نمایشگاه "عکاسان زن در جبهه جنگ" در آلمان
۱۳۹۷ اسفند ۲۶, یکشنبهعکاسان زن نزدیک به یک سده است که جنگها را مستند میسازند. آنان برای نخستین بار جنگ داخلی اسپانیا در دهه ۱۹۳۰ میلادی را با عکسهایشان مستند کردند. در آن دوره دوربینهای سبک و قابل حمل برای اولین بار کار عکاسی سریع را ممکن ساخته بودند. با این حال، جنگ همچون گذشته قلمرویی مردانه است و این موضوع نه تنها در مورد عکاسان بلکه در مورد آمران و عاملان فجایع و جنایات صدق میکند.
هم اکنون نمایشگاهی با عنوان "عکاسان زن در جبهههای جنگ" در کاخ هنر دوسلدورف برپاست که آثار عکاسی هشت عکاس زن را به نمایش گذاشته است. این نمایشگاه پرتویی نو بر بخش بزرگی از کشمکشهای قرن بیستم و نقش گزارشگران جنگی زن میافکند.
در کاتالوگی که به مناسبت برگزاری نمایشگاه منتشر شده، آمده است: «عکسها این پیشداوری را که نوعی "نگاه زنانه" وجود دارد تأیید نمیکنند. آنها نشان میدهند که هشت عکاس زن روشها و زبانهای تصویری گوناگونی را به کار گرفتهاند تا به طریقی مؤثر شواهدی درباره رویدادها را به دست بدهند.»
عکاسانی که آثارشان در نمایشگاه دوسلدورف به نمایش گذاشته شده عبارتند از گردا تارو، آنیا نیدرینگهاوس، کارولین کول، سوزان میسلاس، لی میلر، فرانسوا دمولدر، کریستین اسپنگلر و کاترین لوروا.
عدم بیطرفی
در میان عکسها هم تصاویری از سربازان در جبهه وجود دارند و هم تصاویری که تأثیرات جنگ را بر زندگی غیرنظامیان نشان میدهند. عکسهای گردا تارو، عکاس آلمانی، که در جریان جنگ داخلی اسپانیا از ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۹ گرفته سرمشقی برای دیگر عکاسان زن بودهاند.
گردا تارو به هیچ وجه نظارهگری بیطرف نبوده است. او به سراسر اسپانیا سفر کرد تا جنگ را از دریچه چشم مبارزان جمهوریخواهی عکاسی کند که ضد رژیم فرانکو بودند و او از آنان حمایت میکرد. سوزان زونتاگ، نویسنده آمریکایی، در کتابش به نام "مشاهده رنج دیگران" که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه عکاسی جنگ بر خاطرات جنگ تاثیر میگذارد و آنها را تغییر میدهد. او انتقاد میکند به اینکه گردا تارو تلاش میکرده با عکسهایش به افکار عمومی سمت و سو دهد.
عکسهایی که تارو از زنان، کودکان و آوارگان گرفته وضعیت وخیم غیرنظامیان را مستند ساخته است. بسیاری از این عکسها روی جلد نشریات برجسته وقت چاپ شدند. تارو که با رابرت کاپا، عکاس جنگی مجاری-آمریکایی، رابطهای عاشقانه داشت، در ۲۷ سالگی و به عنوان نخستین عکاس جنگی زن جانش را در جبهه از دست داد. او با عکسهایی که زنان را حین آموزش در ارتش جمهوریخواه اسپانیا نشان میدادند، کلیشهای را به چالش کشید که زنان را تنها به عنوان قربانی جنگ معرفی میکرد.
مستندسازی با دوربین
این نگاه غیرمعمول به زنان به عنوان انسانهایی فعال را میتوان در آثار عکاسی لی میلر نیز مشاهده کرد. این گزارشگر و عکاس زن آمریکایی شاهد وحشتناکترین اعمال جنایتکارانه بود. او توانست در کارهای عکاسیاش چهرهای انسانی به قربانیان جنگ ببخشد و همزمان واقعیتهای جنگ را چنان نشان دهد که خوانندگان روزنامهها و نشریات به لحاظ عاطفی به شدت تحت تاثیر قرار گیرند.
