"تلاش کردیم وارد بازی عادت تماشاگر نشویم"
۱۳۹۷ بهمن ۲۸, یکشنبهفیلم سینمایی "نشت" به کارگردانی سوزان ایروانیان و به تهیهکنندگی مجید برزگر امسال در برلیناله در بخش فروم که مربوط به تجربههای سینمایی است نمایش داده شد. سوزان ایروانیان ۳۴ ساله است و "نشت" اولین تجربه سینمایی بلند او است. این فیلم روایت زنی است که از بدنش نفت خارج میشود و در هراس از دستگیری به مزرعهای در اطراف تهران پناه میبرد.
فیلم در تقلاست تا پیامی را به بیننده منتقل کند. این پیام میتواند درباره وضعیت ایران در منطقه و جهان باشد، تلاش بیشماری از ایرانیان برای خروج از ایران، غیرقابل اتکا بودن صنعت نفت برای ایران و... . فیلم اما به رغم ایده اولیه که از نظر برخی منتقدان ایده قابل توجهی است، از نظر ساختاری دچار بههمریختگی است. سعی کردهایم در نشستی با کارگردان و تهیهکننده فیلم به برخی سوالات مطرح درباره "نشت" پاسخ دهیم.
دویچه وله: آقای برزگر، در کارنامه شما آثاری مثل "فصل بارانهای موسمی" و "پرویز" به عنوان کارگردان و فیلمهایی نظیر "والدراما" به عنوان تهیهکننده وجود دارد. با توجه به اینکه خودتان پیشتر در جایی گفتهاید ترجیح میدهید کارنامه سینمایی لاغر ولی قابلتوجهی داشته باشید، با چه استدلالی تهیهکنندگی "نشت" را پذیرفتید؟
مجید برزگر: من معمولا به عنوان نویسنده و کارگردان کار کردهام. اما به دلیل شرایط سختی که عادت فیلمبینی جریان اصلی و آنچه برای تماشگر عامه ساخته میشود برای سینمای مستقل ایجاد کرده است از یک جایی ناخواسته و بدون برنامه قبلی به سمت تولید فیلمهای مستقل آمدم.
عقایدی هم در سینما دارم. اعتقاد دارم میشود در سینما کارهایی کرد و تجربیاتی کرد حتی اگر تجربه موفقی نشوند. اما مهم این است تجربهای باشد که قبلا انجام نشده است. این کار، پیریزی نوعی از فیلمسازی است که تقریبا در ایران دارد فراموش میشود و جرات برای ساخت آن کم شده است. خصوصا که اغلب سینمای ایران یک سینمای دولتی است که فیلمها با بودجههایی که از طرف موسسات و ادارات اختصاص داده میشود ساخته میشوند. در این فضا فیلمهای تجربی فیلمهای مهجوری هستند. نشت هم از آن جمله است. وقتی اولین پلنها را دیدم متوجه شدم که شبیه هیچ کدام از فیلمهای امروز ایران نیست. قصه هیجانانگیری داشت و کمی دیوانهوار متفاوت و خاص بود. قرار بر این شد که این فیلم هم با الگوی ذهنی خانم ایراوانیان ساخته شود. برایم سابقه خانم ایروانیان در حوزه معماری جالب بود. معماری به شدت به سینما نزدیک است و هر دو با عنصر فضا در تماساند. و در نشت دیدم که کارگردان جایی دیگر میایستد. دوربینش، نوع نگاهش، لنزش فرق دارد.
مونتاژ را به اتفاق انجام دادیم. زمان زیادی گذاشتیم و نسخههای مختلفی داشتیم ولی در نهایت فکر کردیم آنچه که شبیه درونمایه فیلم باشد مناسبتر است.
دویچه وله: نقدی که به نشت وارد میشود این است که به رغم ایده خوب، ساختار کار خوب نیست. نظر شما چیست؟
برزگر: با احترام به نظرات منتقدان من فکر میکنم فیلم خلافآمد عادتهای فیلمبینی ما ساخته شده است. من فکر میکنم از این کار انتظار یک درام پرماجرا میرفته است که اتفاقا از نظر موضوعی هم پتانسیل آن را داشت و فیلمساز آگاهانه از آن نوع کار فاصله گرفته است. من دارم درباره ویژگی فیلم صحبت میکنم. میتواند فیلم بدی شده باشد یا خوب. ولی واجد ویژگیهایی است که قبلا ندیدهایم و این غیرآشنا بودن مخاطب بخصوص منتقد ایرانی را پس زده است. برایم عجیب نیست با فیلمهای خودم مثلا فیلم پرویز هم همین رفتار شده است. تماشاگر چیز دیگری میخواهد و اگر آن را به او ندهی میگوید فیلمساز خوبی نیستی.
به عنوان کسی که درگیر این فیلم بودم فکر میکنم ما به یک ساختار بعد از یکی دو سال کلنجار رفتن با پلانها رسیدیم اما اینکه تماشاگر بعد از یک بار دیدن این ساختار را پس میزند حتما یکی از موضوعات خواهد بود ولی تلاش کردیم که خیلی وارد بازی عادتهای تماشاگر نشویم.
