوع ادیان را میخوانند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
او در گفتوگو با دویچهوله فارسی اضافه میکند: «مخاطبان ما تمایل دارند درباره تاریخ معاصر ایران و انقلاب ۵۷ بیشتر بدانند و برای شناخت ریشهها و علتهای وقوع آن همچنان کنجکاو هستند.»
از نگاه نویسنده رمان "سمفونی مردگان"، موضوع دیگر مورد علاقه مخاطبان فارسی زبان ساکن اروپا، کتابهایی در حوزه ادیان است. او میگوید: «این مخاطبان تمایل دارند درباره دین اجدادی به ارث رسیدهشان بیشتر بدانند و اینکه این دین چه بوده، از کجا آمده است و به کجا میرود. آنها میخواهند خودشان را بیشتر بشناسند.»
گلایه از شبکههای اجتماعی
معروفی، نویسنده رمان "سال بلوا" دل خوشی از شبکههای اجتماعی ندارد، به این دلیل که معتقد است این شبکههای مجازی "همه" را نویسنده کردهاند بدون اینکه علاقمندان به نوشتن، به "کیفیت" آنچه مینویسند توجه کنند.
او اضافه میکند که با وجود استعدادهای بسیار ولی "متاسفانه" بیشتر کتابهای نویسندههای جوان در ایران از "پختگی لازم" برخوردار نیستند و آنها باید بیشتر بخوانند.
معروفی اضافه میکند: «الان حدود ۱۰ هزار نویسنده در ایران داریم که برخی از آنها تا پنج عنوان کتاب هم دارند ولی همه این کتابها کیفیت لازم را ندارند تا شخص بگوید من نویسنده هستم. یک نویسنده باید همه آثار فاخر و مهم ادبیات پربار قدیم را بخواند. آخر چطور میشود بدون خواندن گنجینههای فارسی، دست به قلم برد و نوشت.»
"نام تمام مردگان یحیاست"، تازهترین رمان عباس معروفی است که میگوید برای نوشتن آن ۲۹ سال زمان گذاشته و با همه لحظههای آن زندگی کردهاست.
دامنه سانسور تا "نامههای احمد شاملو"
به گفته آقای معروفی، "دستگیری اعضای کانون نویسندگان ایران" و "قتلهای زنجیرهای نویسندگان منتقد" بخشی از "محدودیتها و برقراری فضای سانسور" در ایران طی سالهای اخیر بوده که فقط به تولیدات فکری نویسندگان و شاعران محدود نشده است بلکه "ارتباطات و مرسولههای پستی شاعران هم "زیر نظر" بودهاند.
او در اینباره توضیح داد: «آخرین نوبتی که با احمد شاملو، صحبت کردم از او پرسیدم چرا به نامههایم جواب نمیدهی؟ گفت تو که میدانی اینجا اصلاً نامه به دست من نمیرسد. یعنی شاعر بزرگ قرن ایران، در کشور و جامعهای زندگی میکند که اجازه نمیدهند نامهها بهدست او برسد».
راه زندگی مسالمتآمیز، گفتگوی دوطرفه است
نویسنده رمان "فریدون سه پسر داشت"، باور دارد "نویسندگان و حتی مردم ایران چهل سال است گروگان گرفتهشدهاند". او علت این وضعیت را "اهل گفتگو نبودن" جمهوری اسلامی ارزیابی میکند و میگوید: «باتوجه به این شرایط، ما ناشران در جامعهای آزاد نمایشگاه کتاب بدون سانسور برگزار میکنیم تا جهان صدایمان را بشنود که این نظام، منعطف و اهل مدارا نیست.»
به اعتقاد این نویسنده، برگزاری نمایشگاه کتاب تهران بدون سانسور در اروپا، آمریکا و کانادا، کوششی برای نشان دادن "محدودیتها و فضای بسته تفکر و نوشتن" و "ادامه سانسور" در ایران و البته آسیبهای "جبرانناپذیر" آن بر بدنه فرهنگ و ادبیات ایران است.
معروفی اضافه می کند: «جمهوری اسلامی چهل سال است فضای آزاد نوشتن، فکر کردن و انتشار را از نویسندگان و ناشران گرفته است. زمانی که کلمهها کار نمیکنند، اسلحهها به حرکت درمیآیند. این درحالی است که ما مدام به آنها (کارگزاران جمهوری اسلامی) میگوییم تنها راه زندگی مسالمتآمیز، گفتگوی دوطرفه است ولی گوش شنوایی در کار نیست.»
معروفی، رمان نویس، نمایشنامه نویس و ناشر مجله "گردون"، بعد از موضعگیری و نقد حکومت ایران بارها توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی احضار، بازجویی و زندانی شد. او دلیل خروج خود از ایران را "فشارهای ماموران امنیتی" و "ممکن نبودن فعالیت" دانست.