تلاش علیه فراموشی؛ یادمان ۶۷ در کلن و برلین
۱۳۸۷ شهریور ۹, شنبهنامشان زمزمه نیمه شب مستان باد/ تا نگویند که از یاد فراموشانند...
گروهی در کلن به دعوت جمعیت دفاع از زندانیان سیاسی ایران، مقابل کلیسای دم گرد آمدند و نام ۴۵۰۰ زندانی اعدام شده را با بالن به آسمان فرستادند. دکتر بهرام بیگدلی، دبیر این جمعیت گفت: «ارتفاع این نامها، بالاتر از برج کلیسای دم شده است. بعد از مراسم سخنرانی جلوی کلیسا، به طرف رود راین خواهیم رفت و صدها گل سرخ را به یاد زندانیان اعدام شده به آب خواهیم سپرد. ما یاد تمام اعدامشدگان، کودکان اعدام شده مانند بهنام زارع، روزنامهنگاران اعدام شده چون یعقوب مهرنهاد، هموطن بلوچ را گرامی خواهیم داشت. به یاد تمامی اینها گل به رود راین میریزیم و آرزو میکنیم، سرانجام روزی برسد که در کشور ما دمکراسی برقرار شود».
یکی از شرکت کنندگان در این گردهمایی، نسترن امجدی بود که چند نفر از دوستان خود را در اعدامهای دهه ۶۰ یا تابستان ۶۷ از دست داده است. او میگوید که باید علیه فراموشی تلاش کرد، زیرا جمهوری اسلامی میخواهد موضوع به فراموشی سپرده شود. امجدی تاکید میکند:
«اصولا موضوع کشتار سال ۶۷ را نباید تنها در آن سال دید. از ابتدای سرکار آمدن جمهوری اسلامی، تنها روش مقابله با مخالفان و دگراندیشان، روش حذف و نابودی بوده که در این راه، به هیچ قانونی هم پایبند نبودهاند. با هیج آیین دادرسی نمیتوان این قتلها را توضیح داد.
در سال ۶۰ وقتی شروع به دستگیری کسانی کردند که به نظرشان مشکوک به نظر میآمدند، میانگین سنی دستگیرشدگان زیر۱۸ سال بود. بسیاری از آنها در جا اعدام شدند. بسیاری از آنها ماندند و محکومیتهای مختلف گرفتند. اما برخی از آنها هم در سال ۶۷ در دادگاههای صحرایی محکوم به اعدام شدند.»
یادمان قربانیان در برلین
مراسمی نیز در شهر برلین با چند سخنرانی، اجرای موسیقی و شعرخوانی برگزار شد. محور اصلی سخنرانیهای این یادمان، افشای قتل عام و جمعبندی از نحوه سرکوب در جمهوری اسلامی بود. فرهاد فرجاد، یکی از سخنرانان این مراسم میگوید:
«اوج این سرکوبها در سال ۶۷ است ولی موضوع سرکوب، هنوز هم ادامه دارد. اگر به شکل جمعی نیست، برای این است که آن نیروها و سازمانها دیگر امروز وجود ندارند. وگرنه ما میبینیم هر حرکت قانونی، دمکراتیک، انتقادی حتی در میان نیروهای اسلامی، با سرکوب و زندان و شکنجه مواجه میشود».
فرهاد فرجاد به حساسیت مسئولان جمهوری اسلامی نسبت به بازتاب این قتل عام اشاره میکند و آن را ناشی از ناتوانی خود مسئولان در توجیه این اقدام میداند:
«خیلی از کارهایی که تا الان کردهاند و از نظر نیروهای دمکرات، یک جنایت و سرکوب است، برای خود آنها شاید قابل توجیه باشد. اما کشتار سال ۶۷ چنین نیست. میبینیم که این قتل عام را به عملیات مرصاد پیوند میزنند، در حالی که ما میدانیم بسیاری از کسانی که در سال ۶۷ اعدام شدند، هیچ نوع اخوت و رابطهای با این عملیات نداشتند. اعضای سازمان مجاهدین خلق هم که سالها در زندان بودند و هیچ تماسی و هیچ مسئولیتی در قبال آن عملیات نداشتند. به نظر من حتی هوادار این نظام هم نمیتواند بپذیرد، کسی که مثلا عضو سازمان جوانان حزب توده ایران بوده و دو سال محکومیت گرفته و ۵ سال ملی کشی میکرده، در زندان، به خاطر عملیات مرصاد، زیر تیغ برود».
آنها که زندهاند....
یادمان دیگری نیز در شهر کلن، با چند سخنرانی، روایت، بحث و گفتوگو و موسیقی برگزار شد. هماهنگ کنندگان این مراسم، جمع مستقلی از جوانان، دانشجویان و فرزندان جانباختگان دهه ۶۰ بودند که نام "کانون ۶۷" بر خود نهادهاند.
امین حصوری، یکی از اعضای این گروه درباره این که تاثیربازخوانی فاجعه بیشتر است یا پیگیری برای دادخواهی، میگوید:
«اگر بخواهم بدبینانه صحبت کنم، بخش دادخواهی چشمانداز امیدوارکنندهای ندارد. ما تلاش میکنیم با پررنگ کردن گفتمان انتقادی نسبت به کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت و ۶۷، بتوانیم در افکار عمومی مترقی در داخل و خارج کشور، زمینهای برای طرح موضوع دادخواهی فراهم کنیم».
امین حصوری فراموشی تاریخی یا نداشتن حافظه تاریخی را خصلت جوامع استبدادی میداند و دلیل آن را، گرفتن امکان گفتوگو از شهروندان چنین جامعهای عنوان میکند. این جوان دانشجو میگوید:
«اعضای کانون ۶۷ احساس کردند که باید به سهم خود علیه فراموشی کار کنند. کار اصلی ما آرشیو است و مراسم امروز، جنبه سمبلیک و یادآوری دارد. هدف ما این است که با همکاری گروههایی که تاکنون کار تحقیقات کرده و به جمع آوری اسناد و مدارک دست زدهاند، بتوانیم این مجموعه را کاملتر کنیم. چون میتوان گفت، از نظر اسناد مضیقهای نیست. مسئله این است که چگونه میتوان با عمومی کردن این گفتمان، این اسناد را در معرض قضاوت عمومی قرار داد».