در صورت افزایش غنیسازی، "برجام یک کاغذباطله بیش نیست"
۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۹, پنجشنبهیک روز پس از اعلام این خبر از سوی حسن روحانی، رئیس جمهور ایران که ایران بخشی از تعهدات برجام را به صورت کلی و جزئی متوقف میکند، واکنشها به خروج محدود ایران از این توافق و احتمال شکست برجام ادامه دارد. روزنامههای آلمانی و انگلیسیزبان نسبت به پیامدهای خروج محدود ایران از برجام هشدار میدهند و سناریوهای پس از آن را ترسیم میکنند.
"بیثبات کردن ایران به جای کشاندن آن به پای میز مذاکره"
روزنامه فایننشنال تایمز روز پنجشنبه (۹ مه/ ۱۹ اردیبهشت) در این باره نوشت: «ترامپ نگرانیهای بهجایی در مورد حمایت ایران از شبهنظامیان در خاورمیانه و همچنین برنامه موشکی این کشور دارد. اما یک پیمان همهجانبه برای پایان دادن به مناقشات با ایران دست نیافتنی بود. برجام دست کم به یک هدف اصلی رسیده بود که آن تعلیق برنامه اتمی ایران بود و خنثی کردن یک بحران بینالمللی که میتوانست منجر به یک رقابت اتمی در منطقه شود.»
نویسنده مقاله فایننشنال تایمز با اشاره به اینکه "ترامپ هیچگاه فرصتی به برجام نداد" مینویسد: « با دلگرمی همپیمانانش در اسراییل و عربستان سعودی، به نظر میرسد که ترامپ کارتها را روی سیاست پرخطر تغییر رژیم گذاشته است. علیرغم انکار آمریکا، به نظر میرسد که تشدید فشار به جای کشاندن ایران به پای میز مذاکره، در جهت بیثباتکردن این کشوراست. این تلاش آمریکا، ایران را به راهی پرخطر خواهد کشاند که منجر به شکست برجام و هرج و مرج بیشتر در خاور میانه خواهد شد.»
"اروپا خودش را برای ایران قربانی نمیکند"
روزنامه "استاندارد" چاپ وین هم روز پنجشنبه در نوشتهای نسبت به پایان توافق اتمی با ایران هشدار داده است. این روزنامه اما در مورد نقش کشورهای امضاکننده برجام و اتحادیه اروپا مینویسد: «طرفهای درگیر در پایان خودشان را برای ایران قربانی نمیکنند که تحریمها را به جان بخرند.»
روزنامه "فرانکفورتر آلگماینه" مینویسد: « با نگاهی سرسری شاید گفته شود، پیمان اتمی با ایران نمیتوانست این خطر را که رژیم در تهران به سلاحهای اتمی دست پیدا کند، برای همیشه دور کند. برجام مدتدار است و راهحلی برای خطرهای دیگری که سرمنشأشان ایران است، ندارد. اما با وجود این ظرفیت کنترل تسلیحاتی قابل توجهی دارد.»
این روزنامه مینویسد: «تاکنون هیچ ابزار دیگری که حتی تا قسمتی بتواند ایران را ملزم به تن دادن به کنترلهای شدید فعالیتهای اتمیاش بکند، در مقایسه با برجام وجود نداشته است.»
در این مقاله نویسنده با ابراز تأسف از ترک یکجانبهی برجام توسط آمریکا در سال گذشته، مینویسد: «اما اینکه ایران بخواهد برای تلافی تحریمهای آمریکا دیگر به تعهدات خود پایبند نباشد، خطرناک است.»
"فرانکفورترآلگماینه " خواست افزایش غنیسازی اورانیوم را که از سوی ایران مطرح شده، "بازی با آتش" نامیده است و مینویسد، اگر این اتفاق بیفتد "برجام یک کاغذباطله بیش نیست". نویسنده در ادامه آورده است که اگر ایران دیگر پایبند به برجام نباشد، روابط اقتصادی عادیای هم وجود نخواهد داشت.
این روزنامه وضعیت را برای کشورهایی چون آلمان، فرانسه، انگلیس و اتحادیه اروپا بسیار دشوار میداند و این پرسش را مطرح میکند که این کشورها چگونه میتوانند آنگونه که تهران طلب میکند، بخش بانکی و نفتی ایران را از تحریمهای آمریکا محافظت کنند؟ آیا باید در این درگیری طرف رژیم ایران را بگیرند و علیه آمریکا بایستند؟ نویسنده نسبت به پیامدهای چنین تصمیمی برای روابط ترنس آتلانتیک و رابطه با اسراییل هشدار میدهد.
به اعتقاد نویسنده مقاله، اروپا در دوماه آینده باید "همه توان خود را برای تنشزدایی به کار بندد". اما به نوشته این روزنامه، اروپاییها قادر نیستند، چیز چندانی عرضه کنند به جز اینکه از ایران بخواهند به برجام پایبند بماند.