البته تماشاگر غیرایرانی که در همین برلیناله فیلم را دید موضعش این بود که سعی میکرد دنبال تطابق ساختار و موضوع باشد. خیلیها فیلم را دوست داشتهاند. پنج نمایش داشتیم و همه بلیطها تمام شده بود که برای خود من هم جالب بود .
دویچه وله: خانم ایروانیان، چطور موضوع این فیلم برایتان شکل گرفت و تصمیم به ساخت آن به شکل فیلم داستانی بلند گرفتید؟
سوزان ایروانیان: جدا از موضوع فیلم یعنی اینکه یک بدن نفت بدهد، فکر میکنم موضوع خود نفت مهم است و ما سالهاست درگیر این موضوع هستیم. تمام چیزهایی که در زندگی ما اتفاق میافتد به نفت مربوط است. نفت واقعیت موضوعات را دستکاری کرده است. و زن از آنجایی که کاملا قابل مقایسه است با یک کشور و همانطور که نفت زمانی از زمین میآید که زمین سالهاست عمر کرده، میبینیم یک خانمی که پا به سن گذاشته، در این زمان که شاید بهترین زمان هم برایش نیست، نفت از بدنش میآید. مثل یک کشور که ممکن است نه در بهترین زمان و مکان اما نفت دارد و سرنوشتش تغییر کرده است.
دویچه وله: فکر میکنید قصه انسجام لازم را برای انتقال مفهومی که در ذهن شما وجود دارد داشته است؟ در عین حال موضوعاتی هست در فیلم که بیسرانجام میمانند مثل قطع شدن حقوق بازنشستگی و خب سوال اینجاست که آیا چنین موضوعاتی به قصه کمکی کردهاند؟
ایروانیان: ما به مدت یک سال بررسی میکردیم چه ساختاری به کار ببریم و به صورت آگاهانه تصمیم گرفتیم که پروندهها را خیلی جاها باز بگذاریم. موضوعی هست به نام نفت و این نفت چیزی است که همه چیز را با حضور آشوبگرش تحت تاثیر قرار میدهد. ما تمام مدت به این فکر میکردیم که ما باید همه چیز را تا جایی پیش ببریم و بعد نفت خودش را بالا بیاورد. با تنها کسی هم که برای روایت داستان همذاتپنداری میکردم با شخصیت سعید در فیلم بود که ضامن تداوم روایت بود. سعید تنها کسی است که کمی اراده به او دادیم تا ساختار به فیلم بدهد. اما موضوعات دیگر مثل همان قطع حقوق بازنشستگی فقط برای این بود که بیننده بداند قصه در چه شرایطی دارد اتفاق میافتد.
دویچه وله: به سعید اشاره کردید، آیا افغانستانی بودن این آدم اتفاقی بود یا قرار بود کمکی کند؟
ایروانیان: همه مردهایی که در این فیلم حضور ندارند راهی را رفتهاند که الان زنان میخواهند بروند. یکی مهاجرت رفته، یکی سفر کاری رفته، یعنی به روشهای مختلف صحنه را خالی کردهاند. اینها ایرانی هستند ولی در غیبت آنها را میبینیم. اما سعید به عنوان یک آدم خارجی کسی بود که احساس میکردم واقعیات را آنطور که به او میگویند قبول میکند. مثلا یک جایی که دارند بازجوییاش میکنند، از او میپرسند کی گفت که این نفت است؟ میگویند اینها گفتند. سعید میپذیرد.
دویچه وله: این فیلم محصول ایران و چک است. ممکن است در این باره هم توضیح دهید؟
برزگر: وقتی شرایط ساختن فیلم مستقل سخت میشود ما دنبال راههای جدید هستیم و امکانات جدید. ما بخشی از کار پس از تولید را توانستیم با شرکت مدیا نست (Media Nest) در پراگ انجام دهیم. اگرچه ممکن است این همکاری به نسبت فیلمهای دیگر وسیع نبوده باشد، هر کمکی از طرف آنجا به ما شد وارد فیلم کردیم و به دلیل اینکه همه حقوق رعایت شود فیلم را محصول ایران و چک اعلام کردیم.
دویچه وله: امیدی دارید فیلم در ایران نمایش داده شود؟
برزگر: خوشبختانه پس از سالها که از انقلاب میگذرد، یک گروه سینمایی دو سه سال گذشته در ایران تشکیل شد با عنوان گروه هنر و تجربه که این فرصت به بخشی از سینمای ایران داده شد که فیلمهایشان را بتوانند اکران کنند. درست است که اکران محدودی است ولی سالها امکان نمایش فیلمهای مهمی مثل شمار زیادی از فیلمهای آقای کیارستمی نبود. ما هم امیدواریم، تقاضا کردهایم و اگر مشکلی پیش نیاید چند ماه دیگر فیلم را اکران میکنیم.