میلر برای نشریه "ووگ" کار میکرد و یکی از چهار عکاس زنی بود که در سال ۱۹۴۴ شکست آلمانیها از نیروهای متفقین را تجربه کرد. زمانی که آمریکاییها اردوگاههای داخائو و بوخنوالد را تسخیر و زندانیان آن را آزاد کردند، میلر در مقالهای که همراه با عکسهایش منتشر کرد احساس تنفر و تحقیر خود به آلمانیها را نیز بیان داشت.
ثبت جنگ با عکسهای رنگی
اگرچه میلر بسیاری از آنچه در پایان جنگ دیده بود را با کسی در میان نگذاشت، اما به هر حال عکسهای دیگر او الهامبخش گزارشگران جنگی زن بودند. این زنان میدانستند که میتوانند به اخبار و داستانهایی دست پیدا کنند که همکاران مردشان راه دستیابی به آن را نداشتند.
یکی از این عکاسان زن سوزان میسلاس آمریکایی بود. میسلاس درباره بحران انسانی در آمریکای مرکزی و جنوبی در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ گزارش میداد. او به خاطر فعالیتها و کوشایی خود نامزد دریافت جایزه سال ۲۰۱۹ بنیاد عکاسی آلمان شد.
میسلاس یکی از نخستین کسانی بود که افکار عمومی آمریکا را متوجه جنگ داخلی در نیکاراگوئه کرد. او در آن میان از عکاسی از بیرحمیهای میدانهای جنگ صرف نظر کرد و به جای آن زبان تصویری خوددارانهتری را برگزید. برای نمونه یکی از عکسهایی که او گرفت اثر سفیدرنگ یک کف دست را روی دری قرمزرنگ نشان میداد که نشاندهنده حضور یک گروه کماندو در خانه یک دهقان بود.
در ابتدا استفاده میسلاس از عکاسی رنگی بحثبرانگیز بود. تا آن موقع عکاسان جنگی همیشه از عکسهای سیاه و سفید استفاده میکردند. با این حال استفاده از عکاسی رنگی در عرصه دیجیتال معمول شد. امروزه عکاسان جنگی از رنگ برای تاکید بر موضوعی یا صحنهای بهره میبرند.
جنگ در زندگی روزمره
کریستین اسپنگلر، از همعصران میسلاس، یکی دیگر از عکاسان زن بود که به پیامدهای جنگ برای غیرنظامیان میپرداخت. او یک بار بازداشت شد چون در دهه ۱۹۷۰ عکسهایی از کشمکشی منطقهای در چاد گرفته بود. او در زمان کشمکشهای ایرلند شمالی از کودکانی عکس گرفت که در خیابانها بازی میکردند. در ویتنام عکس زنی را ثبت کرد که کفش یک سرباز آمریکایی را واکس میزد. او همچنین از زنان چادری در گورستانی درایران عکس گرفت. در صحرای غربی از مادری عکاسی کرد که با یک دست کودکی را حمل میکرد و بر شانهاش سلاحی دیده میشد.
آثار اسپنگلر در نگاه اول به نظر میرسد که سویه "نرمتر" جنگ را مستند میسازند. تمرکز او بر زندگان است و نه بر مردگان. اما اسپنگلر درست به این دلیل که از نشان دادن سویههای فجیع جنگ، مرگ و ویرانی میپرهیزد، میتواند تأثیرات جنگ را بر زندگی روزمره مردم نشان دهد و بدین ترتیب فهم کشمکشها برای کسانی که از آنها دور هستند را سادهتر کند.
دیدگاه زنان
امروزه دیگر اسپنگلر به مناطق پرکشمکش سفر نمیکند. این کار برای او ضرورتی هم ندارد. او که در پاریس زندگی میکند میگوید که پیامدهای جنگ را میتوانی دم در خانهات ببینی، آنجا که برخی از پناهجویان برای سالها در وضعیتی بسیار وخیم به سر میبرند.
با وجود این، عکاسی دیجیتال باعث شده که بسیاری از مردم به عکسهای مربوط به جنگها و کشمکشهای سراسر جهان دسترسی داشته باشند. این عکسها واقعیتهای جنگ را به همه نشان میدهند، چه کسی بخواهد آن را ببیند، چه کسی نخواهد.