در پایان مقاله آمده است: «اما اینکه خیال کنیم با فشار آوردن به جمهوری اسلامی و تنگ کردن عرصه بر آنها این رژیم کاراکتر خود را تغییر میدهد و از سیاست بیثبات کردن منطقه دست میکشد، این همان چیزی است که نباید به آن امید بست.»
روزنامه بریتانیایی "گاردین" مینویسد: «تهران صبرش را در برابر اروپا از دست داد. اتحادیه اروپا موفق نشد یک مکانیسم مالی کارآمد را تثبیت کند تا شرکتهای اروپایی با وجود تحریمهای آمریکا بتوانند همچنان امکان تجارت با ایران را داشته باشند.»
"از دل هرج و مرج میتواند چیز مفیدی بیرون بیاید"
"زود دویچه" روزنامه دیگری است که به خبر خروج ایران از بخشی از تعهداتش در چارچوب برجام واکنش نشان داده است. این روزنامه در مقالهای با اشاره به جملهای که گفته میشود دونالد ترامپ خطاب به جان بولتون گفته است که "باید به او قول بدهد جنگی راه نیندازد"، به موضع سرسختانهای که دولت ترامپ در برخورد با ایران با وجود افرادی چون بولتون و پمپئو در پیش گرفته است، اشاره میکند.
در این مقاله به هدف اصلی تحریمها اشاره شده است که هر چند به طور رسمی گفته میشود برای وادار کردن ایران به دستکشیدن از تحرکات بیثباتکننده در منطقه است، اما به اعتقاد نویسنده: « بولتون پنهان نمیکند تا چه اندازه در پی سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است.» در ادامه مقاله آمده است: «بولتون طرفدار این تئوری است که از دل هرج و مرج میتواند چیز مفیدی بیرون بیاید.» به نوشته نویسنده، اما آمریکا برنامهای برای بعد از سرنگونی رژیم ندارد.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
در این نوشته به موضع ایران اشاره شده است و اینکه "مدتها صبر کردند و از توصیه اروپاییها پیروی کردند که نگذراند آمریکاییها تحریکشان کنند." نویسنده اما به مشکلات اقتصادی که دولت روحانی با آنها دست و پنجه نرم میکند، صفکشیها در درون حکومت ایران، نقش رهبر ایران و سپاه پاسداران و سیاست تنشآفرین آنها در منطقه و قدرت تندروها در ایران اشاره میکند و اینکه روحانی را در موضوع برجام، مجبور به پیروی از خط درگیری و رویارویی میکنند.
تندروها در تهران و واشنگتن در کمین یک اتفاق
در این مقاله به موقعیت کنونی اروپا در بحران برجام اشاره شده و نویسنده معتقد است، اروپا بدون قدرت، تنها نظارهگر است. به اعتقاد نویسنده در بحران ایران، "اروپا در برابر قدرت نظامی و اقتصادی آمریکا کاری نمیتواند بکند و اگر اتحاد کنونی موجود در اتحادیه اروپا در قبال مسئله ایران هم ترک بردارد، بولتون در واشنگتن خوشحال خواهد شد."
هر چند که نویسنده دلایلی را فهرست میکند که بر پایه آنها میتوان نتیجه گرفت، آمریکا جنگی در منطقه به راه نخواهد انداخت، اما به این نکته هم اشاره میکند که "خطر در این است که یک اتفاق میتواند تنش بیافریند و دیگر مهارشدنی نباشد." به اعتقاد نویسنده، نیروهای تندرو در ایران خط درگیری و مقابله را دنبال میکنند و بولتون هم هر چه در توان دارد به کار خواهد بست تا ایران بهانه به دست آمریکا دهد تا بولتون بتواند آنچه را که سالهاست خواستار آن است اجرا کند: "بمباران کردن ایران".
مقاله روزنامه زود دویچه پیشبینی میکند، در صورت وقوع یک جنگ، ایران میداند که قادر به پیروزی در یک جنگ متعارف در برابر آمریکا نیست و باید جنگ نامتقارن را در پیش بگیرد؛ جنگی که به اعتقاد نویسنده تمامی منطقه را درگیر خواهد کرد.
در پایان مقاله با اشاره به احتمال وقوع این جنگ و اینکه آمریکا از شعلههای آتش این جنگ دور است و در امان، مینویسد: «آمریکا حتی به نفتی که از خلیج فارس میآید هم محتاج نیست. رنج این هرج و مرج برای اروپاییها خواهد بود؛ با پناهجویان بیشتر و بحران بیشتر در منطقه خاورمیانه.»
نویسنده مقاله نتیجه میگیرد که اروپاییها باید هرچه در توان دارند برای جلوگیری از این تنش به کار بندند، چرا که "تندروها در واشنگتن و تهران همه کارتها را روی تشدید درگیریها میگذارند."